7 انواع اختلالات کنترل تکانه چیست؟ معرفی تشخیص و درمان
اختلالات کنترل تکانه چیست؟
در اختلالات کنترل تکانه، بیماران در برابر تکانه ها یعنی سائق ها یا وسوسه هایی که برای خود یا دیگری زیانبار است، قدرت مقاومت ندارند. گرچه ممکن است آگاهانه در مقابل تكانه مقاومت بکنند یا نکنند و نیز ممکن است رفتارشان را طرح ریزی بکنند.
مبتلایان پیش از ارتکاب عمل دچار تنش یا تحریک فزاینده ای می شوند و هنگام عمل احساس لذت، رضایت یا رهایی می کنند ولی ممکن است احساس ندامت واقعی، سرزنش خویشتن و احساس گناه بکنند که احساس لذت آنها را از بین می برد.
7 انواع اختلالات کنترل تکانه چیست؟
- اختلال لجبازی نافرمانی
- اختلال انفجاری متناوب
- اختلال سلوک
- آتش افروزی بیمارگون
- دزدی بیمارگون
- اختلال اخلاگر
- سلوک نامشخص.
علاوه بر این در منابع جدید به اختلال قماربازی و خرید اجباری نیز اشاره شده است.
ویژگی اصلی قمار بازی بیمارگون، رفتار قماربازی ناسازگارانه عودکننده و مداوم است که مشکلات اقتصادی به بار می آورد و آشفتگی قابل ملاحظه ای را در کارکردهای فردی، اجتماعی یا شغلی سبب می شود.
جنبه های این رفتار ناسازگارانه عبارتند از:
- اشتغال ذهنی به قماربازی
- احساس نیاز برای قمار کردن با مقادیر فوق العاده پول برای کسب هیجان مطلوب
- تلاش های مکرر ناموفق برای کنترل کاهش یا ترک قمار
- قماربازی به قصد فرار از مشکلات یا قماربازی برای بازگرداندن باخته ها
- دروغگویی به قصد پنهان کردن وسعت قماربازی
- ارتکاب اعمال غیرقانونی برای بدست آوردن پول قمار
- به خطر انداختن یا از دست دادن روابط شخصی و حرفه ای به دلیل قماربازی
- تکیه بر دیگران برای بازپرداخت بدهی ها،
علاوه بر خصوصیاتی که ذکر شد، قماربازان بیمارگون اغلب مغرور، تاحدی خشن، ولخرج و پرانرژی بوده و علایم آشکار استرس شخصی، اضطراب و افسردگی دارند.
این افراد معمولا معتقدند که پول هم علت و هم حلال همه مشکلات آنهاست. با افزایش میزان قماربازی، معمولا ناچار می شوند به منظور تامین پول قمار دروغ بگویند و ضمن تداوم قماربازی وسعت آن را پنهان کنند.
اینان هیچ وقت اقدامی جدی برای صرفه جویی و پس انداز نمی کنند و وقتی منابع وام دهنده محدود شود، برای تأمین پول قمار ممکن است دست به اقدامات ضد اجتماعی بزنند. هر گونه رفتار مجرمانه بیماران بدون خشونت صورت می گیرد، مثل جعل اسکناس و اسناد با کلاهبرداری و معمولا آگاهانه قصد دارند پول را بازپرداخت کنند.
عوارض اختلال عبارت است از:
- بیگانه شدن از خانواده و آشنایان
- از دست دادن موفقیت های زندگی
- اقدام به خودکشی و پیوستن به گروه های غیرقانونی و اقلیت
- دستگیری به علت جرایم بدون خشونت ممکن است منجر به زندانی شدن فرد شود.
اختلال آتش افروزی
اختلال آتش افروزی بیمارگون عبارت است از؛ برپاکردن حریق به صورت مکرر و هدفمند.
خصوصیات مرتبط با آن عبارتند از:
- احساس تنش با انگیختگی عاطفی پیش از آتش افروزی
- شیفتگی
- علاقه یا کنجکاوی و مجذوبیت نسبت به آتش
- فعالیت ها و تجهیزات مرتبط با آتش نشانی
- احساس لذت، رضایت یا تسکین هنگام آتش افروزی یا هنگام مشاهده حریق یا شرکت در پیامدهای آن.
