مشاوره ازدواج چیست؟ و چرا باید از آن استفاده کنیم؟

مشاوره ازدواج با مشاوره قبل از ازدواج متفاوت است، مشاوره ازدواج زمانی صورت می‌گیرد که دونفر رابطه طولانی مدت با هم دارند و یا با یکدیگر ازدواج کرده اند، زوجین به دلایل متفاوتی به مشاوره ازدواج مراجعه می‌کنند از قبیل: خیانت، دعوا و بگو مگو ها، قهرها و آشتی‌ها، اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه ها و دلایل دیگر

ما در مشاوره ازدواج، بررسی میکنیم که:

• هر کدام از زوجین چه شخصیتی دارد؟ احساسی هست یا منطقی؟ درون گراست یا برون گرا؟چالش گریز است یا مشاجره طلب؟ حساس است یا بی احساس؟
• آیا ممکن است یکی از زوجین مبتلا به اختلال شخصیت باشد؟
• طرحواره های هر کدام از آنها چیست؟
• آیا هر دوی آنها تصویر با باورهای درستی در مورد ازدواج دارند و یا انتظارات غیر واقع بینانه از رابطه و ازدواج دارند؟
• آیا شدت نیازهای آنها با یکدیگر همخوان است؟ آیا ممکن است که یکی از زوجین تصور کند که قدرت باید دست او باشد و یا اینکه دوست دارد آنطور که دوست دارد عمل کند و حرف حرف او باشد؟
• آیا ممکن است که زوجین مهارت های ارتباطی را به خوبی ندانند؟
• زوجین با چه تاریخچه ای زندگی کرده اند؟ شجره خانوادگی هر کدام از آنها چیست؟
• آیا ممکن است که میان آنها بازی های روانی در جریان باشد؟ مثلاً یکی از آنها سالها نقش والد را بازی کرده است و دیگری سالها نقش کودک را بازی کرده است و حال یکی از آنها نقش خود را تغییر داده است و به همین دلیل دیگری بی تاب شده است؟
• آیا صمیمیت در رابطه آنها وجود دارد؟ یعنی به راحتی می توانند بدون ترس از حمله و یا بی اعتنایی دیگری عقاید و احساسات خود را مطرح کند؟
• آیا ممکن است که عوامل برون فردی باعث تخریب و مشکلات میان آنها شده باشد؟

به طور کلی در مشاوره ازدواج ما چهار دسته از عوامل را می سنجیم:

• ویژگی های شخصیتی خانم
• ویژگی های شخصیتی آقا
• نوع رابطه و صمیمیت، مشاجره اختلاف‌نظرها و سلایق و علایق متفاوتی که دارند.
• عوامل برون فردی (مانند کار، روابط با دوستان، فرهنگ و جامعه و خانواده هرکدام)

بررسی می کنیم که مشکلاتی که بین آنها وجود دارد مربوط به کدام دسته از عوامل چهارگانه بالاست و سپس با استفاده از دانش روانشناسی، گاهی آموزش، گاهی درمان و گاهی مشاوره را به آنها توصیه می‌کنیم.

با توجه به اینکه زن و مرد قبل از ازدواج به صورت جداگانه زندگی کرده و درگیر مسائل مربوط به ارتباطات دونفره نیستند، ادراک ضعیفی از فرایندهای بعدی که برای افراد با زوجین ایجاد می شود دارند.

وقتی دختر و پسری تصمیم به ازدواج می گیرند، در حقیقت خود را گرفتار ارتباطات تنگاتنگ خانوادگی و اجتماعی می کنند.

اساسا انسان ها شناخت خوبی از یکدیگر ندارند و به دلایل متفاوتی مانند غلبه احساسات و عواطف و خلقیات بیمارگونه ، به همان مقدار شناختی که دارند هم توجه نمی کنند.
فرآیند مشاوره ازدواج با بکارگیری دانش پزشکی، روانشناسی، جامعه شناسی و مسایل جنسی و خانوادگی سعی در شناخت دو طرف به بهترین شکل و بدون جانبداری و ارائه راه و حدس زدن میزان تطابق و سازگاری آنها در آینده دارد.

