5 نحوه برخورد با خشم کودک و والدین عصبانی
نحوه برخورد با خشم کودک
سوال:
کودک من نمی تواند خشم و احساسات آزار دهنده خود را کنترل کند، هروقت که دچار این احساسات می شود پرخاشگری می کندمن باید چه اقدامی انجام بدهم؟ ونحوه برخورد با خشم کودک چیست؟
پاسخ:
مشاهدات من نشان داده است که بسیاری از والدین، خودشان نحوه برخورد با خشم خودشان را بلد نیستند و دراین زمینه مشکل دارند وقتی که خود والدین نمی دانند با خشم خود چگونه برخورد کنند
چگونه می توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که خشم خود را مدیریت کنند یا درست برون ریزی کنند؟ وچگونه می خواهند نحوه برخورد با خشم کودک را بیاموزند؟
به همین دلیل در کتاب تربیت سرنوشت ساز در بخش دوم ابتدا این موضوع را توضیح داده ام که والدین باید ابتدا احساسات خود رابشناسند و تستی را هم در آنجا قرار دادهام و سپس توصیههایی هم کردهام
توصیه های کلی درمورد نحوه برخورد با خشم کودک
توصیه اول
وقتی که فرزندتان خشمگین می شود،خونسرد و خویشتندار باشیدبخاطر اینکه واکنشهای خشمگینانه شما سبب تشدید خشم و چهبسا پرخاشگری می شود وچرخه ای به وجود میآید که سبب رفتارهای انعکاسی می شود
و چه بسا این چرخه شرطی می شودیعنی به صورت یک عادت در می آید وبعنوان مثال اگر کودک لجبازی کندتبدیل به کودکی لجباز درهمه موارد خواهد شد بنابراین در ابتدا خویشتندار و خونسرد باشید
توصیه دوم
هیچ احساسی به خودی خود ضرر نداردخشم باپرخاشگری متفاوت است، خشم باعث میشود که احساس هویت کنیم و بفهمیم چه چیزی میخواهیم و چه چیز نمی خواهیم اما پرخاشگری به خود و یا دیگران آسیب می زند، اگربخواهید که خشم رادر کودک به شکلهای گوناگون سرکوب کنید آنوقت او نمی تواند در آینده و درموقعیت های مختلف از حقوق ذاتی خود دفاع کندو فرمانپذیر می شود و در آینده دیگران می توانند از او سوء استفاده کنند.
در دوران کودکی خشم یکی از آن احساساتی است که باعث به وجود آمدن خودپنداره و خودباوری در کودک می شود، خشم معقول برای تشکیل خودباوری لازم است ولی لازم است که مابین خشم و پرخاشگری تفاوتی قائل شویم، مثلاً کودکی به این دلیل خشمگین است که برادر کوچکترش اسباب بازی اش را بدون اجازه برداشته است و به همین دلیل برادرش را کتک میزند
خشم اومعقول و توجیه پذیر است اما پرخاشگری او توجیهی ندارد.
شما باید به کودکتان آموزش بدهید که برای برادرش حد و مرز تعیین کند و به او تذکر بدهد و یا اینکه اسباب بازی هایش را پس از تذکر دادن به برادر کوچکترش در جایی محفوظ نگه دارد شما به او می گویید که من احساس خشم تو را می پذیرم ولی با پرخاشگری تو موافق نیستم.
من هم در بسته «می خواهم کودکم را تربیت کنم» که به صورت صوتی است و هم در کتاب تربیت سرنوشت ساز به صورت گام به گام آموزش داده ام که چگونه می شود پدر و مادر این روش را آموزش ببینند.