بیماران ممکن است پیش از شروع آتش افروزی تدارکات پیشرفته قابل ملاحظه ای در نظر بگیرند. جنون آتش افروزی با ایجاد حریق از این نظر متفاوت است که حالت دوم به منظور نفع مالی، انتقام گیری یا سایر دلایل انجام میشود و از قبل برنامه ریزی شده است.
مبتلایان به جنون آتش افروزی از تماشاگران همیشه حاضر حریق در حوالی منزل خود هستند، به کرات زنگهای خطر را به دروغ به صدا در می آورند و نسبت به احضار آتش نشانی علاقه نشان می دهند. کنجکاوی آنها بسیار مشهود است ولی نسبت به اعمال خود هیچ گونه احساس پشیمانی ندارند و نسبت به پیامدهای حریق برای زندگی انسان ها و اموال آنها بی تفاوت هستند.
آتش افروزها ممکن است از تخریب ناشی از حریق احساس رضایت کنند و اغلب سرنخ های آشکاری برجا می گذارند.
خصوصیات اختلال آتش افروزی همراه عبارت است از:
- مسمومیت الکلی
- کژکاری جنسی
- ضریب هوش کمتر از حد طبیعی
- ناکامی های شخصی مزمن و نفرت از صاحبان قدرت.
- در برخی موارد آتش افروزها با آتش دچار تحریک جنسی می شوند.
افرادی که دچار این اختلال کنترل تکانه ای هستند عمدا آتش روشن می کنند. بدون اینکه به خرابی یا جراحاتی که ممکن است این کار ایجاد کند توجهی داشته باشند. بسیاری از متخلفان محکوم شده که شواهدی از اختلال آتش افروزی داشته اند اغلب نشانه هایی از اختلالات شخصیت مانند مخالفت با اصول اجتماعی یا اختلال شخصیی مرزی نیز دارند.
اختلال دزدی بیمارگون یا کلپتومانيا
اختلال دزدی بیمارگون یا کلپتومانيا اختلالی است که در آن فرد با نوعی اجبار و وسواس برای دزدی کردن و سرقت روبه رو می شود.
فرد بیمار وسایلی را که به آن ها نیازی ندارد به سرقت می برد. در واقع فرد توانایی خرید آن را را دارد اما میخواهد آن را بدزدد. این اختلال می تواند خود را در دوره نوجوانی نشان دهد. از آنجایی که سرقت یک جرم محسوب می شود، این اختلال برای افراد دردسرهای زیادی را ایجاد می کند و اغلب فرد مبتلا را با عذاب وجدان و پشیمانی زیادی مواجه می سازد. اطلاع از علل و علائم این بیماری به تشخیص هر چه سریع تر و درمان کمک می کند.
علایم دزدی بیمارگون
- فرد نمی تواند خود را در مقابل دزدی کنترل کند
- کششی درونی او را به این سمت هدایت می کند.
- این دست از افراد قبل از دزدی با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند. مثلا ممکن است یک تنش و یا یک دعوا را پشت سر گذاشته باشند. در واقع وقتی سرقت را انجام می دهند نوعی احساس رضایت خاطر به آن ها دست می دهد که موجب می شود اضطراب و استرس و افکار وسواس گونه ی خود را فراموش کنند.
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند برای رفع نیاز مادی خود دزدی نمی کنند، یعنی هیچ انگیزه مالی برای آن ها وجود ندارد و بیشتر به دلیل احساس رضایت و آرامش بعد از دزدی این کار را انجام می دهند.
نکته عجیبی که در مورد این افراد وجود دارد این است که آن ها معمولا وسایلی را که به سرقت می برند در جایی ذخیره می کنند که شاید اصلا آن را مورد استفاده قرار ندهند.