به عبارت دیگر در مشاوره ازدواج، فرد سوم (ولی متخصص) وارد عمل شده و اختلالات مهم جسمی و روانی را شناسایی و به هر دو طرف گوشزد میکند. مشاور می تواند جواب قطعی مثبت یا منفی داده و یا اینکه رای به حد متوسط بدهد.

مشاوره پیش از ازدواج به مشورتی گفته می شود که وقتی دو نفر تصمیم به ازدواج قطعی با یکدیگر دارند به کمک روانشناسان آموزش دیده و صاحب صلاحیت انجام می شود.

حتما اینجا و آنجا شنیده اید که یکی از زوجین می گوید:

• قبل از ازدواج اینطور نبود بعد از ازدواج عوض شد.
• قبل از ازدواج خیلی با توجه بود ولی الان یه طور دیگه شد.
• به من قول هایی داد اما زیرش زد.
• فکر نمی کردم این مشکلات رو داشته باشه و….

افراد بسیار زیادی را میشناسم که سالها با همدیگر آشنا بوده اند، بعضی از آنها حتی نسبت فامیلی هم داشتند اما پس از ازدواج متوجه شدند که شخصی که با او ازدواج کرده اند با شخصی که قبل از ازدواج می شناختند کاملاً متفاوت می باشد!
به همین دلیل بسیاری از افراد، قبل از اینکه به صورت قطعی ازدواج کنند، می خواهند مطمئن شوند که تصمیمی که میگیرند درست و سنجیده است، آنها برای اطمینان گاهی به خرد و تجربه خود مراجعه می کنند، گاهی نیز از دیگران و اطرافیان می پرسند.

من (ارسطو رضایی) معتقد هستم که قبل از ازدواج لازم است که حتما این اقدامات انجام شود، یعنی بررسی های اولیه توسط خودتان انجام شود و تا اندازه ای اطلاعات لازم را به دست آورده باشید، اما این کافی نیست، شما هر چقدر که هوشیار باشید و هر چقدر که با فرد مورد نظر مدت بسیار طولانی در ارتباط بوده باشید، باز هم نمی توانید کاملاً او را بشناسید.

روانشناسان با تجربه که سالیان سال در حال مشاوره  و درمان هستند نیز گاهی اوقات در شناخت افرادی که به آنها مراجعه می کنند اشتباه می‌کنند، به عنوان مثال ممکن است که فردی مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی باشد و خود را فردی با توجه و اخلاق گرا و خوب جلوه دهد، اما روانشناس محترم متوجه این موضوع نباشد، وقتی  روانشناسانی که  متخصص این امور هستند، در این زمینه اشتباه میکنند مطمئناً مردم عادی نمی توانند مرتکب اشتباه نشوند(اگرچه میزان اشتباه در روانشناسان حرفه ای و صاحب صلاحیت بسیار کم است اما احتمال اشتباه در کسانی که در این زمینه آموزش ندیده اند و یا اطلاعات بسیار اندکی دارند بسیار بالاست).

بعضی از افراد هم، چون مطالعه بسیار زیاد در زمینه روانشناسی دارند تصور می‌کنند که خود به تنهایی قادر به شناخت دیگران هستند، در صورتی که اینطور نیست، من (ارسطو رضایی) تقریباً چهار سال گذشته انواع اختلالات شخصیت را در شبکه های اجتماعی معرفی کرده  ام تا مردم، کسانی را که مناسب ازدواج نیستند مورد شناسایی قرار بدهند که آن آموزشها را می توانیددر مقاله زیر مشاهده کنید:

• انواع اختلالات شخصیتی چیست؟

افراد بسیار زیادی در دوره های آموزشی ما شرکت کرده اند، آنها بسیار خوشحال بودند که مطالب جدید را آموخته اند.

اما بعد از مدتی متوجه شدم که این آموزش، سبب شده است که مردم بیشتر سردرگم شوند، به عنوان مثال خانمی به من پیام میداد و میگفت :همسر من خودشیفته هست یا مردی به من پیام میداد و میگفت همسر من مبتلا به اختلال شخصیت مرزی است.

در اینجا متوجه شدم که مردم تمایل بسیار زیادی به برچسب زدن به دیگران دارند، فرایند تشخیص بسیار فرایند پیچیده، مشکل، و زمان‌بری هست که فقط روانشناسان و یا روانپزشکانی که در این زمینه تجربه لازم و تخصص لازم را دارند از پس آن بر می آید.

