اعتیاد و سوء مصرف مواد و راه های درمان 56 دقیقه پادکست
اعتیاد و سوء مصرف مواد و راه های درمان
پادکست زیر را که درمورد اعتیاد و سوء مصرف مواد و راه های درمان آن در روانشناسی است را بشنوید:
آنچه در زیر می آید مربوط به لایو اینستاگرامی با موضوع اعتیاد و سوء مصرف مواد و راه های درمان آن می باشد.
ممکن است اعتیاد و سو مصرف مواد مشکل همه نباشد ولی خوب است که بشنوید، بدانید، یاد بگیرید و به خزانه دانش شما افزوده شود؛ از این جهت که ممکن است در اطرافتان افرادی را داشته باشید که به نوعی درگیر باشند و یک دیدگاه عالمانه نسبت به مبحث اعتیاد و سو مصرف مواد (که در حقیقت اعتیاد کلمه درستی نیست. کلمه درست سوءمصرف مواد و الکل است) پیدا کنید.
این به شما کمک می کند که روابط بهتری با دیگران داشته باشید. وقتی افرادی را می بینید که گرفتار سوءمصرف مواد و الکل و اعتیاد هستند، می دانید که ریشه و چاره چیست و شاید اگر در ارگانها، سازمانها یا نهادهایی هستید که مرتبط به حوزه اعتیاد و سو مصرف مواد و الکل هستند، به نوعی بتوانید با اطلاعات بهتری به دیگران کمک کنید.
دوستانی هم که با من آشنایی ندارند، من «ارسطو رضایی» هستم روانشناس بالینی و در حوزه درمان اختلالات اضطرابی، افسردگی، وسواس، اختلالات شخصیت و زوج درمانی فعالیت می کنم.
ما هم اکنون در مورد اختلال سوءمصرف مواد، سوءمصرف الکل و اعتیاد صحبت می کنیم. چرا سوءمصرف؟ چون قبلا این تصور وجود داشت که هر کسی که الکل یا مواد مصرف می کند، قطعا معتاد است؛ در صورتی که این باور، باور غلطی هست.
افراد زیادی هستند که به تجویز پزشکان ممکن هست مواد مخدر مصرف کنند و یا بعضی افراد هستند که ممکن است الکل مصرف کنند ولی الزاماً اعتیاد و وابستگی پیدا نکنند.
چرا و چگونه ممکن است که افراد الکل مصرف کنند ولی الزاما اعتیاد و وابستگی پیدا نکنند؟
در گذشته والدین نگران بودند که نکند نوجوان من در نوجوانی به سمت مصرف مواد مخدر، اعتیاد و سو مصرف مواد گرایش پیدا بکند؛ پس من خیلی باید مراقب باشم. اگر فرزندم دوستان ناباب پیدا کند ممکن است معتاد شود.
یعنی همین که با افرادی آشنا شود که به او مواد یا الکل بدهند کار تمام است. بسیاری از والدین این ذهنیت را دارند و خیلی نگران نوجوان و فرزندان خود هستند و با همین نیت به شدت آنها را کنترل می کنند، چون معتقدند کافی است دوستی داشته باشد که الکل یا مواد مصرف کند و کافی است که پسر یا دختر من یک بار مصرف کند و تمام.
اما واقعیت این نیست. واقعیت این است که بسیاری از این نوجوانان و فرزندان، دوستانی دارند که الکل و مواد مصرف می کنند و اعتیاد پیدا نمی کنند و در عین حال افرادی هم هستند که کافی است یک بار مصرف کنند و اعتیاد پیدا کنند!
چه عواملی به عنوان ریسک فاکتور، یعنی عوامل خطر، شناسایی می شوند و باعث می شود که بعضی از افراد به محض اینکه الکل یا مواد مصرف کنند، در دام اعتیاد بیفتند و بعضی دیگر با وجود اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرند که بارها و بارها مصرف کنند اما اعتیاد پیدا نکنند؟
در این مورد تحقیقات بسیار زیادی انجام شده و این مبحث آنقدر گسترده است که در بعضی از دانشگاهها و در بعضی از کشورها رشته های تخصصی برای اختلال سوءمصرف مواد و الکل واعتیاد باز شده و تا مقطع دکتری ادامه دارد.
