طرحواره چیست و انواع آن
یکی از روش های درمان مشکلات رفتاری و شخصیتی افراد طرحواره درمانی است که در این مقاله از وبسایت خودبیداری قصد داریم تا شما را با موضوعی به اسم طرحواره چیست و انواع آن همراه با مثال بیشتر آشنا کنیم.
طرحواره چیست به زبان ساده
یکی از الگوهای ذهنی همراه با ساختار شناختی در ذهن را طرح واره گوینده که فرد به شماخت و ادراک خاص از محیط پیرامون می رسد.
طرحواره درمانی چیست؟
سلام، من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی و در این نوشته می خواهم در 16 بخش به معرفی رویکرد طرحواره درمانی بپردازم، از شما می خواهم صبور باشید، هر آنچه که نیاز دارید در این صفحه در زمینه طرحواره و طرحواره درمانی موجود است، مطالب را تا انتها بخوانید تا آگاهی کامل در مورد طرحواره و طرحواره درمانی پیدا کنید.
قبل از هرچیز 3 فایل صوتی زیر را که به تعریف طرحواره درمانی می پردازد بشنوید:
1-پادکست های طرحواره درمانی چیست؟
پادکست اول: مفروضه های بنیادین طرحواره چیست و طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟
پادکست دوم- منظو ر از فیلتر اطلاعات در طرحواره چیست؟طرحواره ها مانند صافی، اطلاعات را دستکاری می کنند، طرحواره ها عمیق ترین سطح افکار هستند.
پادکست سوم- انواع طرحواره ها در طرحواره درمانی چیست؟طرحواره سازگار و طرحواره ناسازگار چیست؟ علائم طرحواره های کار آمد و طرحواره های ناکار آمد.
همچنین فیلم های زیر را می توانید ببینید:
طرحواره چیست و طرحواره درمانی چیست؟
داستان های زندگی شما چیست؟طرحواره ها همان داستان های تکراری هستند
2-طرحواره چیست؟
کلمه طرحواره در حوزههای پژوهشی مختلفی به کار برده شده است، به طور کلی به معنی ساختار، قالب یا چارچوب می باشد.
در فلسفه قدیم یونان منطقیون رواقی بخصوص فروسیپوس، اصول منطق را در قالب «طرحواره استنباط »مطرح کردند، در نظام فلسفی کانت، به معنای درک و دریافت نقطه اشتراک تمام مولفه های یک مجموعه است، در نظریه ریاضی، مجموعه ها، هندسه جبری، آموزش تحلیل ادبی، برنامه ریزی کامپیوتری نیز از مفهوم طرحواره استفاده می شود. بیشتر بخوانید
واژه طرحواره در روانشناسی و به خصوص در حوزه شناختی درمانی تاریخچه طولانی دارد، در حوزه شناخت درمانی طرحواره به معنای قالبی است که بر اساس واقعیت و یا تجربه شکل می گیرد تا به افراد کمک کند تجربههای خود را توضیح دهند و ادراک کنند.
علاوه بر این ادراک از طریق طرحواره ها پردازش میشود و پاسخ های افراد نیز به وسیله طرحواره ها جهت پیدا میکند، طرحواره بازنمایی ذهنی خصوصیات متمایز کننده یک واقعیت است، به بیان دیگر طرح کلی از جزئیات برجسته یک واقعه را طرحواره میگوییم.
در روان شناسی احتمالاً این واژه یادآور پژوهش های ژان پیاژه می باشد، او در مراحل مختلف رشد شناختی به صورت مفصل در مورد طرحواره ها بحث کرده است، از نظر ژان پیاژه طرحواره یعنی نقشه ذهنی که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مسئله است.
بنابراین ما به یک «طرحواره زبانی» برای فهمیدن یک «جمله» و به یک «طرحواره فرهنگی» برای فهمیدن یک «افسانه» داریم.
از روانشناسی شناختی که بگذریم، آرون بک در اولین نوشته هایش به مفهوم طرحواره اشاره کرده است، با این حال در زمینه روان درمانی، طرحواره به عنوان بخش اصلی در ذهن و مغز برای درک تجربه های زندگی فرد می باشد، این یک مفهوم جدی و اساسی در حوزه روان درمانی است؛ اینکه بسیاری از طرحواره ها در اوایل زندگی شکل می گیرند، به حرکت خود ادامه می دهند و خود را به تجربه های بعدی زندگی تحمیل میکنند، حتی اگر هیچ فایده دیگری نداشته باشند.
این چیزی است که گاهی اوقات تحت عنوان «هماهنگی شناختی» از آن نام برده می شود، همانطور که برتراند راسل در آثار خود به آن اشاره کرده است، او می گوید برای ما راحت تر است که مشکلات را به عوامل بیرونی نسبت بدهیم تا به خودمان، زیر را نمی توانیم به پاهایمان بگوییم این همه راه بیخود و بی جهت آمده ام.
هماهنگی شناختی یعنی حفظ دیدگاهی باثبات درباره خود، دیگران و یا جهان(حتی اگر این دیدگاه نادرست و تحریف شده باشد)
طرحواره می تواند مثبت یا منفیف سازگار یا ناسازگار باشد، طرحواره میتواند در اوایل زندگی و یا بعدها شکل بگیرد
پژوهشگران حوزه طرحواره درمانی معتقد هستند که طرحواره ها در نتیجه تجربه های ناگوار در دوران کودکی شکل می گیرند و هسته اصلی اختلالات شخصیت انواع طرحواره ها هستند، به همین دلیل در طرحواره درمانی مجموعهای از طرحواره ها مشخص شده است که به آنها طرحواره های ناسازگار اولیه می گوییم.
3-طرحواره های ناکارآمد ویژگی های زیر را دارند:
- الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند.
- از خاطرات، هیجان ها، شناخت واره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند.
- در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند.
- در سیر زندگی ادامه دارند.
- دربارة خود و رابطه با دیگران هستند.