البته همانطور که گفتم گاهی متخصصین هم در این زمینه با یکدیگر مشکل دارند، به عنوان مثال یکی از مراجعینم که سالها به روانپزشکی مراجعه کرده بود و تشخیص آن روانپزشک این بود که او مبتلا به اختلال شخصیت مرزی میباشد، پس از مراجعه به ما و بررسی های دقیق و طولانی مشخص شد که او مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی می باشد، اما از آنجایی که اختلال شخصیت نمایشی و اختلال شخصیت مرزی شباهت هایی به یکدیگر دارند و  آن روانپزشک محترم احتمالاً به دلیل اینکه وقت کافی برای تشخیص نگذاشته است به اشتباه او را مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تشخیص داده بود. (یعنی بسیاری از اختلال ها شبیه به هم هستند مانند اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت نمایشی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی، یا اختلال شخصیت وسواسی و اختلال شخصیت خودشیفته و اینکه دقیق تشخیص داده شود فقط توسط روانشناس صاحب صلاحیت امکانپذیر است).

من همیشه به دانشجویانی که در دوره های آموزشی درمانگری ما شرکت می کنند آموزش می دهیم که تشخیص مهمترین کاری است که شما باید انجام بدهید و برای آن وقت و انرژی لازم را بگذارید در غیر این صورت بقیه راه اشتباه خواهد بود.

گاهی فردی اصلاً مبتلا به اختلال شخصیت نیست اما مردم به دلیل اینکه چیزهایی درباره انواع اختلالات شخصیت شنیده اند و نیز به دلیل تجربیاتی که دارند تمایل به برچسب زنی دارند، به عنوان مثال همه ما گاهی ممکن است که از کوره در برویم، این به معنای آن نیست که ما فردی پرخاشگر، غیرقابل اعتماد، ضداجتماعی، مرزی یا نمایشی باشیم.

تصور کنید که هر کسی که به ما مراجعه می‌کند ما بلافاصله به آنها بگوئیم که شما مبتلا به اختلال شخصیت هستید و بهتر است که باهم ازدواج نکنید یا ازهم جدا شوید، در این صورت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و همه می بایست تنها و مجرد باقی بمانند، در صورتی که هریک از ما می تواند علائمی از انواع اختلالات شخیتی را در خود داشته باشد مثلا ممکن است گاهی عصبانی شویم اما منفعل مهاجم نیستیم یا ممکن است گاهی وسواس به خرج دهیم اما مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی نیستیم یا ممکن است گاهی بدبین شویم اما مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید نیستم یا ممکن است تکانشی عمل کنیم اما مبتلا به اختلال شخیت مرزی نیستیم.

• اختلال شخصیت وسواسی چیست؟
• اختلال شخصیت مرز ی چیست؟

ما باید به دقت سره را از ناسره تشخیص بدهیم و  تشخیص بدهیم که آیا این فرد مبتلا به اختلال شخصیت می باشد یا خیر؟ اگر که بله توصیه های ما به خود آن فرد و به کسی که می خواهد با او ازدواج کند چیست؟ و اگر مطمئن شدیم که فرد مبتلا به اختلال شخصیت نیست، پس ریشه این رفتارهای نامتناسب او و یا افکار غیر واقع بینانه او، مانند پرخاشگری، از کوره در رفتن، زودرنج بودن، بی اعتمادی،  انتظار زیاد از همسر داشتن و…. چیست؟

گاهی اوقات این رفتار و افکار به معنای وجود اختلال شخصیتی نیست، بلکه به دلیل آن است که افراد باورهای غیر منطقی و یا غلطی درباره ازدواج و ارتباط دارند، گاهی گرفتار طرحواره هایی هستند و گاهی نیز افراد، مهارت های لازم برای کنار آمدن و برخورد با احساس های خود را ندارند، گاهی نیز افراد شناخت کمی در مورد خود و ویژگی های شخصیتی خود و تفاوت خود با دیگران دارند.

