اصول و فنون مشاوره روانشناسی در ۷جلسه و ۷ پادکست
اصول و فنون مشاوره در 7 جلسه-بخش اول
من ارسطو رضایی هستم و در این نوشته به صورت خلاصه و فهرست وار در مورد اصول و فنون مشاوره صحبت خواهم کرد. این نوشته شامل 7 بخش است.
دربخش اول فنونی را معرفی می کنیم که منجر به ایجاد رابطه درمانی می شود. رابطه درمانی اهمیت زیادی دارد. در مواجهه با مراجعه کننده یا بیمار ابتدا باید رابطه کلامی ایجاد شود. در صورتی که رابطه ایجاد نشود، شما هر چقدر هم که اصول و فنون مشاوره را بدانید، نمیتواند موثر باشد.
بنابراین در ابتدا قبل از هر چیز باید نخ رابطه ایجاد شود تا بعداً بتوانید حرفها را از طریق این نخ و یا این ارتباط، انتقال دهید. برای این منظور ضمن اینکه این مهارت، یک مهارت شهودی است و اساساً کسانیکه میخواهند رابطه برقرار کنند به صورت شهودی باید بتوانند اینکار را انجام دهند، کافی است نگاه آنها به انسانها نگاهی انسانی باشد.
دسته ای از تکنیکهای اصول و فنون مشاوره برای رابطه را که از میان تعداد زیادی از روانشناسان و محققان شناسایی کرده اند، در اینجا مطرح خواهیم کرد:
- تکنیک پذیرش مراجع
- تکنیک فراهم کردن وضعیت راحت برای مراجع
- تکنیک تماس چشمی
- تکنیک حفظ فاصله مناسب
- وضعیت بدنی راحت
1- تکنیک پذیرش مراجع در اصول و فنون مشاوره:
هر بیماری یا مراجعه کننده ای که به شما مراجعه میکند، یک انسان مستقل و جدید است. نگاه انسانها به جهان متفاوت است. بنابرین خیلی مهم است که شما مراجعه کننده را بدون قید و شرط بپذیرید نه اینکه اگر مانند شما فکر کند بپذیرید. بدون هیچگونه قید و شرطی مراجعه کننده یا درمانجو خود را بپذیرید.
2-تکنیک فراهم کردن وضعیت راحت برای مراجع در اصول و فنون مشاوره
مراجعه کننده ی شما باید در حالتی قرار گیرد که کاملاً راحت باشد. فضای اتاق مشاوره باید آرام و دلپذیر باشد، به صورتی که وقتی مراجعه کننده وارد اتاق میشود احساس راحتی و آرامش کند. سکوت خوبی برقرار باشد؛ ترکیب رنگ مبلمان، کاغذ دیواری یا دکور اتاق و بطور کُلی فضای اتاق پذیرش مراجعه کننده، باید بسیار راحت باشد و سپس زمانیکه مراجعه کننده وارد اتاق میشود از جایتان ارام برخیزید و سلام کنید.
در ادامه، با توجه به شخصیت مراجعه کننده، با اسم کوچک یا فامیلی او را مخاطب قرار دهید. در شروع گفتگو سریع سراغ مشکل نروید، بلکه ابتدا یک صحبت معمولی را آغاز کنید. مثلاً: «حال شما چطور است؟ اسم شما چیست؟ توانستید این جا را راحت پیدا کنید؟ چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ شغل شما چیست؟»
فرض میکنیم مراجعه کننده به شما میگوید:« من منشی هستم.»
شما نیز از او بپرسید:« بسیار عالی! در مطب چه پزشکی هستید؟ دندان پزشک است؟ متخصص است؟»
یعنی از یک موضوع معمولی شروع کنید تا مقداری آرام شود، زیرا مراجعین در جلسات اول غالبا مضطرب هستند. سپس کم کم به این موضوع بپردازید که:« چه چیزی باعث شد اینجا مراجعه کنید؟ در مورد چه چیزی میخواهید صحبت کنید؟»
3-تکنیک تماس چشمی در اصول و فنون مشاوره
تماس چشمی خیلی اهمیت دارد و باعث میشود مراجعه کننده این احساس را داشته باشد که شما متوجه او هستید. وقتی به مراجعه کننده توجه میکنید نگاهتان به او باشد نه اطراف. کمی به سمت مراجعه کننده خم شوید و به او نگاه کنید و بعد صحبت را ادامه دهید یا اگر مراجعه کننده صحبت میکند گوش دهید. زیر چشمی نگاهش نکنید. نگاهتان را از مراجعه کننده دور نکنید. به چشها و لبهای مراجعه کننده حین صحبت کردن توجه کنید. البته اگر مراجع شما مذهبی باشد و شما همجنس او نباشید، مقداری قاعده متفاوت خواهد بود اما قاعدهی کُلی این است که تماس چشمی با مراجع داشته باشید.
تماس چشمی ارزش تشخیصی هم دارد. یعنی مراجعه کننده ای که نمیخواهد تماس چشمی با شما برقرار کند ممکن است احساس بیارزشی کند یا مضطرب باشد. به عنوان مثال: مراجعه کننده ای داشتم که طرحواره طرد اجتماعی داشت به همین دلیل هنگامی که با من صحبت میکرد به جای اینکه به من نگاه کند، گوشهی دیگری را نگاه میکرد و من حدس زدم که ممکن است با توجه به ویژگی های ظاهری ای که در او دیدم طرحواره طرد اجتماعی داشته باشد.
4- تکنیک حفظ فاصله مناسب در اصول و فنون مشاوره
فاصله شما با مراجعه کننده حداقل یک یا دو متر باشد. البته بعضی از مراجعان دوست دارند که خیلی نزدیکتر باشند و بعضی ها دورتر. اما قاعده این است که اگر شما با توجه به شخصیت مراجعه کننده عمل نکنید (مثلاً یک مراجعه کننده دوست ندارد نزدیک او باشید اما شما به او نزدیک میشوید و یا مراجعه کننده ای دیگر دوست ندارد از او زیاد دور شوید ولی شما دور میشوید) باعث میشود که رابطه به خوبی ایجاد نشود.
بعنوان مثال: بیماری است که طرحوارهی منفی گرایی و بدبینی دارد یا پارانوئید است. اگر شما به او بیشتر نزدیک شوید برای او خوشایند نخواهد بود، یا مراجعه کننده ای که طرحوارهی رهاشدگی یا طرحواره پذیرش جویی و جلب توجه دارد، وقتیکه شما زیاد از او دور میشوید یا دست به سینه مینشینید و پایتان را روی پای دیگرتان میاندازید و یا شانه خود را به سمت عقب میکشید دوست ندارد چون احساس میکند از او فاصلهی زیادی دارید.
مقالات مرتبط:
- طرحواره بی اعتمادی چیست؟
- طرحواره رهاشدگی چیست؟
- طرحواره پذیرش جویی جلب توجه چیست؟
- ویژگی اختلال شخصیت پارانوئید
5-وضعیت بدنی راحتی داشته باشید
یکی دیگر از نکاتی که باید در اصول و فنون مشاوره بخاطر داشته باشید این است که زبان بدن شما پیامهای بسیاری را به مراجعه کننده میرساند، حالت پذیرنده باید در بدن شما باشد. بدن شما ریز پیام برای مراجعه کننده خواهد داد. راحت باشید. آرامش را در بدن خودتان تجربه کنید تا مراجعه کننده هم تجربه کند.
اگر دائماً دست یا پای خودتان را تکان دهید یا بینی تان را فشار دهید یا دست روی سینه خود بگذارید و یا دست شما روی لبه ی مبل باشد و بیش از اندازه تکیه یا لم دهید، نشان دهنده این است که مشاور نا آرام است و باعث میشود که مراجعه کننده آرامش را دریافت نکند و همچنین باعث میشود که اعتماد و رابطهی درمانی به خوبی شکل نگیرد.
طبیعتاً ما با اشخاصی که نا آرام هستند به راحتی رابطه برقرار نمی کنیم. ما زمانی به درمانگر به لحاظ فکری وصل خواهیم شد که آرام باشد و احساس کنیم که مقداری آرامش در اتاق دریافت کرده ایم.