توصیه سوم
هروقت که کودک از چراغ قرمز خانواده عبور کردوالدین می بایست قاطعانه در برابراو بایستند و برای اوحد و مرز تعیین کنند در گذشته هم گفتیم که رفتار شما باید هم قاطعانه باشدهم منصفانه وهم دوستانه دقت کنید که خود شما به صورت پرخاشگرانه واکنش نشان ندهید زیرا کودک باید ازخود شما یاد بگیرد
توصیه چهارم درمورد نحوه برخورد با خشم کودک
به کودکتان بیاموزید که خشم دو نوع است:
خشمی که حاصل حقوق و نیازهای واقعی ماست و خشمی که حاصل باورها و انتظارات بیجای ماست، وقتی که با کودک صحبت میکنید متوجه خواهید شد که آیا خشم او معقول است یا خیر، مثلاً همانطور که در مثال قبلی گفتیم اگربگوید اسباب بازی من مال من است در این صورت خشم اومعقول است، اما اگر می گفت که چون برادر کوچکتر من است باید از من فرمانبرداری کند و چون فرمانبرداری نکرد پس من خشمگین هستم، این حاصل باور و انتظارات غلط اوست، باید با کودک صحبت بکنید تا این موضوع را مشخص کنید فراموش نکنید که این موقعیت ها موقعیت هایی برای آموزش به کودک است
توصیه پنجم
به کودک خشمگین خود چگونگی کنترل خشم را آموزش بدهید، بعضی از کودکان ذاتاً باخلق پرخاشگر به دنیا می آیند و واکنش های مغزی آنها در موقعیتهای خشم برانگیز شدیدتر است وبه همین دلیل ممکن است که پرخاشگرانه تروشدیدتر وافسار گسیخته رفتار کنند، شما باید به کودک شیوه های مدیریت خشم را بیاموزید، طبیعتاًخود شما باید بلد باشید که بیاموزید
به عنوان مثال:
به کودک آموخته می شود که هر وقت بشدت خشمگین شدمی تواند موقعیت را ترک کند و چند دقیقه از فضا دور شود تا خشم او فروکش کند و یااگر نوجوان است دوش بگیردیا نفس عمیق بکشد و یاد بگیردکه هیچ وقت هنگامی که خشمگین است نخواهد بحث کند و یا مشکل را حل کند مثلاً میتوانید از تکنیک توقف استفاده کنید.
در ادامه برای والدین عصبانی که در مقابل رفتارهای کودک خود به شدت عصبانی می شوند، مطلبی را نوشته ام که توصیه می کنم بخوانید:
والدین عصبانی به سمت فرزندان خود تیراندازی نکنید!
والدین زیادی به من مراجعه کرده اند که نمی دانند با خشم خود در برابر کودک چگونه برخورد کنند؟ یعنی وقتی کودک مرا عصبانی می کند یا آن را انکار می کنم یا پرخاشگری می کنم.
اگر شما هم جزو این والدین هستید مطلب زیر را مطالعه کنید:
بعضی از ما نحوه برخورد با خشم کودکان را بلد نیستیم و به شکلی با فرزندان خود برخورد می کنیم که انگار دشمن ما هستند؛
رفتارهایی با آنها میکنیم که با دشمن مان هم نمیکنیم، ما نمیدانیم با خشممان چه کار کنیم؛ خشم خود را کنترل کنیم یا نشان بدهیم؟ونحوه برخورد با خشم کودکان چیست؟
وقتی که کودک بودیم به ما یاد ندادند که چگونه خشم را به عنوان یکی از احساسات واقعی خودمان بپذیریم و مجبور شده بودیم که وقتی که خشمگین میشویم احساس گناه کنیم ,چون که هر کسی که خشم خودش را نشان می دهد آدم بدی است ,
ین باور کم کم در ذهن ما جا گرفت که خشمگین بودن یعنی بد بودن، بخصوص در فرهنگ ما که ظاهر و باطن مان خیلی فرق دارد مثلاً میوه های خوب را برای مهمانان می آوریم و میوه های معمولی را خودمان مصرف می کنیم یا ظرف های لوکس را برای پذیرایی از مهمان ها در نظر میگیریم و خودمان در ظرف های معمولی غذا می خوریم.
در این صورت سعی می کنیم که در برابر فرزندانمان صبور باشیم، آنقدر صبوری وتحمل می کنیم که ناگهان مانند دیگ زودپز احساس میکنیم که داریم منفجر می شویم و چون می ترسیم که خشم ما به فرزندانمان آسیب بزنند تا جایی که ممکن است این خشم را در درون خودمان زندانی می کنیم.
هم خشم و هم صبوری هر دو حد و اندازه ای دارد، خشم مانند سرماخوردگی معمولی است،هیچکس سرماخوردگی را دوست ندارد کسی از سرماخوردگی خوشش نمی آید اما به هر حال ما بارها و بارها سرما میخوریم و نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم، شاید که خیلی وقت ها متوجه خشم خودمان نباشیم اما ناگهان در موقعیتی خشم خودش را نشان میدهد، حتی اگر مدت این خشم کوتاه باشد اما در لحظه ای که خشمگین می شویم خون جلوی چشمان ما را میگیرد و نمی فهمیم که این یک احساس گذرا است.
