بازی ها در تحلیل رفتار متقابل 6 بازی 6 مرحله
بازی ها در تحلیل رفتار متقابل
سلام من ارسطو رضایی هستم و در این نوشته می خواهم در مورد مفهوم بازی ها در تحلیل رفتار متقابل، انواع بازی ها، چرا بازی ها شکل می گیرند؟ هدف بازی های روانی در چیست؟ بازی های روانی تا کجا ادامه می یابد؟و روش درمان بازی های روانی توضیح دهم، از شما می خواهم صبور باشید و مطلب را تا انتها مطالعه بفرمایید:
در ویدئوی زیر به صورت مفصل در مورد بازی ها در تحلیل رفتار متقابل توضیح داده ام برای این منظور ویدئوی زیر را ببینید.
(فیلترشکن خود را خاموش کنید)
استفاده از کلمه بازی نباید ما را دچار اشتباه کند. بازی به معنای تفریح و لذت بردن نیست. بازی، ارتباط متقابل موازی با هدف نهفته است که تا کسب نتیجه نهایی پیش بینی شده و مشخص پیش می رود.
در تمامی روابط اجتماعی انسان ها بازی وجود دارد و تحلیل رفتار متقابل که یکی از رشته های روان شناسی اجتماعی است، به بررسی بازی ها از جنبه های مهم تحلیل رفتار متقابل می پردازد.
انواع بازی ها در تحلیل رفتار متقابل
بررسی عملی بازی ها موارد ویژه ای را که در موقعیت های خاص ارتباطی تکرار می شوند مورد توجه قرار می دهد و تحلیل نظری بازی ها به طبقه بندی و خلاصه کردن مجموعه بازی های مختلف روانی مربوط می شود تا بتوان هر یک از بازی ها را در جایگاه فرهنگی خود و مستقل از محتوایی که در لحظه وقوع دارند، مورد مطالعه قرار داد.
بازی های روانی یکی از روش های پر کردن وقت، گذراندن عمر و ارتباط با دیگران است که در جستجوی کسب نوازش صورت می گیرند. شروع بازی های روانی از ایجاد یک رابطه متقابل پنهان آغاز می شود که به آن روابط دو سطحی می گویند. در حقیقت زمانی که دو نوع پیام (اجتماعی و روانی) همزمان با یکدیگر ارسال می شود و معنی روانی و پنهان چنین پیام هایی با پیام در سطح اجتماعی و آشکار آن تفاوت داشته باشد، بازی های روانی صورت می گیرند.
انواع بازی ها در تحلیل رفتار متقابل فاقد صمیمیت، صداقت، صراحت و دارای ۴ ویژگی اصلی هستند:
- بازی با یک ارتباط متقابل موازی شروع می شود که از نظر اجتماعی قابل قبول است.
- در زیر رابطه موازی، یک رابطه پنهان وجود دارد که هدف اصلی بازی در آن نهفته است.
- بازی به یک نتیجه قابل پیش بینی ختم می شود که همان هدف اصلی بازی است.
- بخش «بالغ» شخصیت در بازی ها حضور ندارد. بر این اساس بازی های روانی شامل یکسری قوانین و در نهایت یک پاداش است. بازی ها به ظاهر منطقی، ولی دارای یک انگیزه پنهانی هستند.
همان طور که بیان شد، بازی های روانی مانع از برقراری روابط صادقانه، صمیمی و شفاف بین افراد می شوند و برای برنده شدن صورت می پذیرند؛ ولی کسی که بازی را به عنوان یک شیوه زندگی بر می گزیند، برنده نیست. گاهی یک فرد به عنوان یک بازنده عمل می کند تا در بازی انتخابی خود برنده شود.بازی های روانی در تحلیل رفتار متقابل مورد بررسی قرار می گیرند.
معمولا بازی ها تکراری هستند و افراد آن رفتارها را به همان شکل گذشته تکرار می کنند و فقط زمان و مکان سایر بازیکنان در بازی ممکن است تغییر کند. به علت همین تکرارهاست که فرد می گوید: «همیشه این اتفاق ها برای من پیش می آید».
اگر بازی های روانی از والدین گرفته شده باشند، آنها از بخش «والد» شخصیت فرد شروع می شوند و اگر در احساس و تجربه های دوران کودکی ریشه داشته باشند، از بخش «کودک» شخصیت فرد شروع خواهند شد.
