عشق رمانتیک چیست؟ ای کاش عاشقانه ازدواج می کردم!1پادکست رایگان
عشق رمانتیک چیست؟ کاش عاشقانه ازدواج می کردم!
من ارسطو رضایی هستم و در این مجموعه مقالات می خواهم به معرفی باورهایی می پردازم که می تواند تیشه به ریشه رابطه بزنند.
قبل از نوشتن این مطلب یک جستجوی ساده در اینترنت انجام دادم و متوجه شدم مردم عبارات زیر را بسیار جستجو می کنند:
- ای کاش عاشقانه ازدواج می کردم.
- کاش منم با عشق و علاقه ازدواج می کردم.
- عشق رمانتیک چیست؟ عشق چیست ؟
- کاش ازدواج من رمانتیک بود.
- چطور می توانیم ازدواجی رمانتیک داشته باشیم؟ رمانتیک بودن یعنی چه ؟
در این نوشته قرار است که در مورد این صحبت کنیم که آیا لازم است که ازدواج عاشقانه داشته باشیم؟ اگر در رابطه ای هستید آیا ذهن شما بسیار مشغول این است که ای کاش عاشق باشم و اگر نباشم رابطه من قطعا بد خواهد بود؟روانشناسی در این باره چه می گوید؟
عشق رمانتیک چیست؟ رمانتیک بودن یعنی چه ؟
عشق رومانتیک به عشقی گفته میشود که مبنای آن صرفاً احساسات باشد در این حالت من کاملاً دلباخته شخصی هستم که به او عشق می ورزم و هر روز به او فکر می کنم.
- بر اساس مطالعات هلن فیشر، فردی که گرفتار عشق رمانتیک هست، ۹۵ درصد از ساعات روز را به مخاطب خود فکر میکند، بسیاری از افراد معتقد هستند که در صورتی که با این شرایط ازدواج کنند می توانند رابطه بسیار خوبی را تا ابد با همسر خود داشته باشند و اگر این شرایط مهیا نباشد و ازدواج به گونهای باشد که آنقدر رمانتیک نباشد و فقط به دیگری احساس خوبی داشته باشند یا به هر حال شرایط کاملا رمانتیک نباشد آنگاه رابطه خوبی ندارند، وبه همین دلیل دائما با خودشان فکر می کنندکاش عاشقانه ازدواج می کردم! اما این یک باور نا درست و غلط است! یکی دیگر از باورهای غلطی که می تواند سبب تخریب رابطه شود، این باور است که:آدم باید رمانتیک ازدواج کند، در این صورت ازدواج خوبی خواهد داشت.
- مصاحبه مجله آلمانی اشپیگل با هلن فیشر
تصویری از عشق رمانتیک
چراغ ها خاموش می شوند، پرده ها بالا می روندو آهنگی آرام نواخته می شود، شمع ها روشن می شوند و زن و مردجوان درکنار هم به خورشیدی که در دریای آبی درحال غروب کردن است نگاه می کنند، آنها تصمیم می گیرندکه به هم وفادار باشندو برای همیشه درکنارهم باشند، آنها عمیقا می دانندکه هیچ وقت و هرگزخیانت نخواهند کرد، آنها میدانند که هیچ وقت و هرگزاز یکدیگر زده نمی شوند, عشق آن ها بی انتهاست،
هیچ چیزی مانند تفاوت اقتصادی، تفاوت فرهنگی، مخالفت والدین، موقعیتهای اجتماعی، نمیتواند مانع آنها شود، عشق رمانتیک می تواند همه این موانع را ردکند، آنها بزرگترین لازمه ازدواج خوب را با خودشان دارند و عشق آنها روز به روز بیشترو بیشتر خواهد شد! آنها همیشه به خاطر دارندکه هیچ روزی بهتر و عاشقانه تراز روز آشنایی نیست، زیرا در این روز عشق رمانتیک اتفاق افتاده است!
این تصویر ذهنی بسیاری از افراد درجامعه ماست و به همین دلیل علاوه بر سالگرد ازدواج، ماهگرد ازدواج هم می گیرند تا یاد آوری کنندکه عاشق هم بودند و رابطه شان گرم بماند! آنها به دنیال ازدواج رمانتیک و عاشقانه هستند و درنهایت به یک جدایی رمانتیک(یا شاید هم نه خیلی رومانتیک) می رسند!
مردان و زنانی که توقع دارند، ازدواجشان همیشگی باشد و همان احساس عاشقانه اولیه را داشته باشند، وقتی که دچار تعارض میشوند، به شدت نا امید میشوند، زیرا تصور می کردند که عشق رمانتیک سبب می شود که به هر مانعی غلبه کنند وچون عاشق هم هستند با همه مشکلات و ناکامی ها کنار می آیند و اصلا دیگر مشکلی به وجود نمی آید، اما بعد از مدتی متوجه می شوند که شور و اشتیاق لذت بخش اولیه کم و محو می شود و وقتی که با واقعیت های زندگی روبرو می شوند، عشق رمانتیک از بین میرود، و بقول حافظ :
که عشق آسان نمود اول ولی افتادمشکلها
بعضی از زوجین، احساس فریب خوردگی می کنند و وقتی که احساسات عاشقانه فرو کش می کند و روال عادی زندگی می شود، احساس ناامیدی و افسردگی میکنند، زیرا احساس میکنند که ازدواجشان خالی شده است و تصور می کنند که باید جدا شوند و طلاق و جدایی را سرنوشت خودمیدانند.