وقتی که ازکوره در می رویم و دیگر در حالت عادی نیستیم طوری رفتار می کنیم که انگار عقل نداریم, حرف هایی به فرزندان خود می زنیم و برخوردی با آنها میکنیم که آن برخورد را با دشمنان خود هم نمیکنیم ما نحوه برخورد با خشم کودک را بلد نیستیم و به آنها فحش می دهیم فریاد می زنیم، توهین می کنم و وقتی که خشم ما می خوابد احساس گناه می کنیم و بعد تصمیم می گیریم که دیگر این کار را انجام ندهیم ، اما دیر یا زود دوباره خشم ما سر و کله اش پیدا می شود.
با وجود آنکه نیت خیر داریم اما این حرفها حالیش نمیشود و باز هم با وجود این که تمام زندگی ما فرزندان مان هستند و برای آنها کار می کنیم و خودمان را وقف آنها کرده ایم به صورت وحشیانه به آنها حمله می کنیم.
ما بارها تصمیم گرفتیم که دیگر خشمگین نشویم اما بی فایده بود هر بار آتش خشم ما بیشتر شد، خشم مانند یک زلزله و یک بلای طبیعی است باید بپذیریم که هر لحظه ممکن است این اتفاق بیفتد و راههای روبرو شدن با آن را یاد بگیریم
با وجود اینکه این همه تلاش شده تا درجهانی آرام زندگی کنیم اما جهان آرام و امن و بدون جنگ و بدون خط و نشان یک خواب و خیال است.
ما می توانیم روش هایی را یاد بگیریم که قبل از اینکه دیگ زودپز منفجر شود سوپاپ را فعال کنیم؛
4 مرحله برخورد با کودک برای والدین عصبانی
والدین در تربیت فرزند خود خشم را تجربه می کنند این کاملاً طبیعی است اما اگر والدینی هرگز خشم را تجربه نکنند معلوم می شود که نسبت به فرزندشان بی تفاوت هستند، نشان ندادن خشم به معنی این نیست که والدین خوبی هستند والدینی که در برابر فرزندان خود احساس مسئولیت می کنند نمی توانند خشمگین نشوند، کودکان هم در برابر این انفجار خشم که همراه با بی احترامی است، نمی توانند بی خیال و بی تفاوت باشند اما در برابر خشمی که انفجاری نیست می توانند آن را درک و تحمل کنند
خشم احساس با ارزشی است ،ما باید از خشم خود سود ببریم, خشم نباید طوری بیان شود که شدت آن افزایش پیدا کند ، ما ایرانی ها ضرب المثلی داریم که می گوید؛
«برای اصلاح ابرو چشمش را کور کرد»
ما می خواهیم فرزندمان را اصلاح کنیم می خواهیم آنها را مداوا کنیم اما مداوای ما از خود بیماری هم بدتر است پس ما باید نحوه برخورد با خشم کودکان را بدانیم، خشم باید طوری بیان شود که والدین احساس آرام شدن کنند و کودک بینشی جدید پیدا کند و هیچکدام صدمه نبینند؛
مثلا در جمع نباید سر کودک فریاد بکشیم اگر این کار را کنیم او بد رفتاری می کند و لجباز می شود اگر چه ممکن است که این لجبازی را همیشه نشان ندهد.
ریشه بسیاری از تنبلی ها و نافرمانی ها به خاطر لجبازی درونی ست این رفتار ما او را بیشتر عصبانی می کند، قصد ما این نیست که موجی از خشم را به صورت ابدی بین خودمان و فرزندانمان جاری کنیم، ما قصد داریم که طرف مقابل منظور ما را بفهمد و سپس ابرهای طوفانی کمرنگ شوند و از میان بروند.
سه اصل برای والدین عصبانی و پرخاشگر
- باید این واقعیت را بپذیریم که کودکان چه بخواهیم چه نخواهیم گاهی باعث میشوند که ما عصبانی شویم پس همیشه این احتمال هست.
- ما حق داریم که از خشم خودمان استفاده کنیم و نباید بابت این موضوع شرمنده باشیم و یا احساس گناه کنیم، خشم احساس سالمی است که باعث می شود از حد و مرز خود دفاع کنیم و حد و مرز رابطه خود با دیگران را تعیین کنیم، خشم مانند یک پادگان نظامی است که همه شهر ها باید داشته باشند، اگر شهری پادگان نظامی نداشته باشد بی دفاع است ،خشم باعث احساس هویت ما میشود.
- ما این حق را داریم که احساسمان را بیان کنیم مگر اینکه به دیگران آسیب بزنیم، ما می توانیم احساسات خشم آلود خودمان را نشان بدهیم به این شرط که به شخصیت و وجود کودک بی احترامی نکنیم.