بازی با نتیجه ای به پایان می رسد که در آن حداقل یکی از شرکت کنندگان در بازی احساس بد و بازنده بودن خواهد کرد و به نوعی به احساسی منفی می رسد؛ مانند احساس طرد شدن، گناه، خشم، ناامیدی و آسیب روانی که آن را در راستای تایید و تثبیت وضعیت موجود زندگی خود به کار می برد.
می توان بازی ها را در ۶ مرحله خلاصه کرد:
- رابطه پنهان
- پاسخ مورد نظر (مساعد یا دلخواه)
- کنش و واکنش بازی
- تغییر نقش
- بر هم خوردن بازی
- احساسات ناخوشایند و تخریبی
بازی ها و وضعیت های چهارگانه زندگی
نوع بازی روانی که در آن شرکت می کنیم به یکی از وضعیت های چهارگانه زندگی که انتخاب کرده ایم، بستگی دارد. وضعیت زندگی در نهایت همان احساسی را که پس از بازی به آن نیاز داریم، تعیین می کند.
مهم نیست که این بازی درست یا غلط و خوب یا بد است، مسئله مهم شرایط حاضر در بازی است که نشان دهنده بهترین انتخاب بوده تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
وضعیت اول: «من خوب نیستم، شما خوب هستید»
در این وضعیت بازی هایی مانند «من بیچاره»، «آیا وحشتناک نیست» به عنوان پاداش آخر بازی، حاوی مجموعه ای از احساسات زیان آور مثل احساس گناه، تقصير، طردشدگی و آسیب روحی هستند که خود باعث تقویت بیشتر احساس «دوست داشتنی نبودن» یا «شایستگی عشق را ندارم» و یا «من خوب نیستم» می شود.
وضعیت دوم: «من خوب نیستم، شما خوب نیستید»
در وضعیت دوم هر بازی خاصی که شروع شود، منجر به احساس ناامیدی، انزوا و کناره گیری شدید خواهد شد.
وضعیت سوم: «من خوب هستم، شما خوب نیستید»
بازی هایی مانند «اگر به خاطر تو نبود»، «بین منو به چه کار وادار کردی»، «همه اش تقصیر تو بود» یا «مال من بهتر از مال تو است» باعث می شود تا بازیگر در نهایت به حدی احساس خشم کند که منجر به تقویت بی اعتمادی او نسبت به اطرافیانش شود.
وضعیت چهارم: «من خوب هستم، شما خوب هستید»
در این وضعیت هیچ نوع بازی روانی وجود ندارد و هر آنچه هست مجموعه ای از احساسات و عواطف صمیمانه است. این مسئله حقیقت دارد که اگر از ایجاد و تبادل صمیمیت گریزان باشیم، بازی ها روشی در اختیار ما قرار خواهند داد که در حین آن با دیگران تعامل داشته باشیم و کمبود صمیمیت را با بازی های روانی جبران کنیم.
دلیل شکل گیری انواع بازی ها در تحلیل رفتار متقابل
کودکان از بدو تولد و آغاز زندگی خود با بازی های روانی گوناگون در ارتباط بوده و آنها را تجربه می کنند. از دیدگاه جامعه کنونی پرورش کودک، به معنای مراحل آموزش بر پایه این است که کودک باید چه بازی های روانی را فرا گیرد و به چه نحوی بازی کند.
بازی های روانی مورد علاقه کودک مانند نمایشنامه زندگی، در نهایت مشخص کننده سرنوشت، موقعیت او در ازدواج، شغل، تحصیل و حتی مرگ او خواهد بود.
والدین وقت زیادی را صرف پرورش فرزندان خود می کنند و هنگامی که به تعلیم در زمینه مراسم و مناسک و وقت گذرانی های مناسب با نمایش نامه زندگی آنها می پردازند، موضوع بازی های روانی را نادیده می گیرند و فراموش می کنند که در حال آموزش بازی ها نیز هستند. بازی های روانی سازنده اصلی و تهییج کننده پویایی شناسی خانواده ها است و دارای ماهیت تقلیدی هستند.
به عنوان مثال وقتی برادر بزرگتر هنگام صرف غذا دچار دل درد می شود، پدر و مادر به او توجه کرده و او را نوازش می کنند. برادر کوچکتر هم با اظهار دل درد به انتظار همان نوازش ها و توجه ها می ماند. اگر این بازی چند بار تکرار شود، بخشی از شخصیت برادر کوچکتر خواهد شد و در آینده هر وقت امتیازی به رقیب او داده می شود، حسادت کرده و خودش را به بیماری خواهد زد. در این بازی ارتباط متقابل پنهان در سطح اجتماعی من حالم خوب نیست (و در سطح روانی (باید به من هم توجه کنید) است).