قبلا تصور می کردند که کافی است الکل و یا مواد را مصرف کنند و دیگر کار تمام است، به همین دلیل پزشکان و کسانی که در این حوزه فعالیت می کردند، به این فکر می کردند که ما چکار کنیم شخصی که اعتیاد پیدا کرده، دیگر مانند گذشته تجربه نعشه شدن و یا مست شدن را نداشته باشد.
آنها یک دوره سم زدایی را اجازه می دادند که بیمارانشان سپری کنند و بعد داروهایی را به بیمار می دادند که جلوی نعشه شدن یا مست شدن را در صورت مصرف احتمالی بگیرد. حدوداً پانزده یا هیجده سال قبل دارویی به نام ناپروکسن وارد حوزه درمان اعتیاد شد. ناپروکسن یک کپسول بود که مثل یک چتر روی قسمتی از مغز که مسئول ترشح دوپامین است، چنبره می انداخت. بیمار حدوداً یک یا دو ماه سم زدایی را سپری می کرد و این دارو را به او می دادند.
این دارو مانند چتر از مغز محافظت می کرد و اگر بیمار بنا بر شرایطی دچار لغزش میشد یا مصرف می کرد، دیگر نعشه نمی شد. دارو واقعا این اثر را داشت. یعنی واقعا اگر بیمار دارو را مصرف می کرد و بعد به هر دلیلی در شرایطی قرار می گرفت که مواد یا الکل مصرف می کرد، نعشه یا مست نمی شد. اما بعدها مشخص شد که این روش بی فایده است چون بیماران دارو را قطع می کنند و دوباره مصرف می کنند.
از روش های دیگری هم مثل بیزاری سازی استفاده شد. بیزاری سازی یکی از تکنیکها در حوزه رفتار درمانی بود که به چند شکل اتفاق می افتاد:
یکی از آنها اغراق بود. به فرد می گفتند زیاد مصرف کن، آنقدر که حالت به هم بخورد و یا اینکه در حالت تجسمی مصرف مواد یا الکل را با یک چیز مشمئز کننده و حال بهم زن همراه می کردند. مثلا در اتاق درمان سعی می کردند بین این دو تا تداعی ایجاد کنند که فرض کنیم تو الان مست شدی و در عین حال بالا آوردی یا در واقع چنین اتفاقی برای تو افتاده که بتوانند بین نعشگی یا مستی و یک تصویر بد در مستی تداعی ایجاد کنند و میل به مصرف را کاهش بدهند. این روش براساس اصول رفتار درمانی و شرطی سازی بود، یعنی مغز من شرطی شود.این روش هم فایده نداشت!
چه اتفاقی می افتد که روشهای مختلف برای درمان اعتیاد و سو مصرف مواد و الکل موثر نیست؟
برای این منظور بهتر است ما، همانطور که بارها و بارها گفتم، درست تشخیص بدهیم. تشخیص نصف درمان است. اگر ما تشخیص درست ندهیم (چه به عنوان روانشناس، چه به عنوان روانپزشک، چه به عنوان پزشک) درمان هم تصادفی خواهد بود و معلوم نیست که این درمان موثر باشد یا نباشد و غالبا با شکست مواجه می شود.
در این راستا، یعنی وجه اشتراک بین کسانی که به الکل و مواد اعتیاد پیدا می کنند، پژوهشگران مطالعات زیادی کردند. تحقیقات نشان داده است که مجاورت با الکل یا مواد مخدر باعث اعتیاد نمی شود. یعنی اینطور نیست که اگر فرزند، خانواده یا همسر شما، دوبار، سه بار، ده بار الکل یا مواد مصرف کند معتاد می شود. چنین چیزی واقعیت ندارد. احتمالا خودتان هم دیده اید که خیلی ها در اطرافشان افرادی هستند که الکل و مواد مصرف می کنند، خودشان هم ممکن است گهگاهی مصرف کنند ولی معتاد نمی شوند!
