سفسطه چیست ؟ 18 سفسطه های منطقی
سفسطه چیست ؟ 18 سفسطه های منطقی
سفسطه به معنای این است که ذهن درست نیندیشد و براساس اصول نادرست به نتایجی برسد. اولین کسی که در باب منطق سخن داد ارسطو بود که فن درست اندیشیدن را آموخت. آنچه که در ادامه می اید فهرستی از سفسطه هایی است که به عنوان روانشناس در ارتباط با مراجعین خود شناسایی می کنیم. تا اگر براساس این خودفریبی دچار رنج روانی می شوند آن را شناسایی کرده و با باورهای درست جایگزین کنند.
1-حمله به شخصیت فرد:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا به جای این که با استدلال و حرف حساب، طرف مقابل را متقاعد کنید، سعی می کنید به بحث و تبادل نظر، جنبه شخصی بدهید و شخصیت او را زیر سوال ببرید. مثلا او در حدی شده که این حرف ها را بزند، چون مدرکش از من پایین تر است، پس حرفش ارزشی ندارد.
2-بت پرستی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا برای اثبات حرف های خودتان به مراجع قدرت متوسل می شوید، شما در چنین سفسطه ای به دنبال تأیید حرف خودتان هستید، اما چون نمی توانید به استدلال منطقی متوسل شوید از مراجع قدرت مایه میگذارید. مثل: «نیوتون می گوید. به برخی از پزشکان حاذق معتقدند، دانشمندان میگویند..»، پدرم میگفت.
3-جزم اندیشی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا برای پیداکردن دلایل حوادث زندگی، تنها از یک زاویه به آن حادثه نگاه میکنید و اصلا به دلایل دیگر توجه نمی کنید. این سفسطه باعث کم تحملی شما میشود و شما را به دام کم صبری می اندازد مثل: در مراسم خواستگاری، خوب رفتار نکرد، تنها دلیلش این است که آدم دیوانه ای است، آدم پرخاشگری است. چون این مشکل در خانواده شان ارثی است. درس نمی خواند چون تنبل است.
4-سنت پرستی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا برای اثبات حقانیت خود، دست به دامن سنت ها و عقاید کهن می شوید، زیرا میدانید اگر بخواهید استدلال منطقی بیاورید, در بحث مغلوب می شوید، مثل: «جای زن در خانه است»، به جوانها نمی توان اعتماد کرد، آن چیزی را که جوان در آینه می بیند، پیر در خشت خام می بیند.
5-مخالف اندیشی (ساز مخالف زدن) :
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا طوری با دیگران حرف میزنید که برای آن ها سخت است با اندیشه های شما مخالفت کنند. می خواهید دیگران را مغلوب دیدگاه خود کنید، اما دست به دامن حربه ساز مخالف می شوید. مثل: «هر احمقی میداند…»، «همه می دانند…»، کاملا مشخص است…..
6-رقابت اندیشی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا دائم به فکر مقایسه خودتان با دیگران هستید و ارزش خود را در مقایسه با دیگران می سنجید. فکر شما دائم مشغول مقایسه است. دوست دارید در تمام کارها برنده شوید. مثل: “این کار فایده ندارد چون از دست همه بر می آید”، ناراحتم چون نمره اول کلاس را نگرفتم، باید مبل های منزلمان را عوض کنیم چون از مد افتاده اند …
7-خودمحوری:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا همه چیز را از دیدگاه خودتان نگاه می کنید. اندیشه ها، ارزش ها و افکار خود را مرکز قضاوت درباره همه چیز فرض میکنید. از ظن خودتان یار دیگران می شوید. مثل: «همه اشتباه میکنند به جز من…»
8-انسان انگاری:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا به اشیاء دور و برتان، ویژگی های انسانی قایل می شوید. معتقدید که اشیاء باعث ناراحتی و دلخوري شما شده اند. مثل: عقب افتادن قسط های ماشین باعث شد اعصابم خرد شود، برق رفت ناراحت شدم، کتابم را گم کردم، عصبانی شدم.
9-نسبی گرایی افراطی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا همه چیز را نسبی فرض میکنید. معتقدید هیچ گونه حقیقتی وجود ندارد. اگرچه این سفسطه منطقی شما را از چاله جرم اندیشی در می آورد، اما شما را به چاه پوچ گرایی می کشاند. مثل: « همه چیز نسبی است»، «هیچ حرفی درست نیست«، «هیچ معیاری برای سنجش وجود ندارد» «همه اشتباه می کنند».