آرام و پذیرنده بودن مهم است. مراجعه کننده هم میتواند پیامهایی داشته باشد مثلا: مراجعه کننده ای که دست به سینه مینشیند و یا بیش از اندازه خود را جمع میکند، به نظر میآید که اجتنابی یا کناره گیر باشد یا طرحواره بازداری هیجانی داشته باشد. به همین دلیل خود افشایی برای او دشوار و سخت خواهد بود. یا مراجعه کننده ای که بی قرار و مضطرب است دستهای خود را به هم میمالد یا انگشتان خود را لمس میکند یا پاهای خود را تکان میدهد ممکن است که طرحواره آسیب پذیری داشته باشد یا مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر باشد.
مقالات مرتبط:
6-تکنیک زبان بدن در اصول و فنون مشاوره
حالت های چهرهی شما بسیار اهمیت دارد. مثل: اخم کردن، حالت نگاه، لحن کلام و تُن صدا. مهم است که مشاور با لحن نامناسبی صحبت نکند، صریح حرف نزند، شمرده صحبت کند، اخم نکند، چهره او نا آرام نباشد. اگر چنبن باشد نمیتوان امید داشت که رابطهی درمانی به خوبی شکل بگیرد. وضعیت اندامی شما اهمیت دارد. وضعیت چهرهی شما در ساختن اعتماد اهمیت دارد. لحن پرخاشگرانه، صدای بلند، سرخ شدن چهره، در رابطه با اینکه آیا میشود به شما اعتماد کرد و با شما ارتباط برقرار کرد یا نمیشود این کار را انجام داد مهم هستند.
اصول و فنون مشاوره بخش دوم
در بخش دوم به معرفی فنون زیر می پردازم:
- فن سوال پرسیدن و گوش دادن
- فن سوالات باز
- فن سوالات چند گزینه ای
- فن سوالات چرخشی
- فن سوالات غیر مستقیم
- فن سوالات هدایت کننده
1-فن سوال پرسیدن و گوش دادن
در اصول و فنون مشاوره، گوش دادن خیلی اهمیت دارد اما متاسفانه بسیاری از روانشناسان و همکاران محترم تمرین لازم را در این مورد انجام نمیدهند.
در کلاس هایی که برای روانشناسان برگزار کردیم ،بیشتر توضیح بر این بود که بعضی از مراجعین حسی هستند نه شهودی و درمانگر میخواهد خیلی سریع با حرفهای مراجعه کننده به نتیجهگیری برسد، یا بعضی از مشاوران عجول هستند و از خودشان انتظار دارند که به اصطلاح تا مراجعه کننده می گوید “ف” مشاور برود به فرح آباد و با خود بگویند:« آها حالا فهمیدم این طرحوارهی طرد اجتماعی است. این مراجعه کننده پارانوئید دارد. یا فهمیدم این مراجع خودشیفته است.» این پیش فرضها سبب میشود که گوش دادن به خوبی اتفاق نیفتد.
به سخنان مخاطب طوری گوش دهید که اولین بار است که این حرف ها را میشنوید. تشخیص را کنار بگذارید. در جلسه اول و دوم شنونده باشید و البته نه منفعلانه بلکه در واقع فیدبک دهید و بگوئید:« بعدا به آن میپردازیم.»
در درمان باید پیش فرض خود را کنار بگذارید، یعنی نخواهید که با دو جمله به تشخیص برسید یا در ده دقیقهی اول جلسه طرحواره را حدس بزنید و بگویید:«حالا فهمیدم شما طرحوارهی اطاعت دارید. شما طرحوارهی استحقاق یا خودشیفتگی دارید. شما طرحواره ی بدرفتاری بی اعتمادی دارید.» یا اینکه بخواهید تشخیص پزشکی یا روانپزشکی دهید مثلاً:«شما دچار افسردگی یا دوقطبی هستید یا …»
مقالات مرتبط:
خوب گوش دهید و به آنچه که مراجعه کننده میگوید توجه کنید. حرکات چهرهی مناسب داشته باشید. تکان دادن سر، زبان و بدن مناسب داشته باشید. سوال بپرسید و زمانیکه مراجعه کننده توضیح میدهد جملاتی از او را که لازم است، تکرار کنید و خوب گوش کنید تا خوب بشنوید. از فنون بازپردازی و خلاصه کردن که در ادامه توضیح داده خواهد شد استفاده کنید. فیدبک یا بازخورد دهید.
در ادامه فنون سوال پرسیدن را همچنان بیان خواهم کرد. خیلی اهمیت دارد که فنون سوال پرسیدن را یاد بگیرید زیرا ابتدا باید اطلاعات بدست آورید، تشخیص دهید و بعد درمان را آغاز کنید، یعنی ابتدا تشخیص، بعد فرمول بندی و بعد درمان.
2-فن سوالات باز در اصول و فنون مشاوره
برای بدست آوردن اطلاعات مراجعه کننده میتوانید از سوالات باز استفاده کنید.
سوالات باز مانند سوالات تشریحی مدرسه است که باعث میشود دست مراجعه کننده کاملاً باز باشد و راجع به موضوع هر چقدر بخواهد توضیح دهد. مثلاً میپرسید:«در رابطه با ارتباط پدر و مادر تان میشود برای من بیشتر بگویید؟ یا اینکه خیلی دوست دارم بدانم وضعیت خانوادگی یا ارتباط خانوادگی شما چگونه است؟ چند برادر دارید؟ چند سال دارید؟ چند بار با همسر تان دعوا کردید؟ میخواهید رابطه را با همسر تان ادامه دهید یا رها کنید؟»
3-فن سوالات چند گزینه ای در اصول و فنون مشاوره
سوالات چند گزینه ای، سوالات باز و بسته است و مراجعه کننده میتواند از میان چند گزینه یکی از آنها را انتخاب کند. مثلاً: «در طول ماه چند بار با نامزدتان دعوا میکنید؟ دوبار، سه بار، چهار بار یا بیشتر؟» یا اینکه «تا کنون چند رابطه داشته اید که در آنها شکست خورده اید، دو رابطه، سه رابطه و یا بیشتر؟»
4-فن سوالات چرخشی در اصول و فنون مشاوره
یعنی سوالاتی که ظاهر آنها بلی و یا خیر است اما برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر ممکن است سوالات دیگری هم بپرسید. مثلاً:«میخواهید در مورد ویژگی های شخصیتی نامزدتان بیشتر صحبت کنید؟»
مراجعه کننده پاسخ میدهد:«بله»
و شما سوال کنید:«بدترین و بهترین ویژگی نامزدتان چیست؟»
مراجعه کننده می گوید:«خیلی زود عصبی میشود و خیلی هم مهربان است.»
شما می پرسید: «میشود بیشتر توضیح دهید؟ درچه موقعیت و به خاطر چه چیزی بیشتر عصبانی میشود؟ چه رفتارهای میکند که او را مهربان می دانی؟»
5-فن سوالات غیر مستقیم یا تلویحی
فن سوالات تلویحی یا غیر مستقیم مانند اظهار نظر است. مثلاً:«خیلی دوست دارم بدانم زمانی که شما از نامزد و یا از همسرتان ناراحت میشوید این ناراحتی را چگونه نشان میدهید؟ یا به من بگوئید که تصویری که شما از همسر آینده (زن/مرد) ایدهآل دارید چیست؟»
6-فن سوالات هدایت کننده در اصول و فنون مشاوره
سوالات هدایت کننده مراجعه کننده را به سمتی سوق میدهد که برای سوالات شما پاسخ شفاف بدهد. مثلاً:«داروی ضد افسردگی میخورید؟»
اینجا یک فرضیه وجود دارد و سوال ما هدایت شده است. ما نمی پرسیم آیا دارویی مصرف میکنید یا نه؟ شما نمیخواهید او شفاف پاسخ بدهد بلی یا خیر.
«وقتیکه از همسرتان عصبانی میشوید به جای اینکه بحث کنید سعی میکنید به همسر تان بگویید که از او ناراحت هستید درست است؟»
اصول و فنون مشاوره بخش سوم
در بخش سوم به معرفی تکنیک های زیر می پردازم
- تکنیک تسهیل یا آسان سازی
- تکنیک عادی سازی
- تکنیک دعوت کردن
- تکنیک اختصاصی کردن
- تکنیک مقابله با سکوت
- تکنیک اطمینان بخشی
- تکنیک همدلی
1-تکنیک تسهیل یا آسان سازی در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
مشاور میتواند با استفاده از این فن، مراجعه کننده را ترغیب یا تشویق به بیشتر صحبت کردن کند.