- به شدت ناکارآمدند.
- مخل زندگی سالم هستند.
4-منظور از آسیب رسان بودن در مبحث طرحواره چیست؟
طرحواره های ناسازگار اولیه الگوهای احساسی و فکری «خود آسیب رسان» هستند که در ابتدای رشد و شکل گیری شخصیت در ذهن افراد شکل می گیرند و در طول زندگی تکرار می شوند، بنابراین رفتار فرد بخشی از طرحواره محسوب نمی شود زیرا رفتارها برایند یک طرحواره هستند و سرچشمه در طرحواره ها دارند.
مثلاً کسی که در کودکی بارها «رها»شده باشد و یا مورد سوء استفاده قرار گرفته شده باشد و یا فراموش شده و طرد شده باشد در بزرگسالی ناخودآگاه اتفاقات زندگی خود را شبیه به تجربه های آسیبرسان دوران کودکی درک میکند و به همین دلیل طرحواره های او برانگیخته میشود و هیجان های منفی شدیدی مانند سوگواری، احساس شرمندگی، ترس و یا خشم را تجربه می کند.
البته این طور نیست که همه طرحواره ها ریشه های آسیب رسان داشته باشند، بعضی از آنها نتیجه تجربه های بد زندگی در دوران نوجوانی و یا بزرگسالی است.
طرحواره ها برای ما تصمیم می گیرند که؛ چگونه فکر کنیم، چگونه احساس کنیم، چگونه رفتار کنیم و چگونه با دیگران رابطه برقرار کنیم، طرحواره ها به گونه ای عمل می کنند که دیر یا زود می بینیم دوباره و باز هم سر جای اول هستیم.
طرحواره های افراد تا اندازه بسیار زیادی بازتابی دقیق از محیط زندگی اولیه افراد است، مثلا اگر بیماری به ما بگوید وقتی که بچه بوده است خانوادهاش با او سرد برخورد میکردند، معمولا حرف او درست است حتی اگر علت رفتار والدین و مشکلات آنها را که چرا نمی توانستند احساسات خود را نشان بدهند نفهمند، ولی حس اولیه او همیشه درست است
طرحواره ها می توانند ریشه افسردگی، سوء مصرف مواد و اختلالات روان تنی باشند، طرحواره ها از نظر شدت و ضعف با یکدیگر فرق دارند، یکی ممکن است طرحواره نقص و شرم در او بسیار شدید باشد و دیگری طرحواره نقص و شرم در ضعیف تر باشد.
طرحواره درمانی که توسط یانگ و همکارانش به وجود آمده است،طرحواره درمانی یک مدل جدید و یکپارچه است که به طور کلی بر مبنای بسط و گسترش مفاهیم و روشهای درمان شناختی رفتاری کلاسیک استوار شده است.
طرحواره درمانی اصول و مبانی مکتب های شناختی رفتاری، دلبستگی، گشتالت درمانی، روابط شی، سازنده گرایی و روانکاوی را در قالب یک مدل درمانی و مفهومی ارزشمند با هم در آمیخته است.
این شیوه درمان، سیستم جدیدی از روان درمانی را تهیه کرده است که مخصوصاً برای بیماران مبتلا به اختلالات
روانشناختی دیرپا و مقاوم (که تاکنون یک مسئله جدی در درمان محسوب می شدند) بسیار مناسب است.
تجربههای بالینی ما نشان میدهد بیمارانی که دچار اختلالات شخصیتی هستند، به طرحواره درمانی خیلی خوب پاسخ میدهند البته گاهی لازم است که با بقیه رویکردهای درمانی نیز در آمیخته شود.
5-سیر تحولی شناخت درمانی تا طرحواره درمانی چیست؟
با یک نگاه به حوزه رفتار درمانی شناختی متوجه میشویم که چگونه ضرورت داشت تا طرحواره درمانی به وجود بیاید؛ پژوهشگران و متخصصین بالینی رویکرد شناختی و رفتاری در زمینه پروتکل های درمانی مفید برای اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی، اختلالات جنسی، اختلالات خوردن، جسمانی سازی و سوءمصرف مواد پیشرفته قابل ملاحظهای داشتهاند، این درمان ها کوتاه مدت بوده (تقریباً ۲۰ جلسه) و هدف آنها کاهش نشانه ها، آموزش مهارت ها و حل مسائل زندگی بیمار بوده است.
با این حال اگر چه بسیاری از بیماران با این شیوه درمان، مشکلاتشان حل میشود ولی بسیاری از آنها به این نوع درمان جواب نمی دهند.
مطالعات زیادی نشان داده است که این روش های درمان بسیار موفقیت آمیز بوده است؛ مثلاً میزان موفقیت برای درمان افسردگی بالاتر از ۶۰ درصد بوده است ولی میزان بازگشت مشکل پس از گذشت حدود یک سال حدود ۳۰ درصد است، و این بازگشت کردن یکی از مشکلات درمانگران در حوزه درمان است و طرحواره درمانی توانسته است این مشکل را برطرف کند.
همچنین تعداد بسیار زیادی از بیماران نیز از درمان نتیجه نمیگیرند، بیشتر بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت یا کسانی که مشکلات شخصیتی دیرپا دارند از درمان های شناختی و رفتاری کلاسیک نتیجه کامل نمیگیرند، امروزه یکی از چالش های رفتار درمانی شناختی به وجود آوردن پروتکلهای درمانی اثربخش برای بیماران مزمن و مقاوم نسبت به درمان است.
مشکلات شخصیتی می توانند اثربخشی رفتاردرمانی شناختی کلاسیک را کاهش دهد، بعضی از بیماران برای درمان اختلالات اضطرابی یا افسردگی مراجعه می کنند و نمی توانند روند درمان را با موفقیت پشت سر بگذارند یا به محض پایان درمان، مشکل آنها بر می گردد:
به عنوانمثال خانمی که مبتلا به اختلال گذر هراسی(آگورافوبیا) بود برای درمان شناختی رفتاری مراجعه کرد، او با کمک برنامه درمانی مبتنی بر تنفس آموزی، چالش با افکار فاجعه آمیز و مواجهه تدریجی با موقعیت های ترسناک، ترس او به صورت چشمگیری کاهش پیدا کرد و توانست دست از فرار و اجتناب بردارد، ولی به محض اینکه سیر درمان به پایان رسید مشکل گذر هراسی بیمار دوباره برگشت.