تحقیقات نشان داده اند آن چیزی که باعث می شود این اتفاق بیفتد، در حقیقت رنج، درد و هیجان زیادی هست که بیمار دارد. بیشتر کسانی که الکل یا مواد مصرف می کنند، یعنی معتاد می شوند یا در واقع دچار سوءمصرف می شوند، به ما می گویند که ما برای نعشگی یا مستی مصرف نمی کنیم، ما مصرف می کنیم که مانند مردم عادی رفتارکنیم!
انگار در درون آنها آتشی است که وقتی مواد یا الکل را مصرف می کنند، مواد یا الکل آبی بر روی آتش هست و درواقع آنها را مساوی می کند!این آتش، این جهنم از کجا می آید؟ چرا بعضی از افراد حالشان بد است و برای اینکه حالشان خوب شود به قول خودشان به الکل یا مواد پناه می برند؟
تحقیقات نشان داده است که اختلالات مختلف مثل اختلال شخصیت مرزی، اختلال افسردگی، اختلال شخصیت نمایشی با سوءمصرف مواد و الکل بسیار ارتباط دارد.
درحقیقت مساله اصلی رابطه است. یعنی اگر بخواهیم همه اینها را جمع کنیم، کسانی که دچار سوء مصرف مواد و یا الکل می شوند روابط خوبی ندارند.
اگر شما نگاهی به این افراد بیاندازید متوجه می شوید که این افراد رابطه خوب، کارامد، غنی، باطراوت و سرشاری با اطرافیان خودشان ندارند. اطرافیان می توانند دوستان باشند، می توانند همکاران باشند، می توانند اعضای خانواده باشند و …. در حقیقت نه برای دوپامین، نه برای نئشه شدن، نه برای لذت بردن، بلکه برای اینکه مغز به این روابط و لذت ناشی از این رابطه نیاز دارد، مصرف می کنند تا مغز را فریب بدهند.
در حقیقت مشکلات مختلف، همانطور که ما در طرحواره درمانی می گوییم، باعث به وجود آمدن طرحواره هایی می شود که فرد اضطراب زیادی را تجربه می کند و برای فرونشانی اضطراب دست به دامن مصرف مواد می شود.
به عنوان مثال نوجوانی که در خانواده ای رشد کرده که پدر و مادر بسیار سختگیر بودند، همه چیز را تحت کنترل می گرفتند و این نوجوان یاد نگرفته چطور با همکلاسی ها و دوستان خودش ارتباط برقرار کند، درنتیجه در موقعیت های اجتماعی مضطرب می شود، حالش بد می شود، نمی داند چطور حرف بزندیا از کجا شروع کند. این موضوع به طرحواره طرد اجتماعی مربوط می شود. این نوجوان با مصرف مواد مخدر یا الکل احساس قدرت و توانمندی می کند. دیگر از آن اضطراب خبری نیست و حالا می تواند راحت با اطرافیان رابطه برقرار کند.
یا کسی که در خانواده ای رشد کرده که والدین زورگو بودند و دائماً تحقیر و توهین می کردند، توی سرش می زدند، احساس بی ارزشی به او می دادند؛ حالا احساس عزت نفس پایین، احساس بی ارزشی، احساس ترس به شدت در بدنش نواخته می شود و برای اینکه خودش را کرخت کند به سوء مصرف الکل و مواد پناه می برد.
مواد مخدر به من احساس قدرت کاذبی را می دهد که من طوری رفتار می کنم که انگار دیگر خجالت نمی کشم، انگار ترسو نیستم، انگار دیگر اضطراب ندارم و یا اینکه چون احساس تنهایی زیاد می کنم، احساس نادیده گرفتن زیاد می کنم، مواد مخدر می تواند این احساس را در من سرکوب کند و من دیگر حالا با تنهایی خودم کنار می آیم.