تعدادی از آن ها نیز این اشیاء را به اعضای خانواده و یا دوستان خود به عنوان هدیه می دهند و برخی نیز بعد از مدتی سعی می کنند هر چیزی را که دزدیده اند، پس دهند. کسانی که از این اختلال رنج می برند دزدی های خود را بدون حساب و کتاب دقیق و بدون داشتن برنامه از پیش تعیین شده انجام می دهند، ممکن است محل سرقت را در مکانهای عمومی انتخاب کنند و یا این احتمال وجود دارد که به مکان های خلوت بروند. به همین دلیل این افراد هیچ روند ثابتی برای دزدی ندارند. این افراد با احساس مقاومت زیادی در برابر دزدی دست و پنجه نرم می کنند که متأسفانه نمی توانند مقاومت را به پایان برسانند و عمل دزدی را انجام می دهند. معمولا وقتی عمل دزدی را انجام می دهند وسایلی را انتخاب می کنند که ارزش زیادی ندارد و اما با انجامش احساس رضایت و رفع نیاز می کنند این نشانه های کلیدی است که می توان با آن تشخیص داد فرد یک دزد واقعی است و یا دزد بیمارگون است.
اختلال سلوک
اختلال سلوک نیز یکی دیگر از اختلال های در حوزه اختلالات کنترل تکانه است. مهمترین ویژگی اختلال سلوک الگوی پایدار و مداوم رفتارهایی است که در آن حقوق دیگران، هنجارها و قوانین اساسی اجتماعی متناسب با سن کودک نادیده گرفته می شود.
ویژگی های رفتاری افراد با اختلال سلوک را می توان در چهار دسته قرار داد :
- پرخاشگری که موجب آسیب بدنی به سایر افراد با حیوانات می شود یا تهدیدی برای آنان حساب می شود
- آسیب به اموال
- تقلب و سرقت
- سرپیچی از قوانین و مقررات.
اختلال سلوک، مجموعه ای از رفتارهای اجتماعی ضد پایدار در کودکان است که باعث اختلال در چند زمینه ی عملکردی آنان می شود و ویژگی آن پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران است.
اختلال سلوک اختلال و نافرمانی مقابله ای مربوط به دوران کودکی و نوجوانی هستند. علامت اساسی اختلال سلوک، الگوی تکراری و پیوسته رفتاری است که در آن حقوق اساسی دیگران متناسب با سن فرد نقض می شود.
این گونه رفتارها در سه مورد (یا بیشتر) از معیارهای زیر در ۱۲ ماه گذشته باید وجود داشته باشند:
- رفتار پرخاشگرانه که موجب تهدید یا صدمه رساندن به سایرین یا حیوانات می شود
- رفتاری که موجب وارد آوردن زیان یا خسارت مالی می شود
- فریبکاری
- دزدی
- نقض جدی مقررات.
مشکلات سلوک به آن دسته از رفتارهای ضد اجتماعی اشاره دارد که نشان می دهد فرد در انطباق با انتظارات یا اشخاص صاحب قدرت در زندگی (مثل والد یا معلم) و یا هنجارهای اجتماعی یا احترام به حقوق دیگران ناتوان است.
این رفتارها می تواند کشمکش های خفیف یا منابع قدرت ( تقابل، عدم اطاعت و مجادله)، انحراف عمده از هنجارهای اجتماعی فرار از مدرسه و منزل) تا دست درازی جدی به حقوق دیگران (تهاجم، تجاوز جنسی، تخریب، آتش افروزی، دزدی را در بر گیرد. این کودکان از لحاظ اجتماعی در تعاملات شان با بزرگسالان نیز شایستگی لازم را ندارد و کمتر احتمال دارد به نمادهای قدرت در بین بزرگسالان احترام بگذارند، مؤدبانه عمل کنند و به طریقی پاسخ دهند که تعاملات مثبت آنها ارتقا یابد.
کمبودهای تحصیلی از دیگر مشکلات مطرح در این کودکان است و اغلب سطوح پایینی از پیشرفت تحصیلی از دیگر مشکلات مطرح در این کودکان است و اغلب، سطوح پایینی از پیشرفت تحصیلی را نشان می دهند و در مدرسه مردود می شوند.