بعضی از افراد هم برای درمان شناختی رفتاری مراجعه میکنند ولی علائم مشخصی برای درمان ندارند، مشکلات آنها مبهم و گنگ و مانند یک کلاف سردرگم است، آنها احساس میکنند که یک جای کارشان مشکل دارد اما نمی فهمند کجا؟ آنها بیمارانی هستند که مشکلاتشان را در قالب مشکلات شخصیتی نشان میدهند، آنها در روابط مهم خود دچار مشکل جدی هستند در این صورت استفاده از رویکرد رفتار درمانی شناختی کلاسیک برای آنها بسیار مشکل است.
طرحواره درمانی عمدتاً برای درمان بیماران مبتلا به مشکلات شخصیتی به وجود آمد کسانی که از رفتار درمانی شناختی نمیتوانند فایده چندانی ببرند. طرحواره درمانی با یکپارچه کردن تکنیک های مختلف در قالب یک نظریه منسجم تحت عنوان طرحواره درمانی که کاملاً ساختارمند است سبب گسترده تر شدن زمینه های درمانی رفتار درمانی شناختی شد.
طرحواره درمانی بسته به مشکل بیمار می تواند کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت باشد، طرحواره درمانی معتقد است که رفتار و افکار افراد ریشه در شرایط دوران کودکی ونوجوانی دارد.
طرحواره درمانی برای درمان جنبه های مهم مشکلات شخصیتی افراد بسیار مفید است در عین حال برای درمان اختلالات افسردگی و اضطراب، اختلالات خوردن ،مشکلات شدید زناشویی و مشکلات رایج در روابط صمیمی بسیار مفید است اما برای درمان اختلال افسردگی اساسی و یا اختلال پنیک مفید نیست، درمانگر به تناسب مشکلات بیمار لازم است که از روش های مختلفی استفاده کنند.
- ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی
- اختلال وحشت زدگی چیست؟
- کارگاه شناخت درمانی به زبان ساده(اگر روانشناس هستید، این مطلب را بخوانید)
6-یک مثال ساده برای اینکه بفهمید طرحواره چیست و طرحواره درمانی چیست؟
فرض کنید که در مغز ما موتوری وجود دارد که این موتور به وسیله ۵ سیلندر کار می کند، همانطوری که ماشین به وسیله موتور کار می کند، مغز ما هم به وسیله این موتوری که ۵ سیلندر دارد کار می کند.
اگر یکی از این سیلندرها بد کار کند ماشین هم خوب حرکت نمی کند، دل میزند، دنده سه کار می کند و به هر حال با مشکلاتی مواجه خواهد شد که در آینده میتواند خسارات بیشتری به راننده وارد کند، همانطوری که این ماشین با ۵ سیلندر کار میکند مغز ما هم با پنج نیاز هیجانی کار میکند.
چون که نیاز هیجانی با نیاز فیزیکی فرق دارد، مثلا گرسنگی یک نیاز فیزیکی است، ولی نیاز به عشق و تعلق خاطر یک نیاز هیجانی است.
نیازهای فیزیکی سریعا و زود و آشکارا احساس می شوند، همه ما آن را می شناسیم و می دانیم که راه برآورده کردن آن چیست، اما نیاز های هیجانی گاهی اوقات هیچ ردپایی از خودش به جا نمی گذارد، فقط حالمان بد میشود، ما مضطرب میشویم یا دلمان میخواهد کاری انجام بدهیم، یعنی برای ما زیاد آشکار نیست و بیشتر اوقات نه این نیازها را می شناسیم و نه راه برآورده کردن آن را می دانیم.
وقتی نیا های احساسی ما در دوران کودکی و گاهی هم نوجوانی به خوبی بر آورده نمی شوند(به دلیل وجود خانواده های ناکار آمد) طرحواره ها در مغز ما شکل می گیرند.
مثلا من در خانواده ای رشد کرده ام که مادر من دمدمی مزاج بوده، درحالیکه من از لحاظ احساسی نیاز داشتم او با ثبات و قابل پیش بینی و در دسترس باشد، مغز من برای اینکه با این شرایط ناگوار کنار بیاید، طرحواره رها شدگی را شکل می دهد، این طرحواره برای کنار آمدن با شرایط بدکودکی به من کمک می کند، زیرا اگر بفهمم مادرمن فرد سالمی نیست از آنجایی که در کودکی به او به شدت نیاز مندم اضطرابم بسیار بالا می رود، آنقدر که می تواند منجر به مرگ من هم شود، اما در بزرگسالی همین طرحواره کار دست من می دهد.
7-ویژگی های طرحواره چیست؟فهرست وار
- در کودکی شکل گرفتند در بزرگسالی وقتی فرد در شرایط مشابه قرار می گیرد طرحواره فعال می شود به همین دلیل طرحواره اغلب در ارتباط با افراد مهم زندگی فعال می شود.
- طرحواره های ناسازگار اولیه برای بقای خود می جنگند تا خود را متعادل نگه دارند، اگر چه این طرحواره ها باعث ناراحتی ما می شود ولی با آن احساس راحتی می کنیم و این احساس راحتی سبب می شود تصور کنیم که طرحواره ما درست است و به سمت وقایعی می رودیم که با طرحواره ما همخوانی دارد.
- طرحواره ها مانند صافی عمل می کنند و جهان را آنطوری که منطبق با طرحواره است به ما نشان می دهد ونه آنچنانکه واقعا هست.
- قابلیت پیش بینی می دهد.