تقریبا ده سال من (ارسطو رضایی) کار درمان افرادی که مبتلا به مصرف مواد مخدر بودند را به عهده داشتم. چه به صورت گروه درمانی، چه به صورت فردی. آنچه که می گویم علاوه بر پژوهشها، حاصل مشاهدات بالینی و تجربی من هم هست.
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، بسیار ممکن است که در معرض مصرف مواد مخدر قرار بگیرند. منظورم سوءمصرف است، فقط یک بار مصرف یا دو بار مصرف به هیچ عنوان درواقع مدنظرم نیست. کسانی که اعتیاد پیدا می کنند، یعنی به صورت بیمارگونه ای مصرف می کنند، زیاد مصرف می کنند و دوزش را بالا می برند، این به ما چه چیزی را می رساند؟ به ما این پیام را می دهد: والدین عزیز اگر می خواهید فرزندت در برابر بیماری اعتیاد بیمه شود، راهش کنترل نیست، راهش سبک فرزند پروری سالم است.
اگر که من می خواهم فرزندم در آینده در دام اعتیاد نیفتد، می بایست سبک فرزندپروری من به گونه ای باشد که نیازهای احساسی و هیجانی کودک من به صورت سالم برآورده شود. آن وقت دلیلی وجود ندارد که فرزند من اعتیاد پیدا کند. شاید درواقع در یک فضایی قرار بگیرد که الکل و یا مواد مصرف کند، اما نیاز روانی برای ادامه مصرف ندارد. چرا؟ چون چیزی نیست که بخواهد سرکوبش کند، چیزی نیست که بخواهد به آن حمله کند.
آیا اعتیاد به سیگار هم می تواند اعتیاد باشد؟
بله اعتیاد به سیگار هم می تواند جزء این موارد باشد. به عنوان مثال فرض کنیم که فردی نمی داند با اضطرابش چگونه برخورد کند و تصور می کند که با کشیدن سیگار می توانم اضطراب خودم را کم کنم. حالا اگر این فرد به درستی رشد کرده باشد و یاد گرفته باشد که با اضطراب خودش، با بحرانها چگونه برخورد کند نیازی ندارد.
اعتیاد مبحث اعتیاد و سو مصرف مواد مخدر:
دقت بکنید که نیاز روانی سبب اعتیاد می شود. وقتی ما می گوییم اعتیاد، هر نوع اعتیادی می تواند باشد؛ اعتیاد به مواد باشد، الکل باشد، سیگار باشد، قلیان باشد، خودارضایی باشد، فیلمهای پورن باشد، اعتیاد به اینترنت باشد؛ هر چیزی که فرد به صورت ناسالمی از آن استفاده می کند و درحقیقت در راستای خودتخریب گری از آن استفاده می کند نه گهگاهی، در مهمانی ها یک نفر سیگاری می کشد، یک نفر قلیانی می کشد یا اینکه در واقع اینترنت گردی می کند، اینها به مفهوم اعتیاد نیست.
درحقیقت مشخص است که اعتیاد زیاده روی، افراط و خودتخریب گری است. وقتی که والدین متوجه موضوع نیستند، طبعاً طرحواره هایی شکل می گیرد که دردآور هست و غالبا در اعتیاد ما با اختلال طرف هستیم. یعنی من تا بحال کسی را ندیدم که گرفتار سوءمصرف مواد و یا الکل شود و اختلال شخصیت یا اختلال افسردگی یا اختلال اضطرابی مثل GAD یا اختلال اضطراب فراگیر نداشته باشد.