رفتارهای پرخاشگرانه و ایذایی این کودکان در ارتباط با مشکلات آنها در فهم مقتضيات موقعیت های اجتماعی، حل مسأله بین شخصی، تفسیر اشتباه اعمال دیگران، زورگویی و عزت نفس پایین مرتبط با نقص های اجتماعی است. برای رهایی از اثرات مخرب سلوک برخود فرد، خانواده، مدرسه و در نهایت جامعه باید برنامه ها و راهکارهای مؤثر درمانی اندیشیده شود. بهتر است اختلالات سلوک را یک بیماری مزمن در نظر گرفت که به مداخله بازنگری و ارزیابی مستمر در طول زندگی فرد نیاز دارد.
با این توصیف درمان اختلال سلوک به دلیل شیوع مشکل و پیش آگهی ضعیف آن اولویت مهمی را مطرح می کند و به لحاظ تاثیر مجموعه رفتارهای این اختلال بر دیگران و جامعه در سطح وسیعی دارای اهمیت بالینی و اجتماعی است. هیچ روش درمانی برای تمام طیف رفتارهایی که در اختلال سلوک سهیم اند درمان بخش شمرده نمی شود، انواعی از درمان ها ممکن است برای اجزاء خاصی از اختلال مزمن مفید باشند. برنامه های درمانی در کاهش علایم آشکار اختلال سلوک موفق تر از علایم پنهانی بوده اند. به نظر می رسد طرح ریزی برنامه درمانی موثر برای علایم پنهانی اختلال سلوک دشوارتر از چنین طرحی برای پرخاشگری آشکار است.
اختلال نافرمانی مقابله جویانه
اختلال نافرمانی مقابله جویانه نیز یکی از مهمترین اختلال در حوزه کنترل تکانه است. اختلال نافرمانی مقابله جویانه به معنای اختلال دفاعی مقابله ای است و والدین کودک یا نوجوانی که اغلب خشمگین و تحریک پذیر است، برای هر چیزی جر و بحث راه می اندازد، رفتار کینه توزانه و انتقام جویانه دارد، بیش از حد زودرنج و حساس است، فعالانه و عمداً از انجام درخواست های والدین سر باز می زند، باعث ناراحتی آنها می شود، در اشتباه ها و مشکلات خود دیگران را مقصر می داند و آنها را سرزنش می کند، باید به این اختلال شک کنند زیرا این رفتارهای مقابله جویانه معمولا در برابر افراد بزرگسالی رخ می دهد که کودک یا نوجوان با آنها آشناست؛ مانند والدین و در مواردی نیز معلمان و اولیای مدرسه. گاهی هم این رفتارها فقط با والدین دیده می شود و در سایر موقعیت ها رفتار کودک یا نوجوان کاملا موجه است، بنابراین ممکن است این کودکان در هنگام معاینه بالینی نشانه های اندکی بروز دهند یا اصلا علامتی نشان ندهند پس دقت والدين و آگاهی آنها در تشخیص اهمیت بالایی دارد.
رفتارهای اختلال نافرمانی مقابله جویانه بدون استثناء در خانه بروز می کند ولی ممکن است در مدرسه یا در مقابل سایر بزرگسالان یا همسالانش ظاهر نشود. این کودکان ممکن است در معاینه بالینی هیچ علامتی بروز ندهند یا علایم محدودی نشان دهند. این اختلال در ارتباطات اجتماعی تداخل می کند و ممکن است اعتماد بنفس فرد پایین بیاید، همچنین ممکن است تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده و حملات عصبانیت نیز وجود داشته باشد. این اختلال ممکن است به طور موقت در واکنش به استرس ظاهر شود، این حالت نوعی اختلال انطباق نیز محسوب می شود.
وقتی اختلال نافرمانی مقابله جویانه در جریان اختلال سلوک، اسکیزوفرنی یا اختلال خلق ظاهر شود نباید تشخیص اختلال نافرمانی گذاشته شود.