- طرحواره بازنمائی دقیق از محیط پیرامون است.
- طرحواره در تفکر، احساس، رفتار و نحوة ارتباط ما با دیگران نقش بازی می کند.
- طرحواره های ناسازگار اولیه و راه های ناکارآمدی که ما از طریق آن یاد می گیریم تا با دیگران کنار بیائیم، باعث به وجود آمدن اختلالات اضطرابی افسردگی، سوء مصرف مواد و اختلالات روان تنی می شود.
- طرحواره ها شدت و ضعف دارند و گسترة فعالیت آنها در ذهن هر فرد با دیگر فرق دارد.
هر چه طرحواره ها شدیدتر باشد موقعیت های بیشتری را فعال می کنند، مثلاً کودکی که به شدت تحقیر شده، در موقعیت های بیشتری طرحواره نقص و شرم در او برانگیخته می شود، هر چه طرحواره ها شدیدتر باشد، وقتی فعال می شود عواطف منفی بیشتری تولید می کند و در ذهن مدت زمان بیشتری فعال است.
8-ارتباط نیاز ها با طرحواره چیست؟
همه ما نیازهایی داریم که به طور کلی در 5 زمینه خلاصه می شود:
- دلبستگی ایمن به دیگران، همه ما نیاز داریم که بوسیده شویم، در آغوش کشیده شویم، والدین پاسخگویی داشته باشیم.مثلاً اگر نیاز به امنیت و پذیرش در کودکان برآورده نشود یعنی کودکان نتوانند دلبستگی های امن و خوبی با دیگران برقرار کنند و نتوانند نیاز به امنیت، محبت، عشق و تعلق خاطر را برآورده کنند، ممکن است فرد نتواند دلبستگی های ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کند و معتقدند که نیاز آنها به ثبات و امنیت، محبت، عشق و تعلق خاطر هرگز برآورده نخواهد شد و دراین صورت سبب می شود فرد به روابط پوچ پناه ببرد و یا شتاب زده و نسنجیده در روابط عمل کند.
- نیاز به خودگردانی، همه ما دوست داریم که کارهای مان را خودمان انجام دهیم؛ اگر که نیاز به خودگردانی در فرد شکل نگیرد، یعنی کودک در محیطی امن و بی خطر رشد نکند و به همین دلیل نتواند جهان اطراف خود را شناسایی کند و درباره آن بیاموزد یا پدر و مادر اصلا اجازه ندهند که او خودش کاری را انجام بدهد و همه کارها را به جای او انجام بدهندسبب می شود فرد انتظاراتی که از خود و محیط دارد با توانائی های محسوس او برای جدائی، بقا، و عملکرد مستقل یا انجام موفقیت آمیز کارها تداخل می کند، خانواده هایی که اعتماد به نفس کودک را کاهش می دهند، یا افراد گرفتاری هستند یا بیش از حد از کودک محافظت می کنند یا او را تشویق به کارهای بیرون از خانه نمی کنند، به حوزه خودگردانی و عملکرد مستقل آسیب می زنند.
- آزادی در بیان نیازها و احساسات، همه ما نیاز داریم که خواسته ها و نیازهای خودمان را به زبان بیاوریم. اگر که نیاز به ارتباط سالم با دیگران، به خوبی برآورده نشود یعنی کودکان یاد نگیرند که میتوانند با دیگران رابطه سالم برقرار کنند و نتوانند یاد بگیرند که می توانند خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنند، ممکن است شخص بر نیازها، تمایلات و احساسات دیگران تمرکز افراطی دارد، به صورتی که نیازهای خود را ندیده می گیرد.
- نیاز به تفریح، همه ما دوست داریم تفریح و بازیگوشی کنیم، اگر حوزه تفریح و خود انگیختگی آسیب ببند، شخص بیش از حد بر انکار احساسات، تکانه ها، انتخاب های خودخواسته تأکید می کنند و یا بیش از حد بر معیارها و قواعد درونی و اخلاقی تأکید می کند، بصورتی که خوشحالی، ابراز عقیده، آرامش، روابط نزدیک، سلامتی، از بین می رود، خانواده هائی که عصبانیت، توقع و گاهی تنبیه در آنها مشاهده می گردد یا تأکید بر عملکرد عالی، بی نقص گرائی، وظیفه شناسی، پیروی از قانون، پنهان کردن هیجان ها، اشتباه نکردن دارند و اهمیتی زیادی به لذت و خوشحالی و آرامش نمی دهند(ما باید همیشه تلاش کنیم) سبب صدمه و آسیب به این حوزه می شوند، اگر این حوزه آسیب ببنید، معمولاً در این افراد تمایل به بدبینی و نگرانی وجود دارد، آنها به این باور می رسند که دائماً باید گوش بزنگ باشند، اگر نباشند زندگی می پاشد.
- محدودیت های واقع بینانه، همه ما باید در محیطی رشد کنیم که گاهی برای ما محدودیت هایی هم قائل شوند. اگر که نیاز به محدودیت های واقع بینانه در کودک برآورده نشود، یعنی والدین به کودک محدودیت هایی که متناسب با همسن و سالان او است را آموزش ندهند، او را بیش از حد آزاد بگذارند و با محدودیت های منطقی، همکاری متقابل، هدف را انتخاب کردن، روبرو و آشنا نکنند، فرد نسبت به محدودیت های درونی وبیرونی آگاه نیست او در برابر دیگران احساس مسئولیت نمی کند، اهداف بلندت را نمی تواند پیگیر شود، حقوق دیگران را رعایت نمی کند، تعهد، هدف گزینی، اهداف واقع بینانه ندارد. خانواده هایی که به جای انضباط یا مواجهه مناسب و یا محدودیت های منطقی و آموزش مسئولیت پذیری بیش از حد همکاری و سهل انگاری افراطی داشتند یا هدف گزینی برای کودک نکرده اند یا سردرگم بوده اند یا خودشان را برتر می دانستند، سبب می شوند گاهی کودک ناراحتی های عادی و معمولی را هم نمی تواند تحمل کند، یا راهنمایی و جهت مندی کافی را دریافت نکرده است.