فن تسهیل میتواند گاهی کلامی باشد مانند: اوهوم، بلی، خوب، متوجه ام، درست است، ادامه دهید؛ یا غیر کلامی باشد مثل: تکان دادن سر، صندلی یا چوکی را کنار کشیدن و خم شدن به سمت بیمار به این معنی که میخواهید صحبت های مراجعه کننده یا بیمار را بیشتر گوش دهید.
بعنوان مثال: مراجعه کننده درباره ملاک های اصلی انتخاب همسر صحبت میکند و روانشناس میگوید:«خوب ادامه دهید یا اهم.»
2-تکنیک عادی سازی در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
مشاور یا روانشناس با استفاده از تکنیک عادی سازی به مراجعه کننده کمک میکند که از گفتن موارد و یا چیزهای که از آنها شرم و یا خجالت دارد ابا نکند و راحت حرف بزند؛ بخصوص مراجعانی که درباره ی مصرف مواد مخدر، الکل، روابط جنسی و مشکلات قانونی میخواهند صحبت کنند
مثلا ممکن است مراجعه کننده ی شما دچار شکست عشقی و یا طلاق و جدایی شده باشد و شما در ادامه صحبت میگوئید:«بعضی از افراد هنگامی که از معشوق شان شکست میخورند و یا دچار شکست عشقی و یا طلاق و جدایی میشوند، به سمت مواد مخدر می روند و یا ممکن است رابطه جنسی بدون عشق داشته باشند.» در اینجا شما طوری صحبت کرده اید که انگار چیزی خاصی نیست و این رفتارها و واکنش ها طبیعی است.
گاهی اوقات ممکن است که مراجعه کننده درباره بعضی از هیجانات، خاطرات یا بعضی از وقایع زندگی خود به گونه ای صحبت کند که برای شما غیر قابل لمس باشد. بعنوان مثال
شما یک مشاور خانم و مذهبی باشید و یک بار ازدواج کردید. مراجعه کننده ای به شما مراجعه میکند که روابط جنسی متعدد و متنوعی داشته است و شما با حالت بدن، گِرد کردن چشمان، حرفهایتان یا نوع گفتگو، ممکن است این را انتقال دهید که این مسئله خیلی وحشتناک است.
دقت کنید که چنین نباشد. باید عادی سازی کنید تا رابطه ایجاد شود و مراجعه کننده بتواند به شما اعتماد کرده و راحت صحبت کند، بنابرین باید متوجه باشید که حالت تعجب و گِرد کردن چشمان اتفاق نیفتد.
3-تکنیک دعوت کردن در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
به کار بردن سوالات یا جملاتی که مراجعه کننده را تشویق میکند بیشتر صحبت کند یعنی همان تکنیک یا فن دعوت کردن.
هنگامی که ازفن دعوت کردن استفاده میکنید به دنبال آن باید سکوت کنید. این فنی است که “اسکولت و ریورس” در سال ۲۰۰۷ به آن اشاره کردند. گاهی اوقات سکوت کردن شما نوعی دعوت کردن است. مثلاً شما با مراجعه کننده یا مراجعه کننده با شما صحبت میکند و بعد ناگهان سکوت اختیار میکند، چند ثانیه از این سکوت میگذرد و شما به مراجعه کننده میگویید که «چه شد که سکوت کردید؟ همین لحظه راجع به چه چیزی فکر میکردید؟»
یا اینکه مراجعه کننده به یک گوشه یا چیزی خیره می شود و صحبت نمیکند و شما میگویید:«متوجه هستید همین لحظه به چیزی خیره شدید؟ گویی به چیزی فکر میکردید؟ میتوانید بگویید به چه چیزی فکر میکردید؟»
یا اینکه در حین صحبت کردن یا مصاحبه و گفتگو، شما مطلبی را میپرسید و مراجعه کننده میخواهد پاسخ دهد. مثلاً:«آیا تا به حال چنین اتفاقی افتاده است که شوهرتان، شما را تحقیر کند؟» و هنگام سوال شما، مراجعه کننده یک خیز برمیدارد گویی چیزی را میخواهد بگوید اما حرف خود را می خورد و بعد از توقف میگوید:«نه». اینجا است که شما او را دعوت میکنید و میگویید:«بلافاصله جواب ندادید. قبل آن میخواستید چیزی دیگری بگویید اما حرفتان را عوض کردید. میتوانید به من بگویید که چه میخواستید بگویید؟ آیا من درست میگویم؟ درست حدس میزنم یا اشتباه میکنم؟»
بنابراین تغییر کردن، سکوت، تغییر ریتم، تغییر لحن، مات و مبهوت شدن به گوشه ای، تماماً میتوانند مقدمه ای برای استفاده از فن دعوت برای گفتگو باشند.
4-تکنیک اختصاصی کردن در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
یعنی اینکه شما یک موضوع خاص و یا مسئله ای خاص را که مبهم است، روشن کنید. این فن در مشاوره ی تشخیصی و روان درمانی کاربرد دارد.
در این فن مشاور یا روانشناس ابتدا یک موضوع نسبتاً کُلی را در میان میگذارد و آهسته آهسته به سمت مسائل اختصاصی میرود مثلاً:«رابطهی شما با همدیگر چگونه است؟» مراجعه کننده میگوید: «افتضاح است»
- کدام قسمت از رابطه شما افتضاح است؟
- تمام رابطه مان
- مثلاً؟
- همیشه دعوا میکنیم.
مثال دیگر:
- چه احساسی دارید؟
- احساس خوبی ندارم.
- احساس خوبی ندارم یک احساس کُلی است. اگر بخواهید دقیقتر بیان کنید، چه احساسی دارید؟
- حس می کنم افسرده و غمیگین هستم.
فن اختصاصی کردن مشابه کاوش است. جستجو کنید مانند اینکه یک ذره بین گرفته اید و معلوم نیست چیزی می بینید یا خیر اما باید جستجو کنید.
5-تکنیک مقابله با سکوت در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
در اتاق مشاوره و روان درمانی گاهی سکوت اتفاق میافتد چون بعضی از مراجعین میخواهند افکارشان را جمع وجور کنند. هنگامیکه این اتفاق افتاد شما میتوانید جمع بندی کنید و باعث شکستن سکوت شوید، یعنی زمانیکه حرف تمام شد و حرفی ندارید، باید یادآور شوید که در این جلسه به چه موضوعاتی پرداخته اید.
شاملو در کتاب خود به این موضوع اشاره کرده است «هنگامیکه سکوت بیشتر از دو دقیقه طول کشید باید دلایل را پیدا کنید.» مانند فن دعوت کردن مثلاً:«مکث کردید، چرا مکث کردید؟ این سکوت شما چه معنی دارد؟ راجع به چه چیزی فکر میکردید؟ چند دقیقه قبل راجع به این موضوع صحبت میکردید که مادر من هیچ گاه به من توجه نمیکرد و بعد ناگهان سکوت کردید میخواستم بفهمم که دلیل ساکت شدن شما چیست؟ به چه فکر میکردید؟ اکنون چه احساسی دارید؟» اگر مکث یا سکوت مراجعه کننده بیشتر طول کشید میتوانید آخرین کلمات را برای مراجعه کننده تکرار کنید. مثلا:«چند دقیقه قبل میگفتید از همسرتان خیلی عصبانی هستید ولی بعد از آن سکوت کردید.»
6-تکنیک اطمینان بخشی در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
پاسخ همدلانه برای بالابردن اعتماد به نفس مراجعه کننده تا به او القا شود که از او حمایت میکنید. البته شما روی واقعیت ها و توانمندی ها تمرکز دارید نه اینکه دروغ بگویید. مثلاً مراجعه کننده راجع به این صحبت میکند که:« من با آقا یا خانمی آشنا شدم و شناختی از او ندارم.» و شما میگویید:« اگر مدتی بگذرد و بیشتر با هم در ارتباط باشید و تحقیق کنید، شناخت شما بیشتر میشود. اینکه شما آمده اید اینجا و با یک روانشناس صحبت میکنید یعنی درست عمل میکنید. این نشان دهنده این است که در روابط خود عاقلانه عمل میکنید. با این شیوه میتوانید یک ازدواج خوب داشته باشید.»