سه مرحله برای ابراز خشم والدین ازکودکان
مرحله ی اول
می توانیم با صدای بلند احساسمان را بیان کنیم این باعث می شود که به کسی که خشمگین شده هشدار بدهیم که رفتارش را اصلاح کند، به عنوان مثال:
من احساس ناراحتی می کنم.
من احساس مورد سوء استفاده قرار گرفتن می کنم.
من احساس خشم می کنم.
اگر که بیان احساس باعث نشد که آرام بشویم و طرف مقابل هم رفتار خود را اصلاح کند این بار میتوانیم دوز آن را کمی بیشتر کنیم.
مرحله ی دوم
خیلی زیاد عصبانی هستم و دارم از کوره در میرم.
خیلی زیاد خشمگین هستم و دیگه طاقت ندارم.
دارم از خشم منفجر میشم دارم منفجر میشم.
گاهی اوقات همین که در باره احساساتمان حرف بزنیم و توضیح ندهیم کودک بدرفتاریش را و یا رفتار ناصحیحش را متوقف می کند.
اگر این اتفاق افتاد که خیلی خوب هست اما اگر نیفتاد. وارد مرحله سوم شوید و دوز خشم سالم خود را افزایش دهید.
مرحله سوم
وقتی که میبینم که پیراهن وکیف و شلوارت را همه جای خانه پخش و پلا می کنی عصبانی میشوم دلم میخواد پنجره را باز کنم و همه اینها را بندازم وسط خیابون، وقتی که میبینم که صبح از خونه بیرون میرم و تو تا ساعت ۱۱ میخوابی و زنگ میزنم و برنمیداری خیلی عصبانی میشم دلم میخواد گوشی رو ازت بگیرم، وقتی می بینم که تو برادر کوچیکتر رو میزنی عصبانی میشم آنقدر حرص میخورم که احساس می کنم دارم منفجر میشم، وقتی که میبینم که به محضی که شام خوردی می روی توی اتاقت و دست به هیچ کاری نمیزنی و می خواهی که من همه ظرف ها را جمع کنم انقدر عصبانی میشوم که انگار دود از سرم بلند می شود و آتش میگیرم دلم میخواهد این ظرف ها را بردارم و به سمت تو پرتاب کنم و آن تلویزیون را بشکنم، وقتی که صدایت می کنم که بیا شام بخور و تو نمی آیی به شدت عصبانی می شوم باخودم فکر می کنم که من غذای خوبی پختم و دلم میخواهد قدرش را بدانی و قدر زحمات من را بدانی.
در این صورت به احتمال بسیار زیاد فرزند شما متوجه خشم شما می شود و تصمیم می گیرد که رفتارش را عوض کند.
اما اگر باز هم رفتار خود را تغییر نداد وادر مرحله ی چهارم شوید
مرحله چهارم
در این مرحله میتوانید به او بگویید که: اگر دفعه بعد این کار را انجام دادی چه پیامدی برای او تعیین میکنید.
دقت کنید که پیامدی که تعیین میکنید باید متناسب با سن وسال او باشد وسه ویژگی داشته باشد منصفانه باشد، دوستانه باشد و در عین حال هم قاطعانه باشد، اگر ابزار سالم خشم شما منجر به توقف و تغییر رفتار در کودک نشد وارد خشم ناسالم و پرخاشگرانه نشوید زیرا به سلامت روان کودک خود آسیب می زنید، بلکه تصمیم بگیرید که استراتژی را عوض کنید و برای تفییر یا توقف رفتار او پیامید که مقداری( نه خیلی زیاد و نه خلی کم) آزارنده باشد( والبته غیر انسانی نباشد و مربوط به حقوق اولیه مانند غذا و پوشاک و سرپناه و دسشویی نباشد) تعیین کنید.
مسلما والدینی که با این توصیه نمی توانند خشم ناسالم خود را مدیریت کنند، احتمالا گرفتار اختلالاتی مانند اختلال افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت و … هستند یعنی دچار مشکلی جدی هستند و می بایست جهت درمان به یک روانشناس صاحب صلاحیت مراجعه کنند.
برای شرکت در کارگاههای علمی فرزند پروری و یا دریافت مشاوره حرفه ای در مرکز رونشناسی خودبیداری می توانید با شماره های موجود در این صفحه تماس بگیرید.
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9 صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در تلگرام پیام بگذارید.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی
دیدگاهتان را بنویسید