آیا طرحواره ها ارثی هستند؟
ویدئوی زیر را مشاهده نمایید:
هر کدام از این نیازهابرآورده نشود، یک یا چند طرحواره ممکن است شکل بگیرد.
- طرحواره رهاشدگی، او دائما می ترسید اطرافیان خود را از دست بدهد یا نسبت به رها شدن بسیار حساس است. بیشتر بخوانید
- طرحواره بی اعتمادی و بدرفتاری، او معتقد است دیگران بد رفتار و غیر قابل اعتمادند و به همین دلیل درحالتی از گارد با دیگران به سر می برد. بیشتر بخوانید
- طرحواره محرومیت هیجانی، فرد احساس می کند نیاز به عشق در او هیچگاه برآورده نخواهد شد، به همین دلیل یا از آدمها نا امید است یا پرتوقع و خودخواه می شود. بیشتر بخوانید
- طرحواره نقص و شرم، این افراد عزت نفس پائین دارند، زودرنج و حساسند و البته گاهی نیز خودشیفته می شوند. بیشتر بخوانید
- طرحواره طرد اجتماعی و یا انزوای اجتماعی، احساس تنهایی عمیق می کند و خیال می کند با همه مردم فرق دارد و به هیچکس و هیچ گروهی احساس تعلق خاطر نمی کند. بیشتر بخوانید
- طرحواره اطاعت، فرد مبتلا به این طرحواره کنترل خود را اجباراً به دیگران می سپارد و دلیلش فرار از خشم، محرومیت، یا انتقام توسط دیگران است، طرحواره اطاعت به دو شکل است:
- الف) اطاعت از نیازها: واپس زنی تمایلات، تصمیمات و ترجیح های شخصی
- ب) اطاعت از هیجانات: واپس زنی هیجانات شخصی به ویژه خشم
فرد تصور می کند تمایلات، عقاید، احساسات من بی ارزشند و برای دیگران مهم نیستند، توجه افراطی به احساسات دیگران (مبادا ناراحت بشن، بهشون بر نخوره، نمی خوام کسی را ناراحت کنم) خشم را انباشته می کند.
گاهی هم انفجار هیجانی کنترل نشده، مانند دیگ زودپز منفجر می شودو فرد ممکن سات علائم روان تنی، سوء مصرف مواد، انکار عواطف را از خود بروز دهد. بیشتر بخوانید
- طرحواره ایثار، فرد مبتلا به این طرحواره، تمرکز افراطی بر ارضای نیاز دیگران دارد و باور او اینست که باید مراقب باشم به دیگران آسیب نزنم و خودخواه نباشم. او همیشه با افراد نیازمند رابطه دارد، حساسیت بیش از حد به درد و رنج دیگران، گاهی وابستگی بیمارگونه دارد و دیگران او را می رنجانند، و نیازهای خودش ارضا نمی شود(خانواده های خیلی اخلاق گرا و مودب، سوپرایگوی قوی، کنترل شده با احساس گناه منبع این آسیب هستند). بیشتر بخوانید
- طرحواره پذیرش جوئی و جلب توجه، فرد مبتلا به این طرحواره تأکید افراطی در کسب تأئید، توجه و پذیرش از سوی دیگران دارد و به همین دلیل از خود تصویری روشن ندارد، باور مرکزی او این است که من در صورتی ارزشمندم که دیگران مرا تأیید کنند، او به خاطر آنچه که هست احساس ارزشمندی نمی کند، گاهی بیش از حد بر روی قیافه و ظاهر، مقام و منزلت، پذیرش اجتماعی، پول، پیشرفت، تأکید می کند، این افراد معمولاً در موقعیت های مهم زندگی، تصمیماتی غیرقابل اطمینان و ناخوشایندی می گیرند، و یا به طرد زیادی حساسند. بیشتر بخوانید
- طرحواره وابستگی، این افراد خود را مانند کودکی می بینند که در دنیای بزرگسالان گیر افتاده اند و برای کارهای معمولی روزانه زندگی خود نیز به دیگران بسیار وابسته اند. بیشتر بخوانید
- طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر و زیان، فرد مبتلا به این طرحواره همیشه در موقعیت های مختلف منتظر فاجعه ای است و ترس های او افراطی است، غالب ترسهای او چند نوعند: پزشکی(ایدز و حمله قلبی) وقایع هیجانی (مبادا دیونه شوم) حوادث محیطی(گیرافتادن در آسانسور، سقوط هواپیما). بیشتر بخوانید
- طرحواره خویشتن گرفتار خود تحول نیافته ، فرد مبتلا به این طرحواره ارتباط عاطفی شدیدی با یکی از افراد زندگی خود دارد، مشکل او نداشتن هویت فردی یا رشد اجتماعی است، باور او اینست که بدون وجود دیگری نمی تواند زندگی کنم یا حتی شاد باشم، ذوب شدن در دیگران، احساس پوچی و سردرگمی، بی جهتی، بی هدفی، و حتی شک دربارة وجود خود(شدید) از ویژگی های این طرحواره است. بیشتر بخوانید
- طرحواره شکست و بی کفایتی، فرد مبتلا به این طرحواره دائما تصور می کند که من شکست خورده هستم یا بالاخره شکست می خورم، شکست سرنوشت من است، خودش را با همسالان مقایسه می کند و خود را دیوانه، مزخرف، بی استعداد، نالایق، نادان می داند. بیشتر بخوانید
- طرحواره استحقاق یا بزرگ منشی، فرد مبتلا به این طرحواره تصور می کند من از دیگران یک سروگردن بالاترم، حق و حقوق ویژه ای برای خودش قائل است، تعهدی به رابطه ندارد، احترام متقابل ندارد، به تمام خواسته هایم باید برسم (بدون اینکه فکر کند آیا درخواست او منطقی است یا نه) بر روی برتری جوئی تمرکز افراطی دارد و می خواهد موفق ترین و با استعدادترین باشدو دیگران را کنترل می کند یا به رقابت افراطی می پردازد.بیشتر بخوانید
- طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی، فرد مبتلا به این طرحواره، نمی تواند ناکامی ها جهت رسیدن به اهداف را تحمل کند، تکانه ها و هیجاناتش را نمی تواند کنترل کند (به شدت از ناراحتی فرار می کند) درد را تحمل نمی کند، مسئولیت گریز است، به خودش سخت نمی گیرد و از تعارض گریزان است. به همین دلیل رضایت و تعهد و انسجام شخصیتی ندارد. بیشتر بخوانید
- الف) بازداری از بروز خشم و پرخاشگری
- ب) بازداری از بیان تکانه های مثبت (خوشحالی، محبت، تحریک جنسی، بازی)
- ج) بیان نکردن آسب پذیری و احساسات و نیازهای شخصی.