رفتارهای منفی کارانه ممکن است در بیش فعالی، اختلالات شناختی و عقب ماندگی ذهنی دیده شود. برخی کودکان که تشخیص این اختلال را دریافت کرده اند ولی پرخاشگری در آنها بیشتر است ممکن است چند سال بعد واجد ملاکهای اختلال سلوک شوند. هم چنین در آینده احتمال خطر مصرف مواد افزایش می یابد. مهارت های تربیتی خانواده در فرجام این اختلال بسیار مهم است. در خانواده هایی که والدین دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی می باشند و یا مصرف مواد وجود دارد خطر ابتلا افزایش می یابد. علت اختلال نافرمانی مقابله جویانه، استعداد ذاتی برای ابراز وجود قاطعانه در این افراد، برخورد افراطی و لجبازی والدین جهت ثابت کردن حرف خودشان است.
اختلال انفجاری متناوب
اختلال انفجاری متناوب، در دسته بندی اختلالات کنترل تکانه جای می گیرند. این اختلال با شکست خوردن مقاومت فرد در برابر تکانش های خشونت آمیز شناخته می شود که این شرایط منجر به حمله یورش های جدی، تخریب اموال یا خشونت مکرر کلامی به شکل بداخلاقی یا سخنرانی طولانی و شدیداللحن میشود. تحدید یا واقعا آسیب رساندن به فردی دیگر و عمدأ شكستن يا صدمه زدن به اشیاء عموماً قیمتی مثال هایی از این نوع رفتار می باشند. میزان خشونتی که در هر بار بروز داده می شود، بطرز فاحشی نامتناسب با هرگونه تحریک یا استرس موقعیتی می باشد اشخاص هر مرتبه از بروز این وضعیت را به عنوان «شوکها» یا «حمله ها» توصیف می کنند که در آنها رفتار انفجاری جلوتر توسط یک حس تنش یا برانگیختگی ایجاد شده و بلافاصله حس رها شدگی و آرامش به دنبال آن رخ می دهد. معمولا پشیمانی خالصانه ای پس از غليان اظهار می شود. کمی بعد، شخص ممکن است نسبت به رفتارش غمگین، پشیمان یا خجالت زده شود. اغلب با شروع در اواخر کودکی یا نوجوانی، این اختلال معمولا جلوتر از اختلالات افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد رخ می دهد یا ممکن است حداقل زمینه را برای رخ دادن این اختلالات فراهم کند. برآوردهای محافظه کارانه نشان می دهد اختلال انفجاری متناوب در 7/2 درصد از جمعیت قابل ردیابی است.
اغلب بیماران مردان جوانی هستند که دارای سوابقی چون تصادف رانندگی مکرر، تخلفات حین حرکت (رانندگی) و احتمالا تکانش گری های جنسی هستند. این بیماران ممکن است که حساسیت شدیدی نسبت به الکل از خود نشان دهند. اختلال انفجاری متناوب، توسط چندین مرتبه شکست مقاومت در برابر تکانش های پرخاشگرانه شناسایی می شود.
طغيانها عموما کمتر از نیم ساعت بطول می انجامند و می توانند منجر به رفتارهایی تجاوز کارانه یا تخریب اموال شود. میزان خشونتی که در هر دفعه از این حالت ابراز می شود، بشدت نامتناسب با هر ریشه روانی اجتماعی است. برای اینکه شخصی با اختلال انفجاری متناوب تشخیص داده شود، فرد بایستی بطور حدودی دو بار در هفته به مدت سه ماه از خود خشونت کلامی یا فیزیکی نسبت به اموال، حیوانات یا مردم دیگر نشان دهد.
این نوع از خشونت لزوما نباید به آسیب وارد کردن به اموال یا مجروح کردن حیوانات یا مردم دیگر منجر شود. همچنین شخصی که در طول دوره ۱۲ ماه، سه مرتبه طغیانهای خشونت آمیزی داشته که حاصل آن آسیب رسیدن به اموال یا حمله فیزیکی که منجر به مجروح شدن شده باشد، مورد تشخیص اختلال انفجاری متناوب قرار می گیرد.
