انسان مدرن برده جامعه صنعتی است
انسان مدرن برده جامعه صنعتی است
اگر نگاهی به زندگی های امروز بیاندازیم میبینیم که نسبت به گذشته از لحاظ تکنولوژی و امکانات رفاهی پیشرفتهای چشمگیری داشته ایم . به طور مثال :در گذشته اگر مردم میخواستند از شهری به شهری دیگر نقل مکان کنند و یا از شهری به شهری سفر کنند باید سوار بر درشکه میشدند و با زحمت و صرف انرژی بسیار به شهر مقصد میرسیدند .
پدربزرگهای ما راجع به این صحبت میکنند که به عنوان مثال اگر که میخواستند از مشهد به تهران و یا از تهران به شمال یبروند باید روزهای متمادی در راه میبودند. اما ، ما امروز روی صندلی مینشینیم و از شهری به شهری دیگر سفر میکنیم و گاهی اوقات هم با هواپیما از یک کشور به کشوری دیگر و یا از شهری به شهری دیگر در زمانهای بسیار کوتاه مسافرت میکنیم .
در گذشته امکانات گرمایشی و سرمایشی مثل امروز نبود. مادربزرگهای ما میگویند در آن زمان کولر نبود و شبهای تابستان،شبهای بسیار سختی داشتند
. یا اگر زمستان میشد باید از انباری نفت می آورند و داخل بخاری می انداختند تا بتوانند گرما را تامین کنند و یا اینکه چوب را از حیاط می آوردند ، داخل شومینه و یا بخاری می انداختند ، تا بتوانند گرما را تامین کنند . و یا برای دوش گرفتن به یک حمام عمومی میرفتند و یا یک خزینه بود که همه داخل آن میرفتند و خود را تمیز میکردند. اما امروز شوفاژ و بخاری گازی و کولر هست. و در واقع رفاه ما بسیار بسیار بیشتر و بیشتر است اما رضایت نسبت به گذشته بسیار بسیار کمتر است .
و حال سوال این است که چرا با وجود این همه پیشرفت و این همه امکانات رفاهی در دوران مدرن نارضایتی ما بیشتر است ؟ دلیل آن برمیگردد به اینکه خواسته های ما بسیار بیشتر شده است.
به طور مثال ممکن است که یک دست مبل ، یک تلویزیون خوب ، یک میز نهار خوری خوب یا یک پرده خوب و زیبا در خانه داشته باشیم . اما سال بعد فکر کنیم که همه اینها از مد افتاده است . ویا مبل و پرده و میز نهارخوری طرحش و یا رنگش قدیمی شده و یا اینکه تلویزیونهای جدید وارد بازار شده است و باید همه اینها را عوض کنیم و طبیعتا باید برای این تعویض هزینه پرداخت کنیم .
انسان مدرن
یعنی اینکه باید پولی داشته باشیم تا این کار را انجام دهیم . و برای اینکه پولی داشته باشیم باید بیشتر کار کنیم . در نتیجه ما بیشتر کار میکنیم تا تا بتوانیم بیشتر چیزهایی را که حتی رنگ و رویشان نرفته و کهنه نشده و غیرقابل استفاده نشده است را تعویض کنیم تا از قافله مد عقب نیافتیم .
چه چیز باعث میشود که فکر کنیم اینها از مد افتاده است ؟ پ
اسخ روشن است ، تبلیغات تلویزیونی . شرکتهای بزرگ که به عنوان مثال پرده، مبل، میز،… را تولید میکنند اسپانسر بعضی از برنامه ها و سریالهای تلویزیونی میشوند که ما این وسایل را مثلا یک دست مبل سفید با دسته های طلایی یا پرده های خاصی یا یا میز نهار خوری با طرح و رنگ و جدید یا تلویزیونهای جدید را در سریالهای تلویزیونی میبینیم .
مغز ما این تصویر را میگیرد و خیال میکنیم ما هم نیاز داریم این کار را انجام دهیم یعنی تلویزیون نیاز تولید میکند . نیازی که واقعا نیاز نیست و برای تامین این نیاز هم ، مجبوریم بیشتر کار کنیم و پول در بیاوریم .
وقتی که ما بیشتر کار می کنیم و بیشتر میخواهیم پول در بیاوریم ،فرصتی نداریم که بخواهیم فکر کنیم . فرصتی نداریم برای اینکه اعتراض کنیم انکار کنیم خویشتن خود را شکل دهیم و به احوالات درونی خود توجه کنیم . ببینیم ما چه احساسات و چه افکاری داریم . دیدگاه ما نسبت به جهان ،نسبت به پدیده ها و وقایع اطرافمان چیست ؟
چون فرصت نداریم و فقط باید کار کنیم در واقع ما تبدیل به برده جامعه صنعتی میشویم .این نظریه ای است که هربرت مارکوزه در کتاب انسان تک ساحتی یا انسان تک بعدی به آن اشاره میکند .
هربرت مارکوزه معتقد است انسان در جامعه صنعتی تبدیل به یک برده میشود . برده ای که نیازهایش واقعی نیست . نیازهایی که توسط شرکتهای سرمایه داری و کسانی که پول زیادی به جیب میزنند تولید میشود . این فقط در رابطه با کالا نیست در رابطه با ریخت وقیافه و انتخاب دوستان و خیلی از چیزهای دیگر هم هست . فردی که فکر میکند باید یک تیپ و قیافه و یک پوشش داشته باشد که دمده نباشد و یا باید با خانمهایی رابطه داشته باشد که خوش هیکل و جذاب باشند منظور خانمهایی است که تلویزیون آنها را مد میکند .