- د) تأکید افراطی بر عقلانیتطرحواره بازداری هیجانی، افراد مبتلا به این طرحواره بیش از حد اعمال و احساسات خود و ارتباطات خود را کنترل می کنند، چون از شرمندگی یا طرد شدن یا احساساتش می ترسد، بازداری هیجانی یا همان بازداری احساسی می تواند به چند شکل بروز پیدا کند:
- طرحواره تنبیه، افراد مبتلا به این طرحواره معتقدند که افراد باید بخاطر اشتباهات بشدت تنبیه شوند، خشم، بی رحمی، عدم گذشت نسبت به اشتباهات خود و کسانی که طبق معیارها و انتظارات او عمل نکنند از ویژگی های این طرحواره است، آنهاشرایط را در نظر نمی گیرند، مشکلات دیگران را در نظر نمی گیرند، با احساسات دیگران همدلی ندارند، و به همین دلیل نمی توانند از اشتباهات خود یا دیگران چشم پوشی کنند. بیشتر بخوانید
- طرحواره معیارهای سختگیرانه یا کمال گرایی، افراد مبتلا به این طرحواره معتقدند ما باید خیلی زیاد تلاش کنیم تا به اهدافاون دست پیدا کنیم، خانواده هایی که فرزندان خود را برای رسیدن به اهداف زیادی تحت فشار قرار می دهند یا بیش از حد عیب جویی می کنند، توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاه ترین زمان انجام شوند منجر به نقص جدی در احساس لذت، آرامش، سلامتی بخصوص احساس ارزشمندی، پیشرفت، روابط رضایتمندانه می شونداین طرحواره می تواند به چند شکل خود را نشان بدهد:
- الف) بی نقص گرائی، بیش از حد به جزئیات اهمیت می دهد و عملکرد خود را واقع بینانه نمی سنجد و آن را کم اهمیت می داند.
- ب) بایدها و قوانین سفت و سخت (فرهنگی، مذهبی، شخصی)
- ج) دغدغة زمان و کارآمدی، همیشه وقت کم می آورند.
- طرحواره منفی گرایی یا بدبینی، افراد مبتلا به این طرحواره، بر جنبه های منفی زندگی تمرکز دائمی و عمیق دارد (ناله می کند، درد، مرگ، دلخوری، شکست، از دست دادن، جدائی، طلاق، تعارض، گناه، مشکلات، اشتباهات احتمالی، خیانت و … همیشه مرکز توجه اوست) [گیر می دهد و ناله می کند] جنبه های مثبت و خوش بینانه زندگی را دست کم می گیرد یا از آنها غفلت می کند.در موقعیت های کاری، مالی، روابطی، انتظارات افراطی دارد، و این خود سبب اشتباهات زیادی می شود و فرد تصور می کند زندگی اش در حال پاشیدن است، ترس از اشتباه به سراغش می آید، ترس از ورشکستگی، فقدان، تحقیر، شرمندگی و … داردو چون اغراق می کند در نتیجه (زندگی باید موفق آمیز و بی درد باشد) دائماً نگران است، گوش بزنگ است، غر می زند یا بلاتکلیف است. بیشتر بخوانید
9-دلیل شکل گیری طرحواره ها از نظر طرحواره درمانی چیست؟
اگر شما گرفتار طرحواره های ناکار آمدی باشید، ممکن است بپرسید که علت شکل گیری این طرحواره ها چیست؟
به طور کلی 4 دسته عوامل سبب شکل گیری طرحواره ها در فرد می شود:
- نیازها برآورده نشده اند: کودک تجارب ناخوشایندی را تجربه می کنند مانند محرومیت هیجانی و رهاشدگی در محیط زندگی او، ثبات، درک شدن یا عشق وجود ندارد.
- تجربه های بد دوران کودکی: قربانی شدن، ابیوز شدن، بی اعتمادی، نقص و شرم، آسیب پذیری نسبت به ضرر و زیان
- زیادی به کودک خوش گذشته: والدین همکاری کننده اند و به ندرت با کودک جدی برخورد می کنند
- الگو گرفن از والدین: کودک انتخاب می کند داز افکار، رفتار، احساسات و تجارب والدین الگو بگیرد.
10-آیا فقط از رفتار والدین می توانم بفهمم که من چه طرحواره هایی دارم؟
فقط رفتار والدین نیست که طرحواره ها را شکل میدهد بلکه عامل دیگری به نام خلق و خو هم تاثیر دارد.
- هر کودکی خلق و خوئی دارد
- اکثراً این خلق و خو با گذر زمان ثابت می ماند.
- خلق و خو کودک را در شرایط مختلف قرار می دهد، مثلاً پرخاشگر بیشتر مورد بدرفتاری قرار می گیرد.
- واکنش های کودکان بخاطر خلق و خو نسبت به رفتارهای والدین با همدیگر فرق می کند
به همین دلیل ما در طرحواره درمانی به خلق و خوی بیمار هم می پردازیم و آن را هم می سنجیم، و باز هم به همین دلیل می بینیم که ممکن است دو نفر در شرایط یکسان رشد کرده باشند اما طرحواره های آنها با هم متفاوت است.