کسانی که برای همه چیز نگرانند، وقتی مواد یا الکل مصرف می کنند، دستگاه سمپاتیک خاموش می شود که این خاموش شدن موقت باعث کاهش موقت اضطراب می شود که باعث می شود مغز پاداش بگیرد حس خوبی به فرد دست می دهد، آخیش می گوید و به همین دلیل تقویت منفی دریافت می کند. یا کسی که در واقع فوبی اجتماعی دارد، ترس از اجتماع دارد، یا کسی که افسردگی دارد، وقتی مواد مصرف می کند یک احساس قدرت به فرد دست می دهد. احساس قدرتی کاذب که عصای دستش می شود و می تواند کارهایش را انجام بدهد. بنابراین اعتیاد به الکل و مصرف مواد آنطوری که بیشتر مردم فکر می کنند که یک نوع لذت طلبی هست، نیست.
آیا کسانی که معتاد هستند، خویشتن داری ناکافی دارند یا خیلی لذت طلب هستند؟
نه اینطور نیست. درحقیقت برای فرونشانی و یا جبران افراطی است. راه درمانش چیست؟
- کسانی که به هر دلیلی اعتیاد پیدا کردند مثلا اگر در اطرافتان، افرادی را دارید، قدم اول سم زدایی است. این سم زدایی می تواند به شکلهای مختلف اتفاق بیفتد. می تواند به وسیله پزشک باشد یا می تواند به وسیله کمپ های استاندارد باشد. بهزیستی به بعضی از کمپ ها مجوز داده و بر آنها نظارت می کند. حتی فرد می تواند خودش در منزل خودش این کار را انجام بدهد.
- قدم دوم پیوستن به انجمن های دوازده گانه است مانند انجمن دوازده گانه معتادان و یا الکلی ها.
- قدم سوم دریافت کمک روانشناختی است.
اعتیاد و سوء مصرف مواد و راه های درمان در نوجوانان:
در نوجوانان غالبا کمبود عزت نفس و نداشتن مهارتهای اجتماعی شروع کننده اعتیاد است. یعنی نوجوانان غالبا به این دلیل که عزت نفس سالمی ندارند، در جمع احساس اضطراب می کنند و خیال می کنند که من کمتر از دیگران هستم و ممکن است در دام اعتیاد بیفتند.
در بزرگسالان غالبا اختلالات باعث اعتیاد می شوند. حتما می دانید که اختلالات شخصیت از نوجوانی به بعد در فرد مشاهده می شوند اما فقط اختلالات شخصیت نیست. اختلالات شخصیت، اختلالات اضطرابی و اختلالات افسردگی در واقع طیف های مختلفی هستند که می توانند باعث شوند فرد به مصرف مواد مخدر و یا الکل به صورت بیمارگونه و ناسالم ادامه دهد. بنابراین درمان هایی مبتنی بر این هستند که درمان فقط با دارو اتفاق می افتد.
البته ما با دارو به هیچ وجه مخالف نیستیم. با وجود اینکه که در روان درمانی اختلالات اضطرابی، افسردگی و شخصیت بسته به شدت و ضعف مشکل از دارو استفاده می کنیم اما دارو تنها چاره نیست. دارو همیشه عصای دست ماست مگر در بعضی از اختلالات مثل اختلالات خُلقی یا اختلالات دوقطبی، این افراد تا آخر عمر باید دارو مصرف کنند؛ یا اختلالات سایکوز، اینها باید تا آخر عمر دارو مصرف کنند اما در مورد اختلالات شخصیت، اختلالات افسردگی و اختلالات اضطراب، دارو عصای دست بیمار است و باید بیمار راه رفتن را بیاموزد تا از عصا بی نیاز شود یا خیلی کمتر نیاز پیدا کند.
همانطور که می دانید درمان می تواند به موازات دارو عمل کند و بیمار را از دارو تا اندازه بسیار زیادی بی نیاز کند.
انواع اختلالاتی که با سوءمصرف الکل و مواد بسیار شایع هستند چیست؟
به طور کلی اختلالاتی که با سوءمصرف الکل و مواد بسیار شایع هستند، یکی از آنها وسواس فکری است، کسانی که وسواس فکری دارند از شر مزاحمت های ذهنی نمی توانند رها شوند و مواد مخدر و یا الکل می تواند مغز آنها را راحت بکند. آنها دائماً در حال نشخوار فکری هستند و الکل و نئشگی و مستی می تواند این افراد را بی خیال کند.