اینها تمام فن ها برای ایجاد ارتباط است، برای اینکه مراجعه کننده با شما حرف بزند و گفتگو کند. اتاق مشاوره یا روان درمانی، اتاق لکچر نیست، تنها اتاق تکنیک نیست، ابتدا مصاحبه، گفتگو و فهمیدن مشکل است سپس شما به تشخیص، فرمول بندی و درمان میپردازید.
7-تکنیک همدلی در اصول و فنون مشاوره و راهنمایی
تکنیک همدلی یک مهارت شهودی است.
بعضی از افراد احساسی هستند و احساس دیگران برای آنها مهم است و بعضی ها کمتر این موضوع برایشان مهم است. برای افرادی که احساس دیگران برایشان مهم است، همدلی به خودی خود امکان پذیر است اما برای افرادی که مهم نیست، میتواند به علت نداشتن مهارت یا داشتن طرحواره های ناکار آمد باشد. مانند: طرحواره ی بازداری هیجانی، طرحواره محرومیت هیجانی، طرحوراه استحقاق یا طرحواره خوشیفتگی. درمانگرانی که طرحواره بازداری هیجانی، طرحواره محرومیت هیجانی یا طرحواره خودشیفتگی دارند حتما باید درمان شوند. در غیر این صورت نه تنها در درمان درست عمل نمیکنند، بلکه ممکن است پاتولوژی یا آسیب ایجاد کنند. اما اگر این طرحواره ها نبود شما مهارت همدلی نداشتید مثلا شخصی که طرحواره طرد اجتماعی دارد، مقداری خجالتی است یا احساسی بودن خود را پنهان میکند.
به قول “هاوو” از خود بپرسید:« اگر من جای آن شخص و آن جا نشسته بودم و همین وضعیت و حالت های چهره و بدنی را که دارد میداشتم، دچار چه افکار و احساسی میبودم؟»
یعنی تصور کنید آن شما هستید که آنجا نشسته اید و آن حالت بدنی و حالت چهره را دارید، آنگاه میتوانید حدس بزنید که افکار و احساس او چیست. با اوهمدلی کنید و در ادامه بگویید:«میفهمم، درک میکنم، معلوم میشود خیلی تحت فشار هستید، میدانم چه احساسی دارید.»
البته موقعی باید این حرف را بگویید که واقعا بدانید چه احساسی دارد.
توجه داشته باشید که در رابطه با موارد خاص مثل سوانح طبیعی، زلزله، سیل، بلاهای انسانی مانند تجاوز، بیماری های سخت مثل تومور مغزی و یا سرطان نمیتوانید با مراجعه کننده همدلی کنید زیرا مراجعه کننده در یک موقعیت خاص و دردناکی است. در چنین مواقعی میتوانید از فن انعکاس استفاده کنید. مثلاً بگویید:«در موقعیت خیلی سختی هستید. خیلی زجر میکشید.» لحن شما باید به گونه ای باشد که همدلی را منتقل کند مثلاً:«به نظر میرسد که خیلی اعصاب شما ناآرام است و عذاب کشیده اید.»
اصول و فنون مشاوره در روانشناسی-بخش چهارم
در بخش چهارم به معرفی تکنیک های زیر می پردازم:
- تکنیک تبیین یا علت یابی
- تکنیک متقاعد کردن
- فن قاب گیری
1-تکنیک تبیین و یا علتیابی
فن تبیین و یا علتیابی به مراجعان کمک میکند تا به دلایل و انگیزه های بسیاری از رفتار های خود پی ببرند و توجیه منطقی و کافی برای آن پیدا کنند. اگر فن تبیین و یا علت یابی را به خوبی بهکار ببرید گاهی اوقات میتوانید به مراجعه کننده کمک کنید تا آرامش پیدا کند و با مشکلات به خوبی کنار آید.
مثلاً: «گفتید که همسر شما خیلی شما را کنترل میکند و اگر که تلفن همراه شما آنتن ندهد یا اینکه تماس بگیرد و پشت خط بماند به شدت عصبانی میشود؟»
– «بله»
– «تا بحال درباره علت این رفتارها فکر کرده اید؟»
– «نه»
– «به نظر شما یک فرد به چه دلایلی ممکن است از اینکه پشت خط بماند یا تلفن همراه مخاطب آنتن ندهد اینقدر عصبانی شود؟»
– «فکر میکنم که واکنش او خیلی شدید است و رفتار غیر طبیعی دارد اما تا به حال فکر نکردهام چرا این رفتاررا میکند؟ شاید آدم حساسی است.»
– «آیا این احتمال هم وجود دارد شاید به دلیل بدبینی است که اینقدر حساس است؟»
مراجعه کننده نظر شما را تأیید میکند:
– «بله»
شما: «آیا از اول بدبین بود و یا اینکه شما رفتاری کردید که همسر شما بدبین شده است؟»
اینجا است که مراجعه کننده را به فکر وا میدارید، اگر مراجعه کننده بگوید از اول بدبین بوده است پس به این نتیجه رسیده که با شخصی در ارتباط است که از ابتدأ بدبین بوده، و همین طور گفتگو ادامه پیدا میکند و ممکن شما درباره اختلال پارانوئید و یا طرحواره بی اعتمادی و بد رفتاری گفتگو کنید و اگر جواب نه باشد و بگوید من رفتاری کردم که باعث بدبینی او شده، پس میتوانید به مراجعه کننده آموزش دهید تا اعتماد همسرش را جلب کند.
من در حال برگزاری کارگاهی در اصفهان بودم وفردی به من گفت: خانم من راجع به من خیلی بدبین است و من هم همین سوالات را از او پرسیدم که از اول به شما بدبین بود یا بعداً این اتفاق افتاد؟ گفت بعداً، پرسیدم آیا شما کاری کردید؟ گفت: یکبار در تلفن همراهم متوجه پیامی از یک خانم شد.
به او گفتم خوب پس شما اعتماد را خراب کرده اید، آیا برای ساختن این اعتماد کاری انجام دادید؟ فکر میکنم شما و همسر تان باید به یک روانشناس مراجعه کنید تا این اعتماد را بازسازی کنید.
2-تکنیک متقاعد ساختن در اصول و فنون مشاوره
در فن متقاعد ساختن درمانگر بعضی از اطلاعات را در اختیار مراجعه کننده قرار میدهد و بعد او را به سمتی سوق میدهد که انتخاب مناسب کند.
مثلاً مراجعه کننده میگوید: من اصلا دوست ندارم دارو بخورم، و شما میگویید «مشکل شما با دارو چیست؟» مراجعه کننده میگوید: من میخواهم مشکل من بدون دارو حل شود، شما به مراجع میگویید: «گاهی اوقات اگر شدت یک اختلال شدید باشد یا به خاطرعوامل بیولوژیکی که فرد با آن به دنیا میآید بعضی از نوروترانسمترها ممکن است به خوبی عملکرد خود را انجام ندهند و به همین دلیل دارو لازم است، این چیزی است که طبیعتاً با آدم بدنیا میآید و در بعضی ها به طور طبیعی هورمونها خوب ترشح و یا بازداری نمیشود.»
و بعد ممکن است که مراجعه کننده بگوید که من از عوارض دارو ها ترس دارم و شما مراجعه کننده را متقاعد میکنید که اگر لازم باشد نیاز است دارو مصرف کنید اکنون جلسه اول است و من و شما با هم گفتگو خواهیم کرد، ممکن است به اینجا برسیم که شاید لازم باشد که دارو مصرف کنید، عوارض نخوردن بیشتر از خوردن است.
مثال دیگر:
مراجعه کننده می گوید: «تصمیم گرفتم این رابطه را تمام کنم میخواهم جدا شوم، خسته شدم.»
شما: «تا به حال چه اقدامانی کردید؟»
بعد متوجه میشوید که مراجعه کننده ی شما همیشه رفتار های کنترلگرانه داشته است و هیچ وقت از مهارت های درست استفاده نکرده است و از او میخواهید که ابتدا رفتارهای خودرا تغییر دهد و اگر منجر به بهبود اوضاع نشد آنگاه جدا شود ولی مراجع اصرار دارد که: «نه من خسته شده ام.»