به طور کلی، این طغيانها مختصر و تکانشی هستند و همینطور از پیش فکر شده یا عمدی نمی باشند. برای تشخیص اختلال انفجاری متناوب بهتر است که اپیزودها یا دفعات پرخاشگری با اختلال روانی دیگری مثل اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال روان پریشی، دوره جنون، اختلال رفتاری یا اختلال کم توجهی بیش فعالی اشتباه گرفته شود.
آنها همچنین ممکن است که بخاطر تأثیر مستقیم فیزیولوژیکی یک ماده مثل دارو یا سوء مصرف مواد یا یک وضعیت کلی پزشکی مثل ضربه مغزی یا آلزایمر نباشند. افراد دارای اختلال انفجاری متناوب، برخی اوقات انگیزه های شدید را پیش از رفتارهای خشونت آمیز، پرخاشگرانه توصیف می کنند. دوره های انفجاری ممکن است که با علائم احساسی مثل کج خلقی یا خشم، انرژی افزایش یافته، افکار رقابتی در حین تکانش ها و رفتارهای خشونت آمیز و همینطور آغاز سریع خلق افسرده و خسته پس از رفتارها مربوط باشد. برخی افراد نیز گزارش داده اند که معمولا قبل یا همراه با دوره های پرخاشگرانه شان علائمی نظیر مور مور شدن، لرز، تپش قلب، احساس تنگی قفسه سینه، فشار در سر با شنیدن انعکاس صدا را تجربه می کنند، اختلال ممکن است که عواقب قابل توجهی بر روی عملکرد روزانه داشته باشد. در نتیجه این اختلال می تواند باعث از دست دادن شغل، تعلیق از مدرسه، طلاق، دشواری در روابط بین فردی یا دیگر ناتوانی هایی در حوزه اجتماعی و شغلی، تصادفات (مربوط به وسایل نقلیه)، بستری شدن بخاطر جراحات ناشی از دعواهایا تصادفات، مشکلات مالی حبس یا دیگر مشکلات قانونی شود.
اختلال خرید اجباری
اختلال خرید اجباری، نیز نوعی اختلال است که مشخصه آن وسواس در رفتار خرید است که نتایج منفی ای در پی دارد. این اختلال با احساس نیاز شدید و غیر قابل کنترل به خرید تجربه می شود. فرد مبتلا به این اختلال در مواجهه با احساسات گوناگون مانند استرس، یا نگرانی تمایل بالایی به خرید غیرضروری پیدا می کند. بیمار با خرید کاهش تنش و کاهش اضطراب پیدا می کند ولی پس از خرید احساس ندامت و پشیمانی می کند. برآوردها نشان می دهد این اختلال در یک تا شش درصد افراد جامعه وجود دارد و بیشتر زن ها به آن دچار می شوند. این بیماری از سن هجده سالگی شروع به خودنمایی می کند. از آنجا که بیشترین مبتلایان، زن هستند، به خرید لباس و وسایل تزیینی علاقه زیادی دارند. مشغولیت بیش از اندازه به خرید، پریشانی و آشفتگی به دنبال خرید اجباری و وسواس خرید به دوره های افراط و تفریط محدود نشود. اعتیاد به خرید که اختلال خرید اجباری یا خرید وسواسی نیز نامیده می شود به بیماری گفته شده که در آن فرد مبتلا کنترلی روی میلش به خرید نداشته باشد و بدون در نظر گرفتن عواقب کارش به صورت اجباری به خرید کردن روی آورد. تحقیقات نشان داده که تقریبا 10 إلى 15 درصد افراد با شدت های مختلف این بیماری را بروز می دهند. خرید وسواسی می تواند عواقب بدی در پی داشته باشد و فرد مبتلا را با مشکلات مالی و بدهی درگیر کند. در این مقاله در خصوص علائم و روش های درمان این اختلال صحبت شده است.