دومین اختلال مربوط به طبقه افسردگی است، که می تواند افسردگی عمیق باشد، می تواند افسرده خویی باشد یا می تواند افسردگی عصبی باشد و … که باز هم مصرف الکل یا مواد می تواند احساس غم را کاهش بدهد و به فرد احساس توانمندی هرچند موقت بدهد و فرد بتواند کارهای روزمره خودش را انجام دهد.
سومین اختلال، اختلالات اضطرابی است که انواع مختلفی دارد مثل اضطراب اجتماعی یا اضطراب فراگیر. مواد مخدر سمپاتیک را خاموش می کند. دستگاه سمپاتیک دستگاهی در مغز است که در مواقع خطر فعال می شود و فرد احساس راحتی می کند. یکی از بیماران من می گفت من وقتی مواد مصرف می کنم انگار که احساس آرامشی در قسمت سر و بدنم حس می کنم. این به خاطر چیست؟ به خاطر اینکه سمپاتیک خاموش می شود.
چهارم اختلالات شخصیت بوده که شایع ترین اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت مرزی است. اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت وابسته، اختلال شخصیت افسرده که البته در DSM_5 حذف شده و اختلال شخصیت نمایشی. افراد دارای اختلالات شخصیت نمایشی هستند به این دلیل که تشنه توجه هستند و به شدت نسبت به بی توجهی حساس هستند، انگار در یک دریای مواج زندگی می کنند و مواد مخدر می تواند آنها را بی خیال کند. یا افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید یک یار و همدم پیدا می کنند.
مواد مخدر برای مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی که هم جمع را دوست دارند و هم دوست دارند تنها باشند، می تواند یک یار و همدم باشد. اختلال شخصیت ضداجتماعی هم هست که به نوعی طغیان محسوب می شود. من به این بیماران وقتی که می دیدم لغزششان زیاد است می گفتم: «خب احتمالا شما دوست دارید که آرامش پیدا کنید. اضطرابتان زیاد است نظرتان چیست که از داروهای روانپزشکی استفاده بکنید؟
امروزه داروهای زیادی در حوزه اعصاب و روان وجود دارد که بسیار پیشرفته است. شما اصلا نیازی ندارید که درواقع به مصرف مواد رو بیاورید.» می گفتند:« آقای رضایی وقتی که مواد یا الکل تهیه می کنم، آن را در جیبم می گذارم و با خودم به خانه می برم و درواقع بساطی را مهیا کرده و شروع به مصرف می کنم، این فرایند برای من لذت بخش است.» این نکته خیلی مهم است که چرا این فرایند برای بیمار لذت بخش است. مگر قرار نبود اثر مواد یا الکل لذتبخش باشد؟ به چه دلیل فرایند لذتبخش است؟
به دلیل اینکه فرد احساس می کند یک یار و همدمی دارد. بیشتر این افراد در خانواده هایی رشد کردند که مهمترین نیاز، همانطوری که من بارها و بارها گفتم، نیازی که درواقع از نان شب واجبتر هست یعنی نیاز به دلبستگی ایمن برآورده نشده است. این نیاز این قدرت را دارد که اگر برآورده نشود فرد اصطلاحاً رد بدهد. تحقیقات نشان داده که اختلالات سایکوز، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت نمایشی به شدت با برآورده نشدن نیاز به دلبستگی ایمن ارتباط دارند. تحقیقات نشان داده که مخرج مشترک در اکثر این بیماران، برآورده نشدن نیاز به دلبستگی ایمن است.
من از دانشجویانی که می گویند ما در حوزه سوءمصرف الکل و یا مواد فعالیت می کنیم، می خواهم که طرحواره درمانی را یاد بگیرند. به دلیل اینکه طرحواره درمانی مدلی است از CBT که قطعاً باید CBT را هم بلد باشیم. طرحواره درمانی مدلی است از CBT که به بیمار کمک بکند که نیازهایی که در کودکی برآورده نشده اند، برآورده شوند.