مثال فوق نشان میدهد که کودکان بازی ها را به صورت عمدی و آگاهانه آغاز می کنند، اما پس از آن که هر بازی طرح ثابتی از پیام و پاسخ پیدا کرد، چگونگی پیدایش آن با گذشت زمان فراموش می شود.
طبقه بندی انواع بازی ها
طبقه بندی بازی ها را می توان بر اساس عوامل متعددی، از جمله تعداد بازیگران، سه عامل کیفیتی و درجات بازی انجام داد.
بر اساس تعداد بازیگران، بازی بین دو نفر، سه نفر یا چند نفر انجام می گیرد. علاوه بر تعداد بازیگران، سه عامل کیفیتی نیز در طبقه بندی بازی ها تاثیر دارند:
- انعطاف پذیری: بازی فقط با تبادل یک پیام و پاسخ، در سطحی ضعیف صورت می گیرد.
- مقاومت: بعضی از مردم در ادامه بازی پایدار بوده و مقاومت نشان می دهند.
- شدت: افراد این نوع بازی ها را با شدت عمل و نیروی تهاجمی شدید اجرا می کنند.
سه عامل ذکر شده، نشان دهنده کیفیت یا خشونت بازی ها هستند. افراد بازی ها را با نرمی و سادگی شروع می کنند، اما به صورت تدریجی به مرحله سختی، خشونت و شدت می رسانند. درجه های بازی ها را میتوان به صورت زیر طبقه بندی کرد:
- بازی درجه ۱: این نوع بازی ها در سطح اجتماع و میان عموم مردم قابل اجرا شدن، هستند.
- بازی درجه ۲: شامل بازی هایی است که از آن صدمه دائمی و غیرقابل جبرانی به وجود نمی آید، ولی بازیگران ترجیح می دهند که در برابر مردم اتفاق نیفتد؛ مانند بازی های روانی جنسی.
- بازی درجه ۳: این گروه از بازی ها شدید بوده و عاقبت آن به بیمارستان يا دادگاه می انجامد.
بازی ها را می توان از طریق سایر عوامل دیگر نیز رده بندی کرد؛ مانند هدف ها، نقش یا امتیاز، ولی بهترین روش برای طبقه بندی بازی ها بر اساس وضعیت وجودی آنها است که عملی ترین رده بندی آن برحسب مسائل جامعه شناسی است.
جامعه شناسی بازی ها
بازی ها را می توان بر اساس موقعیت های اجتماعی آنها رده بندی کرد:
۱. بازی های زندگی در تحلیل رفتار متقابل
این نوع بازی ها تأثير مهم و سرنوشت سازی برای افرادی که به آن مشغول هستند، دارند و گاهی باعث تغییر مسیر زندگی آنها می شود و در سرنوشت دیگران نیز موثر است. برخی از بازی های زندگی به این شرح است:
- بازی الکلی
- بازی بدهکاری
- بازی یک لگد به من بزن
- بازی حالا گیرت اوردم
- بازی ببین مجبورم کردی چه کار کنم
۲. بازی های ازدواج در تحلیل رفتار متقابل
هر بازی می تواند چارچوبی برای زندگی زناشویی یا زندگی خانوادگی باشد، اما برخی از آنها در ازدواج دوام بیشتری دارند. لازم است تا بازی های مربوط به روابط جنسی را از بازی های ازدواج جدا کرد. برخی از بازی های ازدواج به شرح زیر است:
- بازی قهر
- بازی دادگاه
- بازی زن سرد مزاج
- بازی مظلومانه
- بازی اگر به خاطر تو نبود
- بازی ببین من چقدر سعی کرده ام
- بازی عزیزم
٣. بازی های میهمانی در تحلیل رفتار متقابل
میهمانی ها بهترین مکان برای وقت گذرانی و بازی ها هستند و بلافاصله پس از کمی آشنایی بین میهمانان بازی ها شروع می شوند؛ بازی هایی که اغلب در میهمانی ها و موقعیت های اجتماعی مشابه تکرار می شوند، به شرح زیر است:
- بازی ترسناک نیست
- بازی ایرادی
- بازی شلمیل (نام مردی که سایه خود را به شیطان می فروشد)
- بازی آره، اما!