شما: «تا این مدت با همسرتان بوده اید و حالا که نهایتاً میخواهید جدا شوید شش ماه بعد جدا شوید، ابتدا اجازه دهید که این روش ها را امتحان کنیم که اگر نشد با خاطر جمعتر جدا شوید تا بعدا عذاب وجدان نداشته باشید و با خود درگیر نشوید، اینطور بهتر نیست؟»
یا اینکه مراجعه کننده ی دیگری میگوید همسرم من را کتک می زند و شما باید دربارهی تاثیر این رفتار بر روی فرزندان صحبت کنید.
3-فن قابگیری در اصول و فنون مشاوره
درمانگر با استفاده از این فن کمک میکند مشکل را در قاب جدید نگاه کند یا اینکه مراجعه کننده میگوید: من نمیدانم چرا با هر کسی که دوست میشوم از من سوء استفاده میکند و درمانگربه مراجعه کننده میگوید: هنگامی که دیگران از شما خواست بیجا و بیهوده دارند آیا به آنها میگویید که نمیتوانم این خواسته شما را برآورده کنم؟
مراجعه کننده ممکن است بگوید نه، میترسم که ناراحت شود و درمانگربه او بگوید، پس شما آدم رودرواسی هستید واین رودرواسی شما باعث میشود که دیگران نفهمند که شما آیا موافق خواسته آنها هستید یا نیستید درست است؟
مراجعه کننده: بله
شما: این رودرواسی باعث میشود که دیگران از شما سوء استفاده کنند، پس مشکلی که شما دارید رودرواسی شما است و تا زمانیکه رودرواسی دارید این اتفاق تکرار خواهد شد.
اصول و فنون مشاوره در 7 جلسه/بخش چهارم
شاید که شما به دنبال پیدا کردن پاورپوینت اصول و فنون مشاوره این مطلب را پیدا کرده باشید، من در اینجا در 7 بخش، تمامی اصول و فنون مشاوره را برای شما هم به صورت صوتی و هم نوشتاری توضیح داده ام، بنابراین شما نیاز به پاورپوینت اصول و فنون مشاوره ندارید و فقط کافیست که این مطالب را که شامل 7 بخش است مطالعه بفرمائید، مطلبی که هم اکنون در حال مطالعه آن هستید بخش چهارم است.
در ادامه برای شنیدن فایل ها و پادکست های مربوطه، محصول زیر را دانلود کنید. برای این منظور روی عکس زیر کلیک کنید:
تکنیک تبیین و یا علتیابی در پاورپوینت اصول و فنون مشاوره
فن تبیین و یا علتیابی به مراجعان کمک میکند تا به دلایل و انگیزه های بسیاری از رفتار های خود پی ببرند و توجیه منطقی و کافی برای آن پیدا کنند. اگر فن تبیین و یا علت یابی را به خوبی بهکار ببرید گاهی اوقات میتوانید به مراجعه کننده کمک کنید تا آرامش پیدا کند و با مشکلات به خوبی کنار آید.
مثلاً: «گفتید که همسر شما خیلی شما را کنترل میکند و اگر که تلفن همراه شما آنتن ندهد یا اینکه تماس بگیرد و پشت خط بماند به شدت عصبانی میشود؟»
– «بله»
– «تا بحال درباره علت این رفتارها فکر کرده اید؟»
– «نه»
– «به نظر شما یک فرد به چه دلایلی ممکن است از اینکه پشت خط بماند یا تلفن همراه مخاطب آنتن ندهد اینقدر عصبانی شود؟»
– «فکر میکنم که واکنش او خیلی شدید است و رفتار غیر طبیعی دارد اما تا به حال فکر نکردهام چرا این رفتاررا میکند؟ شاید آدم حساسی است.»
– «آیا این احتمال هم وجود دارد شاید به دلیل بدبینی است که اینقدر حساس است؟»
مراجعه کننده نظر شما را تأیید میکند:
– «بله»
شما: «آیا از اول بدبین بود و یا اینکه شما رفتاری کردید که همسر شما بدبین شده است؟»
اینجا است که مراجعه کننده را به فکر وا میدارید، اگر مراجعه کننده بگوید از اول بدبین بوده است پس به این نتیجه رسیده که با شخصی در ارتباط است که از ابتدأ بدبین بوده، و همین طور گفتگو ادامه پیدا میکند و ممکن شما درباره اختلال پارانوئید و یا طرحواره بی اعتمادی و بد رفتاری گفتگو کنید و اگر جواب نه باشد و بگوید من رفتاری کردم که باعث بدبینی او شده، پس میتوانید به مراجعه کننده آموزش دهید تا اعتماد همسرش را جلب کند.
من در حال برگزاری کارگاهی در اصفهان بودم وفردی به من گفت: خانم من راجع به من خیلی بدبین است و من هم همین سوالات را از او پرسیدم که از اول به شما بدبین بود یا بعداً این اتفاق افتاد؟ گفت بعداً، پرسیدم آیا شما کاری کردید؟ گفت: یکبار در تلفن همراهم متوجه پیامی از یک خانم شد.
به او گفتم خوب پس شما اعتماد را خراب کرده اید، آیا برای ساختن این اعتماد کاری انجام دادید؟ فکر میکنم شما و همسر تان باید به یک روانشناس مراجعه کنید تا این اعتماد را بازسازی کنید.
تکنیک متقاعد ساختن در اصول و فنون مشاوره
در فن متقاعد ساختن درمانگر بعضی از اطلاعات را در اختیار مراجعه کننده قرار میدهد و بعد او را به سمتی سوق میدهد که انتخاب مناسب کند.
مثلاً مراجعه کننده میگوید: من اصلا دوست ندارم دارو بخورم، و شما میگویید «مشکل شما با دارو چیست؟» مراجعه کننده میگوید: من میخواهم مشکل من بدون دارو حل شود، شما به مراجع میگویید: «گاهی اوقات اگر شدت یک اختلال شدید باشد یا به خاطر عوامل بیولوژیکی که فرد با آن به دنیا میآید بعضی از نوروترانسمیترها ممکن است به خوبی عملکرد خود را انجام ندهند و به همین دلیل دارو لازم است، این چیزی است که طبیعتاً با آدم بدنیا میآید و در بعضی ها به طور طبیعی هورمونها خوب ترشح و یا بازداری نمیشود.»
و بعد ممکن است که مراجعه کننده بگوید که من از عوارض دارو ها ترس دارم و شما مراجعه کننده را متقاعد میکنید که اگر لازم باشد نیاز است دارو مصرف کنید اکنون جلسه اول است و من و شما با هم گفتگو خواهیم کرد، ممکن است به اینجا برسیم که شاید لازم باشد که دارو مصرف کنید، عوارض نخوردن بیشتر از خوردن است.
مثال دیگر:
مراجعه کننده می گوید: «تصمیم گرفتم این رابطه را تمام کنم میخواهم جدا شوم، خسته شدم.»
شما: «تا به حال چه اقداماتی کردید؟»
بعد متوجه میشوید که مراجعه کننده ی شما همیشه رفتار های کنترلگرانه داشته است و هیچ وقت از مهارت های درست استفاده نکرده است و از او میخواهید که ابتدا رفتارهای خودرا تغییر دهد و اگر منجر به بهبود اوضاع نشد آنگاه جدا شود ولی مراجع اصرار دارد که: «نه من خسته شده ام.»
شما: «تا این مدت با همسرتان بوده اید و حالا که نهایتاً میخواهید جدا شوید شش ماه بعد جدا شوید، ابتدا اجازه دهید که این روش ها را امتحان کنیم که اگر نشد با خاطر جمعتر جدا شوید تا بعدا عذاب وجدان نداشته باشید و با خود درگیر نشوید، اینطور بهتر نیست؟»
یا اینکه مراجعه کننده ی دیگری میگوید همسرم من را کتک می زند و شما باید در بارهی تاثیر این رفتار بر روی فرزندان صحبت کنید.