10-عیب جویی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا وقتی اتفاق ناگواری می افتد. یا کاری درست پیش نمی رود به دنبال مقصر (خویشتن یا دیگران) می گردید. به جای حل مشکل به فکر به چنگ انداختن مجرم هستید، مثل: «باعث و بانی تمام جنایت ها والدين هستند»، اشتباه همسرم باعث شد در مهمانی به بقیه خوش نگذرد.
11-ساده اندیشی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا علت های پیچیده و متعدد را به یک یا دو عامل خلاصه میکنید و بر درستی آنها پافشاری می کنید. مثل: «همه مشکلات مردم به دلیل فقر است»، «نداشتن امنیت همه را به وادی اختلال روانی می کشاند»، «علت افت تحصیلی دانش آموزان، بی مسوولیتی والدین است».
12-خام اندیشی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا تلاش می کنید در استدلال خود، همه مشکلات را با توسل به یک دلیل از پیش پا بردارید. مثل: «دوای درد اعتیاد، یک جو غیرت است»، مدیریت عوض بشود، همه چیز درست می شود.
13-ترس از تمسخر (امان از حرف مردم) :
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا بسیاری از اعتقادات و حرف های خودتان را بیان نمی کنید، مبادا انگشت نما بشوید. به دلیل ترس از حرف مردم، دست به برخی از کارها نمیزنید یا حرف های خودتان را سانسور می کنید. مثل: «شما نباید این کار را بکنید وگرنه مضحکه خاص و عام میشوید»، «خدا آدم را سر زبان مار بیندازد اما سر زبان مردم نیندازد».
14-حق به جانبی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا معتقدید که چون قصد خوبی دارید، پس نتیجه مهم نیست. مثل: «خشونت برای برپایی عدالت لازم است»، «قصد من فقط کمک به ایشان بود»، چوب معلم گله، هر کی نخوره خله.
15-بزرگ نمایی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا تحت تاثير اعداد بزرگ قرار میگیرد. بر عقیده خود پافشاری میکنید، چون خیلی ها به عقیده شما اعتقاد زیادی دارند. مثل: “روان درمانی و مشاوره، هیچ اثری ندارد چون در مقاله ای خواندم که ۵۰ درصد از مراجعه کنندگان به کلینیک های روان شناسی نتیجه نمی گیرند”، پانصد هزار نفر از زنان تهران به افسردگی مبتلا هستند.
16-دوقطبی اندیشی (یا این یا آن) :
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا تنها به ابعاد سفید یا سیاه مسئله می اندیشید. هیچ راه حل سومی به ذهنتان خطور نمی کند، مثل: مردم دنیا دو دسته اند: یا باسواد و فهمیده اند یا احمق و بی سواد. اگر نمی خواهی بی سواد و احمق بمانی باید درس بخوانی، يا باید رتبه اول کلاس را کسب کنم یا اینکه کودن و کم هوش هستم.
17-خطر اندیشی:
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا با خودتان می گوئید که اگر اشتباه کوچکی اتفاق بیفتد، اصلا نمیشود جبران کرد و همه چیز خراب می شود. دائما نفوس بد میزنید و به خطرات احتمالی می اندیشید، مثل: اگر این جوری بشه چی؟ اگر اون جوری بشه چی؟
18-مصادره به مطلوب (استدلال دوری) :
این هم یک سفسطه ی منطقی است مثلا نتیجه استدلال خود را هدف خود می دانید و مطلوب شماست، از پیش اثبات شده و درست در نظر گرفته اید. برای اثبات حرف خود به تکرار همان حرفها، اما با کلمات و عباراتی دیگر می پردازید: مثلا برای افزایش تولید باید راندمان کار را بالا برد. می توان این سفسطه منطقی را «خطای همانگویی» تلقی کرد.
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی3 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام
افرادی که یک سوال رو به نفع خود یا جریان سیاسی یا اجتماعی خود، تغییر میدهند و می پرسند. آیا این هم نوعی سفسطه بحساب می یاد؟
بله
عالی است. برای روشن کردن ذهن مخاطب، میتوان از مسائل روز و مبتلابه نمونه آورد و از نظر علم منطق به آن پرداخت.