11-طرحواره ها می توانند به دونوع باشند:اصلی و غیر اصلی
در یک تقسیم بندی دیگر طرحواره ها به دونوع تقسیم می شوند و درمانگر طرحواره درمانی باید این عامل را مدنظر داشته باشد:
- طرحواره های غیر اصلی: بعدها و در حین بزرگ شدن شکل می گیرند
- طرحواره های غیراصلی: که در سال های اول زندگی شکل می گیرند و هیچ راه فرار و امیدی برای بیمار نمی گذارند.طرحواره های غیر اصلی در واقع تلاشی است فرد مبتلا به طرحواره اصلی برای رهایی از شرطرحواره های اصلی انجام می دهد واین تلاش ناموفق است.
12-هدف ما در طرحواره درمانی چیست؟
همانطورکه در بالا با استفاده از مثال توضیح دادم، همه ما 5نیاز هیجانی داریم، وقتی که در کودکی یکی یا چند تا از نیازهای ما به خوبی برآورده نمیشود، برای انطباق با آن شرایط ناگوار طرحواره های ناکارآمد در ذهن ما به وجود میآیند.
طرحواره ها یا تله های زندگی باعث شکل گیری افکار، قواعد و باورهایی در ذهن ما نسبت به خودمان، مردم وجهان میشوند که در بزرگسالی سبب تولید مشکلات روانشناختی و روابط بین فردی میشوند و به این ترتیب وقتی که بزرگ میشویم چون طرحواره بر روی فکر ما و رفتار ما و احساس ما تاثیر گذاشته است، طوری فکر و رفتار و احساس می کنیم که بازهم نیازهای ما برآورده نمی شود.
طرحواره درمانی به ما کمک میکند که طرحواره های ناکارآمد که نمی گذارند به خواسته های خود برسیم را بشناسیم و متوجه رفتارها افکار و احساساتی بشویم که ریشه در طرحواره های ما دارند و طرحواره درمانگر به ما کمک میکند که طرحواره ها را در خود ضعیف، کمرنگ و به مرور زمان غیر فعال کنیم.
در این صورت حاکمیت طرحواره یا تله زندگی بر ذهن ما کمرنگ میشود و سپس از بین میرود و آنگاه ما می توانیم نیازهای هیجانی خود را به صورت سالم ارضا کنیم و در آن صورت موتور روان و مغز ما کم کم راه میافتد و شروع به کار کرد بهتر میکند و ما زندگی جدیدی را تجربه می کنیم و نگاه ما به خودمان مردم و جهان هم تغییر می کند.
13-انواع تکنیک های مورد استفاده در طرحواره درمانی چیست؟
به طور کلی در طرحواره درمانی از 4 تکنیک استفاده می شود:
- تکنیک تجربی؛ در این قسمت طرحواره درمانگر متمرکز بر هیجانات مراجعه کننده می شود و با بررسی هیجانات او می خواهد ببیند که هرکدام آنها برخواسته از کدام طرحواره و کدام هیجانات است و سپس به بازسازی خاطرات می پردازد.
- تکنیک های شناختی؛ در این قسمت طرحواره درمانگر با تکیه بر تکنیک های شناختی، سعی دارد که افکار معیوب و ناکار آمد مراجعه کننده را بازسازی و اصلاح کند. بیشتر بخوانید
- تکنیک های رفتاری؛ در این قسمت درمانگر به رفتارهای ناکار آمد بیماران توجه می کند و با استفاده از رویکرد و تکنیک های مربوط به رفتار درمانی سعی در بازسازی و اصلاح و الگو شکنی رفتار مراجعین دارد. بیشتر بخوانید
- تکنیک های رابطه ای؛ این تکنیک از روانکاوان وام گرفته شده است، ما معتقدیم که هر طرحواره در ارتباط با درمانگران نیز فعال می شود و درمانگر باید مراقب باشد تا خود آن طرحواره ها را تقویت نکند، مثلا کسی که طرحواره اطاعت دارد ممکن است بسیار زیاد از درمانگر اطاعت کند یا کسی که طرحواره وابستگی دارد شاید انتظار داشته باشد درمانگر همواره برای او و به جای او تصمیم بگیرد.
14-انواع مکانیسم های مقابله ای در طرحواره درمانی چیست؟
به طور کلی سه سبک مقابله ای در مواجهه با طرحواره ها وجود دارد، هدف از این سبک ها، انطباق با طرحواره جهت کاهش احساس درماندگی یا هیجان های شدید است، زیرا مأموریت ذهن محافظت از ماستو
این سه سبک عبارتند از :
- تسلیم، علامت های تسلیم:می پذیرد که طرحواره درست است، درد هیجانی را تجربه می کند و طوری هم عمل می کند تا درستی طرحواره را تأیید کند.
- من تنها هستم
- من بی ارزش و دوست نداشتنی ام
- آدم ها بی عاطفه اند
- آدم ها بد و بدذاتند.
- اجتناب، علامت های اجتناب یا فرار:سعی می کنند طوری زندگی کنند که طرحواره فعال نشود، با با نا آگاهی زندگی کنند.اعتیاد، رابطه جنسی بدون عشق، مطالعة زیاد، وسواس فکری، هیجان طلب، معتاد به کار، در رابطه درمانی هم مطالب بی اهمیت را پیش می کشند، دیر به جلسات می آیند، تکالیف را انجام نمی دهند، جلسات را نیمه کاره رها می کنند.