در تبلیغات خانهای زیبا که در کنار کالاها مشاهده میشوند . این خانمهای زیبا هم ادکلن خاصی مصرف میکنند .لباسهای خاصی میپوشند و هرکس که به آنها میرسد انسان سعادتمندی است .
کارل پوپر کتابی در مورد تناقض تلویزیون و دموکراسی نوشته است .( تلویزیون و دموکراسی) یعنی تلویزیون موجب نقض دموکراسی خواهد شد .تلویزیون در بسیاری مواقع خیانت میکند نه خدمت .
سرمایه داران کالایی را تولید میکنند و زمانی که میخواهند آن کالا را به فروش برسانند، تبلیغات میکنند یک مدل آقا تبلیغ این کالا را انجام میدهد . به طور مثال :قرار است یک مارک آتکالان را به فروش برسانند مدل،این آتکالان را استفاده میکند و خانمها پیشنهاد دوستی میدهند . و از آن به بعد آقایان این آتکالان را تهیه میکنند .و یا کرم ترک پا ،کرم مخصوص ناخن و یا افزایش قد
. از یک سنی فایل رشد قد بسته میشود و هر کسی یک قدی دارد . افزایش قد یک افسانه است و چنین اتفاقی نمیافتد و اینطور نیست که بعد از سن سی سالگی یا چهل سالگی قرصهایی را مصرف کنید و قدتان افزایش پیدا کند .
تبلیغات تلویزیونی میزان نارضایتی، میزان خواسته ها،میزان دوندگی و میزان هزینه ها را افزایش میدهد. و اگر همه اینها را در کنار هم قرار دهیم به معنای واقعی آنچنان که مارکوزه به آن اشاره کرده است “ما در دنیای مدرن برده جامعه صنعتی هستیم ”
بنابراین انسان خردمند در جامعه مدرن باید فکر کند ، آیا واقعا نیازمند این است که مبلمان خانه اش را عوض کند ؟آیا واقعا بدست آوردن خانمی با مشخصاتی که در آگهی های تلویزیونی تبلیغ میکند موجب سعادت او خواهد شد ؟
یا اینکه باید با خانمی ارتباط برقرار کند که نسبتا از نظر خودش زیبا باشد و معیارهایی که از نظر شخص خودش ارزش تلقی میشود را داشته باشد . ویا متقابلا خانمها آیا واقعا ارتباط برقرار کردن با آقایانی با مشخصاتی که در تلویزیون ، رسانه ها و شبکه های اجتماعی تبلیغ انجام میدهند احساس سعادتمندی به آنها خواهد داد؟
و یا اینکه با آقایی آشناشوند که نسبتا برایشان جذاب باشد و معیارها و ارزشهایی که مدنظرشان است را داشته باشد .بطور مثال آن شخص فردی باشد که به حقوق او احترام میگذارد موجب سعادت او خواهد شد .
درنتیجه انسان مدرن در جامعه صنعتی مانند شخصی است که زنجیرهای اسارت توسط سرمایه داران فیلمها ،سریالها ،تبلیغات و عکسهای جذاب و گول زننده و اغوا کننده بر گردن او انداخته میشود و او را کشان کشان به طرف خواسته ها میبرد همینکه به یک خواسته دسترسی پیدا کند، خواسته بعدی بوجود می آید .
مثلا: همین که مبلمان خانه را عوض میکند و مبلهای سفید با دسته های طلایی را خریداری میکند . ممکن است سال بعد مبلهای قهوه ای مد شود و مبل قهوه ای خریداری کند و همینطور سال بعد مبلهای سبزرنگ مد شود .
یا مثلا یک زمان ممکن است خانمهای لاغر و باریک اندام جذاب باشند و زمانی دیگر خانمهایی که مقداری توپر باشند جذابیت داشته باشند . و زمانی ممکن است خانمهایی که سیاه پوست هستند
و یا خانمهایی که موهای مشکی و یا بلوند داشته باشند و یا خانمهایی که شبیه کره ای ها باشند و چشم بادامی هستند. بنابراین او هیچ گاه آرام و قرار ندارد همین که به خواسته ای میرسد باید به چیز دیگری برسد.
اگر که سعی کنیم که تامل کنیم و تحت تاثیر تبلیغات تلویزیون ، رسانه ها، مجلات و هر فضایی که امکان تبلیغ غیر مستقیم و مستقیم سرمایه داران ومنافعی که توسط آنها تامین خواهد شد قرار نگیریم قطعا میزان رضایت بیشتری را تجربه خواهیم کرد .
ما باید فرصت این را داشته باشیم که در روز به خودمان ، به احساساتمان به افکارمان و به دیدگاههایمان فکر کنیم . و بفهمیم ما کی هستیم و چی هستیم . شاید یکی از دلایل احساس بی هویتی در جامعه امروز که منشا احساس پوچی و بی معنایی است این باشد . البته این به معنای این نیست که در گذشته وضعیت آدمها بهتر بوده است ،
اما واقعیت این است که میزان رضایت در گذشته ظاهرا بیشتر بوده است . و با توجه به اینکه اگر ما امکانات امروز را صد سال پیش وجود داشت رضایت بیشتری نیزداشتیم .
با این حال چرا امروز با وجود این همه امکانات رضایت ما روز به روز در حال کاهش است ؟
خوانندگان عزیز 300 مقاله در سایت خود بیداری برای آموزش طرحواره درمانی برای خواندن و آموزش در دسترس است .
اگر روانشناس هستید می توانید از محصولات آموزشی روانشناسان استفاده کنید
محصولات آموزشی روانشناسان:
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی
دیدگاهتان را بنویسید