چگونه با ترس ازمرگ روبروشویم؟ همراه با 10 دقیقه پادکست
چگونه با ترس از مرگ روبرو شویم؟
بسیاری از مردم از مرگ می ترسند، علت ترس از مرگ چیست ؟ در درجه اول باید گفت که ترس از مرگ ( اگر که به صورت سالم تجربه شود ) می تواند دستاوردهای خوبی داشته باشد.
ترس از مرگ سبب میشود که بدانیم زندگی ما زمان محدودی دارد و نامحدود نیست، شوپنهاور توصیه به ترس ازمرگ می کند و می خواهد که واقع بینانه فکر کنیم و میگوید:«طوری زندگی میکنیم که انگار قرار نیست بمیریم و طوری میمیریم که انگار هیچ وقت نبودیم»
همانطور که من ( ارسطو رضایی) در خوانش کتاب شجاعت بودن، اثر پل تیلیش (گفتهام: عدم دائماً پشت در ایستاده است، مرگ برای ما اضطراب زا است.
اگر که میخواهید خوانش «کتاب شجاعت بودن» اثر پل تیلیش رابشنوید لینک زیر را کلیک کنید
ترس از مرگ بخاطر زندگی نکرده:
ترس از مرگ، سبب میشود که به دنبال خواستههای حقیقی خود برویم، سارتر نیز توصیه به ترس ازمرگ بصورت سالم می کند و میگوید:«برای زندگی، به جز قلعه سوخته، هیچ چیز نگذارید، با تمام وجود زندگی کنید و بمیرید»
مرگ آگاهی و ترس ازمرگ سبب می شود که تصور نکنیم که زمان نامحدود است و بتوانیم آنطوری که میخواهیم زندگی کنیم, افرادی که به گفته نیچه، آن طوری که می خواهند زندگی نکنند، وقتی که مرگ از راه میرسد، ترس و وحشت زیادی دارند، زیرا آن طوری که می خواستند زندگی نکردند و به دنبال خواسته هایی رفتند که در لحظه مرگ میفهمند چقدر این خواسته ها برایشان بی ارزش بودند.
من به عنوان یک روانشناس، از شما می پرسم:
- خواسته های حقیقی شما در زندگی چیست؟ تصور کنید که قرار است فردا بمیرید، چه کاری انجام می دادید که تا به حال انجام نداده بودید؟ و دست از چه کاری می کشید؟حدس می زنید که حداکثر چند سال زندگی کنید؟ در حال حاضر چند سال دارید؟
بر اساس مشاهدات, اینطور به نظر می رشد که بیشتر می توانیم۷۰ تا ۹۰ سال (کمی بیشتر یا کمتر ) امید به زندگی داشته باشیم.
حال از خودتان بپرسید:
طرحی که برای زندگی در حال حاضر دارم مربوط به چند سال است؟ مثلاً اگر که در حال حاضر ۴۰ سال دارید پس حداکثر ۵۰ سال دیگر در قید حیات هستید، آیا طرحی که برای زندگی دارید برای ۵۰ سال بعد است و یا اینکه تصور میکنید که صد سال دیگر هم در قید حیات هستید؟
شاید تا بحال هرگز، هیچ وقت تمایل نداشتید که به مرگ بیندیشید و علت ترس از مرگ خود را بفهمید من بارها و بارها اینجا و آنجا شنیدم که: آدم نباید به مرگ هرگز فکر کند.
البته اگر که ما بخواهیم شب و روز به مرگ فکر کنیم، قطعاً شیوه ای ناسالم است ومن این شیوه را تائید نمی کنم و هدف و مقصود فلاسفه هم این نبوده است، اما اگر که به اندازه ای فکر کنیم که به محدودیت زمانی خود آگاه شویم و در طرح زندگی خود بازنگری انجام بدهیم حتماً شیوه ای سالم است.
به گفته ی اپیکور:
آنجا که مرگ هست ما نیستیم و آنجا که ما هستیم مرگ نیست
چگونه با ترس ازمرگ روبروشویم؟
ما اصلاً مرگ را تجربه نمی کنیم وقتی که مرگ فرا میرسد ما دیگر نیستیم، مرگ وارد آگاهی ما نمی شود، پس ما هیچ تصوری از مرگ نداریم، فقط میمیریم وقتی که مرگ میرسد، چراغ آگاهی ما خاموش می شود.
ممکن است بگوئید که من می خواهم بدانم توصیه های روانشناسی شما برای روبرو شدن با ترس از مرگ چیست؟در این پادکست، من از منظر یک روانشناس بالینی درباره این صحبت کردهام که به صورت خردمندانه چه نگاهی باید به مرگ داشت؟و آیا باید ترس از مرگ داشت؟با ترس از مرگ باید چگونه برخورد کنیم؟
روشن است که اگر شما دائما به مرگ خود یا عزیزانتان فکر می کنید و دائما نگران این موضوع هستید، پای یک مشکل روانشناختی درمیان است که ممکن است یکی از آنها طرحواره رهاشدگی باشدف دراینصورت می توانید خود را درمان کنید.
پژوهش روانشناسان نشان داده است که مرگ کاملا مانند خواب و یا سرماخوردگی است وقتی که لحظه مرگ فرا می رسد چه احساسات بدنی خواهیم داشت؟ چگونه با این پدیده روبرو میشویم؟
در این پادکست من به شما کمک می کنم تا تصویر دقیقتری از پدیده مرگ در ذهن خود داشته باشید و تصویر روشنی درباره آن داشته باشید و پاسخ سوال چگونه ترس از مرگ را از بین ببریم را خواهید یافت.
معمولاً جامعه و مردم ترس از مرگ را به شکلهای مختلف انکار میکنند و دوست ندارند درباره آن صحبت کنند یا علت ترس از مرگشان را بدانند، در این پادکست به صورت واضح و روشن، آشکار و دقیق درباره علت ترس از مرگ صحبت کردهام.
به پادکست زیر که مفصلا درمورد مواجهه با ترس از مرگ از منظر روانشناسی صحبت کرده ام گوش کنید:
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی
دیدگاهتان را بنویسید