۴. بازی های روابط جنسی در تحلیل رفتار متقابل
بازی های روابط جنسی گاهی برای بهره گیری از انگیزه جنسی و در بعضی مواقع برای گریز از انگیزه های آنی جنسی انجام می شود. این بازی ها در واقع بر اثر منحرف شدن از مسیر اصلی غریزه جنسی روی می دهند که در آنها رضایت جنسی جای خود را به هدف های بازی داده است و اساس بازی را تشکیل می دهد. عنوان برخی از این بازی ها عبارت است از:
- بازی تو و او با هم دعوا کنید
- بازی انحراف
- بازی تجاوز
- بازی جوراب
- بازی سرسام
۵. بازی های مجرمان در تحلیل رفتار متقابل
این نوع بازی ها بیشتر در دنیای مجرمان، در زندان یا خارج از آن رواج دارد که به این شرح است:
- بازی دزد و پلیس
- بازی چه جوری از اینجا در برویم
- بازی بیا سر فلانی را کلاه بگذاریم
۶. بازی های اتاق مشاوره در تحلیل رفتار متقابل
برای روان کاوها و تحلیلگران حرفه ای آگاهی داشتن از بازی هایی که احتمال دارد در روند درمان پیش بیایند، حائز اهمیت است و به سه نوع تقسیم بندی می شوند:
الف) بازی های که درمان گرها اجرا می کنند.
ب) بازی هایی که درمانجو های حرفه ای به اجرا در می آورند.
ج) بازی هایی که بیماران و مراجعه کنندگان عادی انجام میدهند.
برخی بازی های مربوط به اتاق مشاوره به شرح زیر است:
- بازی گلخانه
- بازی من فقط دارم کمک می کنم
- بازی مستحق
- بازی روستایی
- بازی روان پزشکی
- بازی احمق
- بازی چوب زیر بغل
بازی های خوب در تحلیل رفتار متقابل
هنگامی که مزایای اجتماعی بازی ها از پیچیدگی های انگیزشی آن بیشتر باشد، به ویژه اگر بازیگر بدون تفکر یا انگیزه منفی با طرف مقابل خود به ارتباط متقابل بپردازد و با این شرایط بازی به سود حال بازیگران دیگر باشد، گفته می شود فرد به «بازی های خوب» پرداخته است. اما به هر حال به علت وجود انگیزه های پنهانی و سایر جنبه های بازی، این ارتباط ها همچنان در حوزه بازی ها هستند. برخی بازی های خوب عبارت است از:
- بازی تعطیلی
- بازی شوالیه
- بازی خوشحال می شوم کمک کنم
- بازی تواضع
- بازی افتخار خواهید کرد که مرا می شناسید
برخی انگیزه های نهفته در این بازی ها از قبیل سرپوش گذاشتن بر روی شرارت های گذشته یا حال، کسب موقعیت های اجتماعی، طرح دوستی و آشنایی برای اهداف آینده است.
اساس بازی ها در تحلیل رفتار متقابل
ریشه بازی های مورد علاقه هر شخص را باید در پدر و مادر و اجداد او جستجو کرد، زیرا بازی ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و بازیهای هر فرد را در فرزندان او می توان مشاهده کرد. بازی ها پیشینه وسیعی را دربر می گیرد که میتواند از ۱۰۰ سال گذشته تا ۵۰ سال آینده در یک خانواده را شامل شود.
بخشی از پرورش کودک در خانواده ها آموختن بازی ها به او خواهد بود تا فرا گیرد چه بازی هایی را با چه روشی اجرا کند. هر جامعه و هر طبقه اجتماعی بازی های خاص خود را دارد و در بعضی خانواده ها یا فرهنگ ها برخی بازی ها با اهمیت بیشتری به اجرا در می آید.
اهمیت اجتماعی بازی ها در تحلیل رفتار متقابل
بازی ها حد فاصل بین وقت گذرانی و صمیمیت هستند و از آنجایی که جامعه از صراحت ناشی از صمیمیت گریزان است، گاهی از ایجاد آن پرهیز شده و به بازی های روانی پرداخته می شود.
هنگامی که وقت گذرانی ها به مرور کسالت آور شوند، اکثر مردم به بازی ها می پردازند و به طور معمول افرادی را برای بازی انتخاب می کنند که همان بازی هایی را که خودشان دوست دارند، اجرا کنند. اگر فردی از این گروه بازی خود را تغییر دهد، از دور بازی ها بیرون رانده می شود، ولی ممکن است در جمع دیگری با آغوش باز پذیرفته شود.
بعد از بازی چه؟
زندگی به معنای پر کردن زمان تا هنگام فرا رسیدن مرگ است که بخشی به صورت جبر و قسمتی اختیاری است. افرادی که احساس خوشبختی دارند، از عاملی که فراتر از رفتارهای ناخودآگاه انسان که همان آگاهی است، استفاده می کنند.