برای تهیه پکیج طرحواره درمانی برای درمانگران لینک زیر را لمس کنید:
نکته ای که بسیاری از درمانگران به آن اشاره می کنند این است که:
«خب ما نمی توانیم به بیمار بگوییم قطع مصرف کن.» می توانید! کافی است که رابطه خوبی ایجاد کنید. طبعاً نمی توانید فرد را مجبور کنید اما اگر فرد مصرف مواد داشته باشد، شما نمی توانید درمان را پیش ببرید. پس نیاز دارید که این اتفاق بیفتد. یعنی اینکه موقتاً مصرف مواد یا الکل قطع شود. برای اینکه به طرحواره های بیمار پی ببرید ببینید کدام هیجانات و احساسات را سرکوب می کند. این هیجانات و احساسات مال کدام طرحواره هاست. این طرحواره ها کدام نیاز را برآورده نمی کند. اکنون شما ابزارهای درمانی را دارید و می توانید تکنیکها و مداخله ها را برای درمان بیمار انجام دهید.
اگر نوجوان تمایل شدید به مصرف سیگار و مشروب دارد چکار باید کرد؟
به عقیده من سیستم خانواده در وهله اول باید بهبود پیدا بکند و بعد نوجوان هم تحت مشاوره درست با یک روانشناس نوجوان، روانشناسی که مهربان باشد تا بتواند با او ارتباط برقرار کند، قرار بگیرد. بهتر است کسی که کار سیستم را انجام می دهد با کسی که درمان نوجوان را انجام می دهد، متفاوت باشد. یعنی اگر شما به من مراجعه کنید، می گویم«والدین عزیز و نوجوان، هر سه با هم می آیید پیش من. من سیستم خانواده را باید درست کنم، چون سیستم بیمار زا است ولی نوجوان باید تحت نظر روانشناس دیگری باشد که فقط در حوزه نوجوان و کودک فعالیت می کند.
اگر فرد برای ترک اعتیاد زیربار نرود، چکار باید کرد؟
مداخله در بحران. زور و اجبار، به همراه مهربانی.
اختلال سوءمصرف الکل و مواد متاسفانه اختلالی است که فرد نیاز به میزبان دارد و اگر میزبان وجود نداشته باشد، فرد برای قطع مصرف انگیزه پیدا نمی کند. قطعا میبایست شما مهربان باشید ولی مهربانی و قاطعیت باید با هم باشند.
به طور مثال می گوییم: «داداش عزیزم، قربونت برم، من تو را خیلی دوست دارم. تو با زیاده روی در مصرف مواد مخدر داری به من این آسیبها را می زنی. من خیلی دوست دارم به تو کمک بکنم اما اگر تو نخواهی نمی توانم. اگر حاضر هستی در جهت ترک مواد کاری انجام بدهی، با کمال میل در کنار تو هستم؛ اگرنه این پیامد رفتارهای من با تو خواهد بود. بعد از این من اجازه نمی دهم به منزل من بیایی. من خودم گاهی وقتها می آیم به تو سری می زنم. پولی به تو نمی دهم. ماشینم را در اختیار تو قرار نمی دهم.»
اگر بگوید: «باشد. من دوست دارم بگذارم کنار. من حتما این کار را می کنم.» به او بگوییم«دقت بکن فقط همین یک بار این کار را می کنم. اگر ما رفتیم و مسیر را طی کردیم و تو دوباره شروع کردی پیامدش این و این خواهد بود.» توجه کنید موقعی باید این حرف را بزنید که قادر باشید این کار را انجام بدهید و پا روی دلتان بگذارید. اگر نتوانید درد آن فرد را تحمل کنید و این مقدار قاطعیت داشته باشید، نمی توانید فرد را به مسئولیت دعوت کنید.
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9 صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی
دیدگاهتان را بنویسید