این بسیار مهم است که ما همه این مسائل را به درستی مورد بررسی و واکاوی قرار بدهیم، لازم است که بشناسیم افرادی که برای مشاوره پیش از ازدواج به ما مراجعه کردند هر کدام کیستند؟چه ویژگی های شخصیتی، چه باورها، چه گذشته، چه خانواده، چه طرحواره، چه خلق و خو و سرشتی و چه گرایش هایی دارند و انتظارات آنها از ازدواج و ارتباط چیست و سپس در مورد این نظر بدهیم که آیا این دو فرد می توانند با یکدیگر ازدواج کنند یا خیر؟

مسلما هر چقدر افراد در اینجا و آنجا اطلاعات زیادی در زمینه شناخت آدمها به دست آورده باشند، نمی تواند مانند کسی که در زمینه مشاوره پیش از ازدواج به صورت دقیق و گام به گام آموزش دیده باشند، کامل، همه جانبه نگر و تخصصی باشد.

بنابراین توصیه من به همه کسانی که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند این است که به مراکز مشاوره تخصصی برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنند.

 تمرکز اصلی در فرایند مشاوره ازدواج چیست؟

و…..

منظور از باورهای غلط در مشاوره ازدواج چیست؟

لطفا به هر یک از جملات زیر فکر کنید و ببینید با کدام جملات موافقید آن را مشخص کنید و سپس محصولی که در انتهای این بخش قرار داده ایم و به صورت رایگان است را مشاهده کنید تاببنید کدامیک از باورهای زیر منطقی و کدام غیر منطقی است و چرا؟

این محصول ارزشمند و علمی هم اکنون به صورت رایگان به مدت 2 ساعت آموزش تصویری در دسترس شماست.

لطفا فکر نکنید چون این محصول رایگان است حتما محتوای ضعیفی دارد، مدرس این دوره من ارسطو رضایی هستم و برای نحوه آشنایی با من و شیوه آموزش و درمانگری من کافیست در گوگل نام مرا جستجو کنید و برخی آموزشها را مطالعه کنید یا ببینید.

حال ببنید با کدام جملات زیر موافقید:

1. لازم است که برای داشتن رابطه خوب به یکدیگر اعتماد صد در صد داشته باشیم.
2. زن  و شوهر بایدبهترین دوست یکدیگر باشند.
3. برای داشتن یک رابطه ی خوب باید دائما دائما روی آن کار کرد.
4. همسرم باید مرا خوشحال کند و زن وشوهر باید اسباب خوشحالی و  راحتی همدیگر را فراهم کنند.
5. بچه دار شدن رابطه خراب ما را بهتر  می کند.
6. عشق از دست رفته بر می گردد.
7. شغل شوهر مهمتر از شغل زن است.
8. افراد متضاد و متفاوت بهتر جذب همدیگر می شوند و می توانند نواقص هم را بپوشانند.
9. وقتی از همسرت ناراحتی باهاش رابطه جنسی برقرار نکن.
10. اگر همسرت خواست جدا بشه مقاومت کن و اجازه نده.
11. عاشقان واقعی احساسات همدیگر را حدس می زنند.
12. آدم باید با کسی ازدواج  کنه که کاملا همدیگر را درک کنند.
13. اگر وسوسه شدید و یا خطاکردید حتما به همسرتان بگوئید.
14.  ازدواج ناشاد بهتز از جداشدن و طلاق است.
15. برای داشتن رابطه خوب همسرم باید تغییر کند.
16. ازدواج من عاشقانه نبود و ورابطه ای رمانتیک می خواهم
17. ازدواج خیلی خیلی زیاد برایم مهم است.
18.  ازدواج شراکتی پنجاه- پنجاه است.و ننصف به نصف باید مشارکت کنند
19. زوجین باید همه کار را باهم انجام بدهند.

حال که جملاتی که با آن موافقید را یاد داشت کردید لطفا لینک زیر را لمس کنید و بسته رایگان زیر را تهیه کنید و در کنار همسرتان به تلویزیون وصل کنید و ببنید (البته می توانید در گوشی هم مشاهده کنید)

همچنین در لینک زیر می توانید بعضی از پرسشهایی که ممکن است مربوط به شما نیز باشد پیدا کنید:

• سایت مشاوره ازدواج به همراه 37 مقاله رایگان