تکنیک قابگیری در پاورپوینت اصول و فنون مشاوره
فن قابگیری را “ایگان” در سال 2002 مطرح کرد. با استفاده از این فن یک مشاور کارآمد به مراجعه کننده یاری میکند تا از زوایای مختلف به یک مشکل نگاه کند تا دیدگاهی جدید پیدا کند و به جمع بندی کامل برسد. مثلاً:
مراجع میگوید: «والدین من دوست ندارند که من ازدواج کنم، با هر شخصی که میخواهم ازدواج کنم آنها مخالف هستند.» و درمانگر میپرسد: «والدین شما چه دلایلی را مطرح کرده اند برای مخالفت؟» و مراجع میگوید: «آنها گفتند شما هنوز سربازی نرفته اید و کاری درست حسابی هم ندارید.» و درمانگر میگوید: «فرض کنیم که فردا روز عروسی است و شما ازدواج کردید، چه برنامە ای برای زندگی دارید؟»
در اینجا فرض کنیم مراجعه کننده میگوید: «بعدش به سربازی میروم» و درمانگر میگوید: «همسر شما با این وضعیت مخالف است و یا موافق؟» و مراجعه کننده پاسخ میدهد: «صادقانه جواب بدهم زمانیکه همسر من فهمید که من هنوز سربازی نرفتم مخالف است.»
درمانگر میپرسد: «چرا؟ » مراجعه کننده میگوید: «چون خانوادە اش هم مخالفند» و درمانگر میگوید: «به نظر میآید که خانوادۀ شما و خانوادۀ نامزد شما هر دو مخالف هستند و هر دو روی یک موضوع پافشاری دارند.» و مراجعه کننده میگوید: «درست است.» و بعد درمانگر میگوید: «ولی شما گفتید که خانوادۀ شما با ازدواج شما مخالف هستند در صورتی که با ازدواج شما مخالف نیستند بلکه با این ازدواج، که شما سربازی نرفتیدمخالف هستند درست است؟»
درمانگر با استفاده از این فن کمک میکند مشکل را در قاب جدید نگاه کند یا اینکه مراجعه کننده میگوید: من نمیدانم چرا با هر کسی که دوست میشوم از من سوء استفاده میکند و درمانگر به مراجعه کننده میگوید: هنگامی که دیگران از شما خواسته بیجا و بیهوده دارند آیا به آنها میگویید که نمیتوانم این خواسته شما را برآورده کنم؟
مراجعه کننده ممکن است بگوید نه، میترسم که ناراحت شود و درمانگربه او بگوید، پس شما آدم رودرواسی هستید واین رودرواسی شما باعث میشود که دیگران نفهمند که شما آیا موافق خواسته آنها هستید یا نیستید درست است؟
مراجعه کننده: بله
شما: این رودرواسی باعث میشود که دیگران از شما سوء استفاده کنند، پس مشکلی که شما دارید رودرواسی شما است و تا زمانیکه رودرواسی دارید این اتفاق تکرار خواهد شد.
اصول و فنون مشاوره و روان درمانی-بخش پنجم
در بخش پنجم به معرفی تکنیک های زیر می پردازم:
- فن تفسیر
- نوع دوم فن تفسیر
- نوع سوم فن تفسیر
- فن روشن سازی
- فن وارسی
- فن ربط دادن
1-تکنیک تفسیر در اصول و فنون مشاوره و روان درمانی
فن تفسیر یکی از مهمترین مهارت های روانشناسی و روان درمانی است. درمانگران به وسیله فن تفسیر بیمار را با انگیزه های زیاد زیربنایی آنها آشنا میسازند، یعنی با کمک فن تفسیر، بیماران یا مراجعان درک بهتری از احساسات، افکار و تجربه پیدا میکنند و مشکلات را از زاویه جدید نگاه میکنند.
فن تفسیر فنی مهم و کلیدی است که در مصاحبه تشخیصی (خارجی) نیز از آن استفاده میشود، قبل از استفاده این فن، باید رابطه درمانی خوب شکل گرفته باشد، زیا اگر رابطه درمانی خوب شکل نگیرد ممکن است فن تفسیر باعث اجتناب مراجعه کننده گردد یعنی دیگر برنگردد. به وسیله فن تفسیر میتوان تناقص ها را در بیمار مشخص کرد، با کمک فن تفسیر میتوان علایم را به هم ارتباط داد و همچنان میتوان نشانه ها را با ویژگی های شخصیتی ربط داد.
درقدم نخست میتوان از فن مواجهه (خارجی) استفاده کرد تا مراجعه کننده متوجه تضاد ها شود. مثلا: مراجعه کننده بگوید: «پول اصلا برایم مهم نیست ولی همسر من در سالگرد تولد من هدیه گران قیمتی گرفته است.» و شما میگویید: «متوجه نمیشوم از یک طرف میگویید پول برایم مهم نیست اما از طرف دیگر میگویید که هدیه ای به ارزش اینقدر گرفته است؟!» یا اینکه مراجعه کننده بگوید: «من هر جا میروم به من زور میگویند و به همین دلیل دهها شغل عوض کرده ام، شما از مراجعه کننده میپرسید: «آیا به نظر شما چنین چیزی امکان پذیر است که ده جا شما صاحب شغل نشوید و به شما زور بگویند، شاید شما در ملاک و یا انتخاب شغل اشتباه میکنید. چنین نیست؟»
2-نوع دوم تفسیر دراصول و فنون مشاوره و روان درمانی
در این نوع تفسیر مشاور رفتار فرد را به ویژگی های شخصیتی ربط میدهد. مثلاً: مراجعه کننده ی شما ممکن است شخصی دقیق، سخت گیر و انتقاد گر باشد و یا گرفتار طرحواره کمالگرایی باشد و به همین دلیل است که با همسر خود مشکل دارد. و شما به مراجع میگویید: «به نظر میآید که شما بیش از اندازه سختگیر هستید و دلیل آن کمال طلبی شما است.»
3-نوع سوم تفسیر در اصول و فنون مشاوره
این نوع تفسیر سبب میشود که موضوع مبهم را روشن کنید که مشابه به فن تبیین است مثلاً مراجعه کننده فرزند طلاق و یک خانم است و به همین دلیل همه ی مرد ها را به یک نگاه میبیند و بد فکر میکند.
یا اینکه مراجعه کننده مردی است که میگوید من خانم خود را خیلی دوست دارم خیلی هم به همسرم ابراز علاقه کردم و هر کاری که میخواهد برای او انجام میدهم حتی اختیار طلاق هم به او داده ام ولی تا کوچک ترین اختلاف میان مان ایجاد میشود، بلافاصله میگوید «من میدانم که تو من را دوست نداری»
شما ممکن است به مراجعه کننده بگویید «با توجه به اینکه قبلاً فرمودید که خانم شما فرزند طلاق است، به نظر میرسد که این طلاق خانم شما را تحت تاثیر قرار داده است و سبب شده است که به حالت نگرانی و گوش بزنگی قرار گیرد، به همین دلیل کوچکترین تعارض را حمل بر جدای تعبیر میکنند» و مراجعه کننده میگوید من تا حالا فکر میکردم که ایراد از من است!
4-تکنیک روشنسازی دراصول و فنون مشاوره و روان درمانی
در فن روشن سازی از مراجعه کننده درخواست میشود که در مورد یک موضوع خاص بیشتر توضیح دهد و به مراجعه کننده کمک میکند تا مشکل و موضوع را در یک روشنایی بهتری نگاه کند و متوجه چیز های شود که تا اکنون به آن ها توجه نکرده بود. به عنوان مثال:
- _ چگونه با همسر تان آشنا شده اید؟
- _ کجا باهم آشنا شده اید؟
- _ نقاط مشترک شما چیست؟
- _ گفتید که با خانواده همسر تان مشکل دارید؟
- _ خیلی با هم دعوا میکنید؟
- _ امکان دارد در مورد آن بیشتر توضیح دهید؟
این توضیح دادن های مراجعه کننده باعث میشود که بیشتر با شما گفتگو کند و موضوع بیشتر روشن گردد.
5-تکنیک وارسی یافن وارسی دراصول و فنون مشاوره و روان درمانی
مشاور برای این که مطمئن شود مراجعه کننده متوجه حرف های او شده است یا خیر از فن وارسی استفاده میکند.
مثلاً مشاور یک مهارت مثل مهارت جرات مندی را به مراجعه کننده یاد داده است، و در همان جا در مورد حالات بدنی، ذهنیت ها یا حد و مرز روابط، توضیحات را داده و سپس میخواهد بداند که مراجعه کننده متوجه شده است یا خیر، لذا از مراجعه کننده میپرسد «ممکن است بگویید من در مورد چه چیزی صحبت کردم؟ یا از صحبت های من چه برداشتی کردید؟ اگر ممکن است آن چیز که من توضیح دادم را شما توضیح دهید؟ من تنها میخواهم بدانم که متوجه شده اید یا خیر.»