بهترین روش درمان اختلالات کنترل تکانه
تحقیقات انجام شده نشان می دهد بهترین درمان ممکن برای اختلال های گفته شده در بالا که به عنوان اختلال های کنترل تکانه معروف هستند، درمان شناختی رفتاری است.
درمان شناختی- رفتاری رویکردی است مبتنی بر عقل سلیم که بر دو اصل بنیادی استوار است: نخست، این که شناخت واره های ما اثری کنترل کننده بر هیجان ها و رفتار ما دارند؛ و دوم اینکه چگونگی عملکرد یا رفتار ما اثری قوی در الگوهای فکری و هیجان های ما می گذارند. عناصر شناختی این دیدگاه، به وسیله ی فیلسوفان سوفسطایی مانند اپیک تتوس، سیسرون، سنکا و دیگران، سده ها پیش از آن که درمان شناختی رفتاری معرفی شود شناسایی شده بودند. اپیک تتوس فیلسوف سوفسطایی یونان می نویسد: آنچه انسانها را آشفته می سازد وقوع حوادث نیست، بلکه نظرگاه آنان درباره ی آن حوادث است.
هدف درمانی اصلی در رفتاری شناختی شناختها (افکار تصاویر ذهنی هستند و نظریه شناختی اختلال های هیجانی، بر آن است که شناختها نقش محوری در ایجاد و تداوم اختلال های هیجانی دارند. علاوه بر این، طبق نظریه شناختی اختلال های مختلف محتواهای شناختی متفاوتی دارند. برای مثال، در افسردگی نگاه فرد نسبت به دنیای شخصی منفی است، در حالی که فرد مضطرب دنیای شخصی خود را خطرناک ارزیابی می کند.
ساختارهای شناختی متفاوت اختلال ها منجر به پروتکل های درمانی متفاوتی می شود. پژوهش ها نشان داده اند که درمان شناختی رفتاری برای اختلال های روانی شایعی که شدت خفیف تا متوسط دارند، درمان مؤثری است. درمان مؤثر و آسان شناختی- رفتاری به درمانگران کمک می کند تا به شیوه آسان، ساختارمند و زمان بندی شده به درمان مراجعین بپردازند. همچنین نیاز به درمان بیشتر با ارجاع را مشخص کرده لذا دسترسی به خدمات رفتاری شناختی را گسترش می دهد. درمان شناختی- رفتاری در حال حاضر برای درمان تعداد زیادی از اختلالات، از جمله هراس ها (فوبیا)، اعتیاد، افسردگی و اضطراب به کار گرفته می شود.
درمان شناختی – رفتاری عموما کوتاه مدت است و بر کمک به بیماران در پرداختن به یک مشکل خاص تمرکز دارد. در خلال دوره درمان، فرد یاد می گیرد که چگونه الگوهای فکری مخرب یا مزاحمی که دارای تأثیرات منفی بر روی رفتارش هستند را شناسایی کند و تغییر دهد. درمان شناختی- رفتاری در سال های اخیر هم در بین بیماران و هم درمانگران محبوبیت زیادی یافته است، از آنجا که درمان شناختی- رفتاری، یک درمان کوتاه مدت است معمولا کم هزینه تر از سایر گزینه های درمانی است. مزایای این روش درمانی از نظر تجربی به اثبات رسیده و نشان داده شده است که به طور مؤثری به بیماران در غلبه بر انواع گسترده ای از رفتارهای ناسازگارانه کمک می کند.
در مرکز روانشناسی خودبیدرای یک برنامه درمانی شناختی رفتاری در نظر گرفته شده است که بسته به بیمار به آنها کمک می کند بر مشکلات اختلال لجبازی نافرمانی، اختلال انفجاری متناوب، اختلال سلوک، آتش افروزی بیمارگون، دزدی بیمارگون، اختلال قمار بازی و خرید غلبه کنند.
اگر شما یا اطرافیانتان مبتلا به اختلال کنترل تکانه هستید برای دریافت مشاوره حرفه ای یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
[/vc_column][/vc_row]درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی1 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
یه بدبختی این بیماریها رو داشته باشه در ایران هم باشه واویلا