- جبران، علامت های حمله (جبران افراطی)
طوری فکر، رفتار یا احساس می کنند و یا در روابط بین فردی، طوری عمل می کنند که انگار طرحواره متضادی دارند، سعی می کنند با دوران کودکی شان متفاوت باشند.مکانیسم حمله، معمولاً اغراق آمیز و بی فایده اند
15-من گرفتار کدام طرحواره هستم؟
اگر که می خواهید بفهمید که طرحواره شما چیست برای شما دو دسته تست قرار داده ام، یکی تست طرحواره 90 سوالی یانگ که می توانید به طور کلی بررسی کنید گرفتار کدام یک از انواع طرحواره ها هستید و دیگری برای هرکدام از طرحواره ها پرسشنامه 10 سوالی قرار داده ام که اگر حدس می زنید طرحواره شما ممکن است یکی از آنها باشد تکمیل کنید و بررسی کنید ایا گرفتار آن طرحواره ها هستید یا خیر؟
و حالا پرسشنامه تک تک طرحواره ها:
- تست طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار همراه با تفسیر
- تست طرحواره بازداری هیجانی
- تست طرحواره اطاعت همراه با تفسیر
- تست طرحواره بدبینی و منفی گرایی همراه با تفسیر
- تست طرحواره بی اعتمادی
- پرسشنامه طرحواره وابستگی
- تست طرحواره طرد اجتماعی
- تست طرحواره کمال گرایی همراه با تفسیر
- تست طرحواره خویشتن داری ناکافی یا خودانضباطی ناکافی همراه با تفسیر
- تست طرحواره پذیرش جویی جلب توجه یا تله مهر طلبی
- تست طرحواره آسیب پذیری همراه با تفسیر تست
- تست طرحواره خودشیفتگی
- تست طرحواره ایثار
- تست طرحواره تنبیه
- تست رهاشدگی
- تست طرحواره شکست
- پرسشنامه طرحواره نقص و شرم
- تست طرحواره محرومیت هیجانی همراه با تفسیر
آگاهی از طرحواره ها هرگز سبب درمان نمیشود، و درمان کردن طرحواره ها حتما نیاز به مراجعه به روانشناس دارد، زیرا طرحواره ها مانند دیکتاتورهایی هستند که بسیار هوشمندانه عمل می کنند، طرحواره در سطح هیجانی و ناخودآگاه شکل گرفته اند.
مثلا شخصی را فرض کنید که طرحواره اش رهاشدگی است و دائما بشدت از رهاشدن می ترسد و حالا طرحواره اش را شناخته و با خودش می گوید: حالا که فهمیده ام طرحواره ام رهاشدگی است دیگر نمی خواهم از رهاشدن بترسم، و در اینجا زیادی نمی ترسد یعنی زیادی مستقل میشود و این خودش سبب میشود که اگر شخصی با او دوست شود چون در او نیازی نمی بیند و می بیند که بودن یا نبودنش برایش فرقی ندارد اورا رها می کند.
یا شخصی را تصور کنید که گرفتار طرحواره کمالگرایی است و از هیچ چیز راضی نیست، دائماً میخواهد به چیزهای بیشتری دست پیدا کند، حالا طرحواره خودش را شناخته است و می گوید: آهان حالا فهمیدم طرحواره من چیست! دیگر نمیخواهم کمالگرا باشم! در این صورت ممکن است که فردی تنبل شود و از آن طرف بوم بیفتد.
بنابراین اگر که طرحواره ها را فقط بشناسید و برای درمان اقدام نکنید و تصور کنید حالا که آن را شناخته اید می توانید جلوی آن را بگیرید، ما به عنوان درمانگران مطمئن هستیم که از آن طرف بوم می افتید
طرحواره ها با شناسایی درمان نمیشوند و با شناختن طرحواره ها نمی توانید جلوی آن را بگیرید یا متوجه میشوید که نمی توانید یا از آن طرف بوم می افتید. |
البته ما برای بعضی از طرحواره ها مجموعه ی درمانی آماده کرده ایم که این مجموعه بصورتی تهیه شده که کاملا شبیه به این است که شما در اتاق درمان هستید و اینطور نیست که در آنجا صرفا آموزش بدهیم و درباره طرحواره توضیح بدهیم بلکه تکلیف هایی می دهیم و زمان بندی هم دارد, درست مانند اینکه شما به یک روانشناس مراجعه کنید و ما هر هفته برای شما تکلیف دقیقی تعیین کرده باشیم.
اگر روانشناس هستید و می خواهید طرحواره درمانی را به صورت کامل بیاموزید بسته زیر را تهیه کنید:
16-طرحواره ها باور نیستند
ویدئوی زیر را ببینید:
17-آیا طرحواره ها با آگاهی درمان می شوند؟
ویدئوی زیر را ببینید:
برخی از سوالات شما:
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی4 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
باسلام جناب دکتر رضایی عزیز
موسوی هستم مشاور از مشهد
سایتتون رو ملاحضه کردم خیلی زیبا بود من قبلا با رویکرد CBTکار میکردم از4 سال پیش که سمت گرفتم از مشاوره کمی دور افتادم تو دوره هایی که دارید کدوم دوره ساختار جلسات رو ساده توضیح دادید مثلا جلسه اول الی آخر چی گفته بشه و برای درمان شناختی ازچه پرسشنامه و تکنیکهایی استفاده کنم.آیا کاربرگ هم آموزش تو دوره ارسال میکنید
.
ممنون میشم توضیح لازم وعنوان دوره روذکرکنید
با تشکر
سلام در سایت ما 3 مجموعه داریم که برای شما مناسب است؛ 1- طرحواره درمانی برای درمانگران 2- معرفی 90 تکنیک شناختی رفتاری 3- معرفی 32 تکنیک رفتار درمانی
همکاران من نیز باشما تماس تلفنی خواهند گرفت
با سلام بنده کارشناس ارشد مشاوره خانواده .
در کارگاه طرحواره درمانی استاد شرکت کرده .و بسته اموزشی رانیز تهیه کرده ام انصافا از صفر تا صد تک تک طرحواره هاشرح داده میشود و تکنیکهای درمان به طور کامل دقیق بیان میشود .به جرات روش استادکم نظیر است.
از اظهار نظر شما ممنون هستیم