6-تکنیک ربط دادن مطالب دراصول و فنون مشاوره و روان درمانی
یکی دیگر از اصول و فنون مشاوره «تکنیک ربط دادن مطالب» است. اکثر اوقات مراجعین صحبت هایی میکنند که ارتباطی با هم ندارد.
مثلاً گاهی از خود، گاهی از جوانی و گاهی هم از دوران کودک خود میگویند و کار روانشناس یا مربی این است که این مطالب را به هم ربط دهد، و اگر به هم ربطی ندارند روشن کند که میخواهد در مورد چه موضوعی صحبت کند. مثلاً:
مراجعه کننده میگوید وقتی که با همسرم دعوا میکنم سر دردی شدید میگیرم، و شما ممکن است بعد از گفتگوی بیشتر بپرسید «همیشه چنین حالتی اتفاق میافتد؟» اگر پاسخ بلی بود، شما به مراجع میگویید سر درد شما ممکن است ریشهی عصبی داشته باشد یا اینکه بگویید علت سردرد شما همین دعوا است، گویی شما هیجانات و خشم تان را انکار کرده و به صورت سردرد تجربه میکنید.
گاهی اوقات مراجعه کننده مطالبی را که بیان میکند ربطی به هم ندارند ولی خیال میکند که گفتن اینها مهم است.
بعضی از افراد ذهنیتی که از روانشناس یا درمانگر دارند این است که باید همه چیز را برای روانشناس بگویند یعنی راجع به کودکی، جوانی، رابطه ها و …
مشاور باید بداند و بپرسد که «راجع به چه چیزی میخواهید صحبت کنید؟»، مراجعه کننده میگوید راجع به «ارتباطم با همسرم»، در این حین مشاور می گوید «اگر من نیاز داشتم راجع به ارتباط شما با خانواده شما بدانم خودم از شما در این باره خواهم پرسید؟» و به مراجع میگوید که اجازه دهید با هم جلو برویم.
اصول و فنون مشاوره-بخش ششم
در بخش ششم به معرفی تکنیک های قطع کلام می پردازم:
- فن قطع همدلانه
- قطع کلام تغییری
- فن قطع کلام توضیحی
وسپس به معرفی فنون بازپردازی می پردازم که دونوعند
- فن خلاصه کردن
- فن مواجهه
فن قطع کلام در اصول و فنون مشاوره
فن قطع کردن کلام مراجعه کننده در فرایند مشاوره و روان درمانی توصیه نمیشود، اما خیلی مهم است که درمانگر یاد بگیرد تا بتواند گاهی اوقات که مجبور است کلام را قطع کند.
گاهی اوقات ما با مراجعه کنندگان حاشیه پرداز طرف هستیم یا مراجعه کنندگانی که به دلیل داشتن شخصیت برونگرا پر حرف هستند، اگر که نتوانیم این کار را انجام بدهیم ممکن است نتوانیم جلسه را به خوبی مدیریت کنیم.
کارلات بطور کلی فن قطع کردن کلام را به سه دسته تقسیم میکند:
- 1- قطع همدلانه
- 2- قطع تغییری
- 3- قطع توضیحی
1-فن قطع همدلانه
در این روش در ابتدا با بیمار همدلی میکنیم و سپس موضوع جدیدی را مطرح میکنیم. مثلاً:
«میدانم خیلی دلتان میخواهد از مشکلاتی که با همسرتان دارید حرف بزنید و راجع به آن صحبت کنید این موضوع برای شما خیلی مهم است اما قبل از آن میخواهم بدانم که آیا خانواده در جریان مشکلات شما هستند؟»
فرض میکنیم در گام نخست میخواهید به این سوال پاسخ داده شود سپس به مسایل دیگر بپردازید، چون شما باید مدیر جلسه باشید.
شما یک الگو دارید، فرض میکنیم یک مشاور انتخابی هستید یا اینکه مشاور طرحواره درمانی هستید یا یک مشاور CBT درمانی یا شناخت درمانی هستید، مراجعه کننده باید طبق یک الگو جلو برود، مگر اینکه جلسه ی شما جلسه بدون ساختار باشد.
2-فن قطع کلام تغییری در اصول و فنون مشاوره
در این نوع فن قطع کلام، مطالبی که مهم است را به بیمار یادآوری میکنید تا درباره آن صحبت کند. مثلاً: مراجعه کننده درباره اختلاف با همسرش صحبت میکند بعد در جریان توضیحات میرسد به مادر و رئیس خود، شما میگوئید: «شاید این مطالب که درباره مادرتان یا رئیس تان میگوئید اهمیت داشته باشد اما فعلاً اجازه دهید که موضوع شما و شوهرتان را بررسی کنیم، شما چند لحظه قبل راجع به شوهرتان توضیح میدادید.»
3-فن قطع کلام توضیحی
ابتدا به مراجعه کننده توضیح دهید که زمان محدود است و مجبورید که در این زمان کوتاه به مسائلی مختلف بپردازید.
مثلاً: بگویید «ببخشید من مجبورم حرف شما را قطع کنم چون وقت ما کم است و از کل زمان که 45 دقیقه است که 15 دقیقه ی آن سپری شده است. نمیخواهم باقی مانده ی وقت تان نیز هدر رود.»
تا اینجا دریافتیم که قطع به سه نوع انجام میشود: قطع همدلانه، قطع تغییری و قطع توضیحی.
فن بازپردازی در اصول و فنون مشاوره
فن بازپردازی دو قسمت است:
- توجه به محتوای آنچه که گفته میشود ( خلاصه کردن)
- همان محتوا را در یک قالب جدید به مراجعه کننده باز پس دادن ( فن مواجهه کلامی)
به همین دلیل است که مراجعه کننده احساس میکند حرف او را فهمیده و متوجه هستید. مثلا:
مراجعه کننده میگوید «هر زمان هر فردی به من نزدیک شد از من سوء استفاده کرد» پس شما در قسمت دوم به او میگویید «پس همه از بزرگواری شما سوء استفاده میکنند!» یا اینکه میگویند «شوهر من آدم مهربان و با ملاحظه ای است» پس شما باید بگویید «پس شوهر شما نکات مثبت زیادی دارد.»
5-فن خلاصهکردن در اصول و فنون مشاوره
در این روش مشاور مطالب را که مراجعه کننده گفته است خلاصه میکند تا مراجعه کننده احساس کند گفته های او جمعبندی شده و مشاور به او توجه کرده است.
گاهی اوقات در وسط جلسات خلاصه سازی میشود، گاهی اوقات در انتهای جلسات و گاهی نیز در حین صحبت های مراجعه کننده یک جمع بندی میکنید.
مثلاً می گویید: «من درست فهمیدم؟! شوهر شما اینکار را کرد و شما در مقابل کار ایشان این کار را انجام دادید! و بعد چنین شد؟»
یا اینکه در پایان جلسات جمع بندی شما به این صورت است که «خوب ما امروز درباره این موضوع صحبت کردیم و بعد قرار شد شما اینگونه رفتار کنید و بعد راجع به یک باور نادرست صحبت کردید و بعد با همدیگر بررسی کردیم و فهمیدم که باور نادرست این است.»
6-فن مواجهه کلامی در اصول و فنون مشاوره
فن مواجهه نیز از جمله روش های مهم مشاوره است. البته این فن به معنی مواجههای که در شرطی زدایی است نیست بلکه شبیه فن هایی که توضیح داده شد است.
در این فن باید به مراجعه کننده کمک شود تا از تضاد های خود آگاه شود و از طریق توجه به حرف ها و رفتار های خود به شناخت بهتری از خود دست یابد و همینطور میتواند به شناخت بهتری از دیگران برسد.
زمانیکه تضاد بین حرف ها و رفتارهای خود را میبیند شما میتوانید شما این رفتار را برگردانید.