آگاهی عامل رهایی از باورهای از قبل برنامه ریزی شده «کودک»، دستورهای «والد»، و آلودگی های «بالغ» است و در نتیجه منجر به کسب هویت فردی و استقلال می شود. عاملی که در آن حق انتخاب و ابراز عقیده وجود دارد و انسان را به صمیمیت می رساند و رابطه ناشی از آن، عاری از هر نوع ارتباط پنهان، ایستا، شرطی و غیرمستقیم است.
نمونه چند بازی رایج در تحلیل رفتار متقابل
بازی روانی آره، اما…
یکی از رایج ترین بازی ها در میهمانی ها بازی «آره، اما…» است که فردی مشکل خود را عنوان می کند و هر یک از افراد آنجا سعی می کنند راه حلی ارائه دهند که معمولا با عبارت «چرا آن کار را نمی کنی؟» شروع می شود؛ اما فرد شروع کننده بازی پاسخ آماده «آره، اما..» را دارد و سعی خواهد داشت کاری کند که همه جا بزنند (انصراف دهند) و او برنده شود تا بتواند احساس های تخریبی خود را زنده کند.
بازی قهر
این بازی از بازی های رایج در ازدواج است که در آن یکی از همسران (زن یا شوهر)، مثلا برای رفتن به سینما پیشنهاد می دهد، اما در گفتگو هایی که بین آنها انجام می شود، یکی از دیگری دلخور شده، قهر می کند و از رفتن به سینما امتناع می ورزد، در حالی که از ته قلب مایل به رفتن است و با نرفتن خود احساس های تخریبی ناشی از بازی را تجربه می کند.
بازی اگر به خاطر تو نبود…
در این بازی فرد از وضعیت محدود کننده ای که در آن قرار دارد و خود به نوعی در ایجاد آن دخیل بوده است، بهره گیری می کند تا احساس های تخریبی خود را زنده کند. چنین فردی با گله و شکایت از وضع خود، بازی را آغاز می کند و حتی اگر شرایطی برایش پیش بیاید که بتواند از این وضعیت محدود کننده خارج شود با بهانه ای آن را نخواهد پذیرفت.
مثلث کارپمن
مثلث کارپمن یک نمودار ساده برای تجزیه و تحلیل بازی های روانی افراد است. هرگاه فردی به بازی های روانی می پردازد، وارد یکی از نقش های از پیش تعیین شده خود می شود. این نقش ها شامل سه گروه هستند:
- بازی روانی ناجی
- بازی روانی قربانی
- بازی روانی ظالم یا آزارگر
معمولا فردی که بازی را شروع می کند با یکی از نقش های نام برده، وارد رابطه می شود، سپس در طول رابطه به نقش دیگری تغییر وضعیت می دهد.
به عنوان مثال مادر به فرزند خود می گوید: «من امروز تو را تا محل کار می رسانم» (نقش ناجی)، فرزند او پاسخ می دهد؛ اما من دوست ندارم مرا با این ماشین قدیمی ببینند. در این هنگام مادر احساس قربانی بودن می کند و در پاسخ با نقش آزارگر درونی، به خود می گوید: «تقصیر من است که به فکر راحتی او هستم، من از زندگی و بچه هیچ شانسی ندارم» یا با نقش آزارگر بیرونی، به فرزند خود می گوید: «تو لیاقت محبت های مرا نداری، بهتر است با اتوبوس بروی».
در برخی بازی ها یکی از این سه نقش به طور کامل غالب است و نمایان تر از سایر نقش ها دیده می شود؛ مانند بازی «منو بزن» که در آن نقش قربانی غالب است یا بازی «خوب گیرت آوردم» که فرد بازیگر در نقش آزارگر نمایان می شود و در بازی «من فقط می خواستم کمک کنم» بازیگر نقش ناجی را بازی می کند.
روش درمان انواع بازی های روانی و رهایی از بازی های روانی
برای درمان انواع بازی های روانی یک روش این است که به یک روانشناس متخصص و صاحب صلاحیت مراجعه کنید که در این زمینه می توانید از روانشناسان مرکز خودبیداری کمک بگیرید، روش دوم شرکت در کارگاه آموزشی تحلیل رفتار متقابل است که برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این کارگاه می توانید روی عکس زیر کلیک کنید:
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9 صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی
دیدگاهتان را بنویسید