بهترین شیوه برای بکارگیری مواجهه استفاده از جملات دو طرفه است، مثلاً:
«از یکطرف میگویید که به نامزد تان اعتماد دارید و از طرف دیگر تلفن های او وارسی میکنید،» مراجعه کننده پاسخ میدهد: «بلی من به شوهرم خیلی اعتماد دارم» اما در لابه لای صحبت ها، مراجعه کننده میگوید «من تلف همراه شوهرم را بدون اجازه برداشتم، چک کردم و متوجه این مسائل شدم،»
در اینجا شما می گویید: «خوب شما از یکطرف میگویید من اعتماد دارم و از طرف دیگر گوشی او را بدون اجازه برداشتید و چک کردید، بالاخره من نفهمیدم که اعتماد دارید یا ندارید؟ موضوع چیست؟ چرا اینکار را میکنید؟»
با استفاده از فن مواجهه باید مانند شخصی که ذره بین در دست دارد عمل کنید تا چیزی را ببینید و بیمار نیز بتواند به شناخت خود یا دیگران دست یابد. مثلاً:« از یک طرف میگویید که در حال حاضر برای ازدواج آماده نیستم اما ازطرف دیگر میگوئید: ازدواج کردم؟»
یا از طرف دیگر رفتار شما با همسرتان عصبانی است و پرخاشگری میکنید و از یک طرف دیگر برایش خرید میکنید، من نفهمیدم بالاخره مهربان هستید یا نامهربان؟ فرض میکنیم مراجعه کننده میگوید: من دست خودم نیست، ما به عنوان مشاورمیگوئیم: «آهان پس شما میخواهید مهربان باشید اما دست خودتان نیست به عنوان مثال به طرحواره اطاعت در حالت حمله و یا طرحواره بدبینی و بدرفتاری مراجع یا طرحواره خویشتن داری ناکافی مراجعه کننده پی می برید و این تناقض در واقع به شما کمک خواهد کرد.»
به طور مثال: اگر بگوید دست خودم نیست، پرخاشگرم. یعنی میخواهم با همسرم مهربان باشم اما نمیدانم چه میشود پرخاشگری میکنم، اینجا در واقع طرحواره ای خویشتن داری ناکافی است اما اگر بگوید که من میخواهم تلخ باشم اما نمیدانم چرا مهربان هستم این طرحواره اطاعت و ایثار است.
در واقع شما مشاهده خواهید کرد که محتوای تناقض به هرسمتی که میچرخد بیانگر یک مشکل شخصیتی است.
اصول و فنون مشاوره در 7 جلسه بخش هفتم
در بخش هفتم به معرفی فنون زیر می پردازم:
- فن تعمیم
- فن انعکاس احساس
1-فن تعمیم در اصول و فنون مشاوره
مراجعان اغلب اوقات زمانی که مراجعه میکنند ممکن است موضوعات متفاوتی را مطرح کنند، و ممکن است که در این موضوعات نقاط مشترکی داشته باشد و شما میتوانید حواس مراجعان را به این اشتراک ها جلب کنید، مثلاً: میتوانید توجه او را به این نکته جلب کنید که بیشتر اوقات در رابطه های بین فردی با دیگران چگونه عمل میکند.
بعنوان مثال مراجعه کننده میگوید: «دوستان من، من را طرد میکنند و شما متوجه میشوید که مراجعه کنندهی شما به سراغ افرادی میرود که طرد کننده هستند، وقتیکه مراجعه کننده چندین بار گزارش میدهد و از اغلب و معمولاً استفاده میکند، میتواند نشان دهنده طرحواره باشد یعنی طرحواره ها یا الگوهای شخصیتی او را برای او آشکار کنید.
فرض کنید مراجعه کننده اختلال شخصیت دارد و شما علایم پارانوئید را تشخیص میدهید، به عنوان مثال: مراجعه کننده ی شما میگوید: «من با هر فردی که آشنا شدم به من خیانت کرد» اینجا این پرسش به وجود میآید که چرا با هر فردی آشنا میشود به مراجعه کننده شما خیانت میکند؟ آیا در انتخاب افراد دقت نمیکند؟ آیا مراجعه کننده رفتاری میکند که باعث خیانت او میشود؟ یا اصلاً تعریف خیانت از نگاه مراجعه کننده چیست؟
شما به کلمه خیانت توجه میکنید و به مراجعه کننده میگوئید: «پس هر فردی که با شما آشنا میشود خیانت میکند درست است؟ چگونه خیانتی؟ شما با این افراد در کجا آشنا شده اید؟ زمانیکه باعث ناراحتی شما میشود چطور این ناراحتی را بیان میکنید؟» این سوالات برای این است که شما بدانید که چه چیزی مشترک است.
2-فن انعکاس احساس در اصول و فنون مشاوره
وقتی که احساس مراجعه کننده را به او بر میگردانید از فن انعکاس استفاده کردهاید.فن انعکاس از دو قسمت تشکیل شده است، ابتدا باید به حالت های چهره ای و وضعیت اندامی مراجعه کننده توجه کنید، با دقت به صحبت های مراجع گوش فرا دهید تا بتوانید احساس یا هیجانی که در گفته ها و حالت های چهره ای مراجعه کننده است بیرون بکشید و سپس در مرحلهی دوم برداشتتان را به مراجعه کننده بیان کنید ،مثلاً: «به نظر میرسد که غمگین هستید؟ زمانیکه راجع به مادر تان صحبت میکردید ناگهان چشمان شما پر از اشک شد، وقتیکه راجع به پدرتان صحبت میکردید ناگهان رنگ چهره ی تان عوض شد.»
این نیز از جمله فنونی است که میتواند شما را به وقایع، شناختوارهها و طرحواره هایی که پشت این رفتار ها و مشاهدات است برساند، مثلاً: میتواند بگوید که بله روزهای بدبختی مادرم به یاد من افتادم یا اینکه بله من یاد بد رفتاری پدرم افتادم.
اگر روانشناس هستید می توانید از محصولات آموزشی روانشناسان استفاده کنید
محصولات آموزشی روانشناسان:
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی9 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام
من روانشناسی میخونم ترم ۳ هستم
خیلی مطالب رو دوست داشتم و کمک کننده برای آیندم
واقعااا چند وقت میخونم مطالب سایت رو خیلی تجربه لذت بخشیه برام
ممنونم از شما
سلام
من پی دی اف را گوش کردم
مثل مطالب این صفحه بسیار گویا ومفیدبود
سلام
طبق مطالب اصول سوال پرسیدن که در مقاله گفتین خواستم بگم کاملادرست است و من خیلی دراین موردتمرین میکنم که تغییرکنم
سلام درمورد سوالات غیرمستقیم میشه بیشتر توضیح بدهید؟
توضیحاتی که اینجا دادیم مفصل بود, ایل های صوتی را هم بشنوید
با سلام. ميشه توضيح بديد منظور از انگاره تلفن در بحث اصوا فنون مشاوره يعني چه؟
متوجه سوال شما نشدم
سلام
نمیدونم چرا همه اطرافیانم به من میگویند که تواخلاقت تند است ،من هر کاری می کنم و هر چقدر هم رفتارهایم را عوض می کنم، باز هم به من میگویند تو اخلاق تند است و از من فاصله می گیرند من چه کاری باید انجام بدهم،؟
خیلی روی خودم کار کردم و رفتارهای خودم را عوض کردم ولی باز هم این حرف را به من می زنند انگار که تلاش های من را نادیده می گیرند؟
ممکن است که ما مهارت هایی را یاد بگیریم و رفتارهای خودمان را عوض کنیم ،نحوه صحبت کردن ما و کلامی که به کار میبریم عوض شود اما تن صدای ما لحن صدای ما وزبان بدن ما مانند گذشته عمل کند، ممکن است که حرف هایی مهربانانه بزنید ممکن است که رفتار هایی مهربان انجام بدهیم اما به دلیل اینکه تن صدای شما و زبان بدن شما پیام بدرفتاری و تندی را به دیگری می دهد دیگران را از خودتان دور کنید.
اگر که در این مدت رفتار های زیادی را عوض کردید و بسیاری از رفتارهای جدید را آموختید ولی باز هم دیگران این نظر را دارند شاید بهتر است که طرحواره خودتان را بشناسید.
شما عمیقاً باور دارید که دیگران بد هستند و انسان های خوبی نیستند و بخواهید یا نخواهید بدن شما آهنگی پخش می کند که به دیگران این پیام را می دهد و به همین دلیل دیگران تندی و خشونت را از بدن شما و از لحن شما دریافت می کنند.
باید بگویم که آموختن زبان بدن و این که چگونه زبان بدن آرامی داشته باشید شاید به تنهایی کفایت نکند ،بهتر است که به یک روانشناس مراجعه کنید تا مشکل اصلی خودتان را پیدا کنید.