اما باید بدانیم که ازدواج تئاتر و نمایش نیست!
ازدواج، ارتباطی عملی و جدی است، کسی که انتظار داشته باشد او را به صورت بی پایان دوست داشته باشند و انتظار عشق بی پایان را داشته باشد، وقتی که روال زندگی اش بعداز ازدواج عادی می شود و می بیند مثل همه زنان و مردان دیگر شدند، احساس ناامیدی و افسردگی و پوچی می کند، بعضی از افراد خیال میکنند که کافی است که عاشق واقعی خود را پیدا کنندو حرف های عاشقانه بشنوند آنوقت خوشبخت شدند!
واقعیت این است که اینها همگی حرفهای بی اساس است، اصلاً چیزی بهنام زن یا مرد مناسب وجود ندارد، برای اینکه یک زندگی مشترک پرمعنا و شادی بخش با کسی داشته باشیم صدها و هزاران نفر هستند که میتوانند مناسب باشند. اما با این حال چرا پس میزان طلاق آنقدر بالا است و چرا افراد زیادی بدبینی ناسالمی درباره ازدواج دارند؟
شاید یکی از دلایل آن همین است که افراد تصور می کنند که باید ابتدا عشق را پیدا کنند و فردی عاشق آنها بشود یا خودشان عاشق کسی بشوند! واقعیت این است که آدم ها باید عاشق شدن را بیاموزند عاشق شدن غریزی یا فرایندی خود به خودی نیست.
هیچ زن و شوهری کامل نیستند، و چیزی به نام ازدواج رمانتیک وجود ندارد و باید قبول کنیم که ممکن است که شریک همان عاداتی داشته باشدکه ناراحت کننده باشد و یا اخلاق هایی که نمی شود تغییر داد.بعضی از افراد با این آزردگی های جزئی کنار می آیند و بعضی دیگر که همیشه به ازدواج رمانتیک فکر می کنند، دائماً گله و شکایت می کنند.
بارها و بارها مراجعینی داشتم که زندگی مشترک شان بسیار خوب بود اما چون مغز آنها از انتظارات رمانتیک و رویایی پر شده بود اشتباه خیال می کردند که زندگی آنها رویایی نیست در واقع آن ها خواسته و تصویری در ذهن داشتند که در واقعیت وجود نداشت.ذهن آنها دائما درگیر این فکر بود که ای کاش عاشقانه ازدواج می کردم.
یکبار به یکی از این مراجعینم خانمی بود که دائماً و بی جهت بر سر مسائل جزئی می نالید. و من حقیقتاً مسئله جدی در رابطه اش نمی دیدم، به او گفتم: «هی فلانی شاید زندگی همین باشد.»این جمله از مهدی اخوان ثالث است و در جلسات بعد این خانم به من گفت شاید باورتان نشود که این جمله تاثیر بسیار زیادی روی من داشت و با خودم گفتم زندگی همین است و بهتر است که خیلی رویایی فکر نکنم وفکر ازدواج رمانتیک را از سرم بیرون کنم و واقعیت ها را ببینم.
گاهی لازم است که از آرمان گرایی دست بردارید و از آنچه که دارید راضی و قانع باشید، اما در عین حال این باور مانند شمشیر دو لبه است. اگر زیادی قناعت داشته باشیم ممکن است که شایدگاهی بتوانیم تغییراتی را به وجود بیاوریم و رابطه خود را غنی تر و پربارتر کنیم، اما چون بسیار قانع هستیم دست به هیچ تلاشی نمی زنیم. من به این موضوع خیلی دقت می کنم این افراد به چند دسته تقسیم می شوند:
- بعضی از افراد با این جمله خود را فریب می دهند و دست از تلاشی که لازم است برای تغییر بکشند بر می دارند.
- بعضی از آنهاشاید باید جدا شوند، اما سعی می کنند با گفتن اینکه زندگی همین است خود را فریب بدهند.
- بعضی از آنها هم باید مهارت هایی را بیاموزند اما باز هم سعی می کنند با این جمله خود را فریب دهند.
- بعضی دیگر بسیار رویایی فکر میکنند و در حالی که هیچ اشکالی در رابطه آنها وجود ندارد چون یک تصویر غیر واقعی از ازدواج و رابطه دارند ایرادگیر هستند.
من بسیار توجه می کنم و غالبا چندین جلسه موضوع را به خوبی بررسی میکنم تا تشخیص بدهم آیا فرد باید قانع باشد و یا اینکه باید اقدامی انجام بدهد؟
بنابراین این باور و دائما فکر ازدواج و تصویر ازدواج رمانتیک را در مقابل چشمان داشتن می تواند زمینه رابرای تخریب رابطه و چه بسا طلاق و جدایی آماده کند.
چه کسانی می توانند عاشق شدن را بیاموزند؟
والدین، همبازی ها، کتاب ها، شبکه های اجتماعی، فیلم ها تلویزیون و ترانه های معروف، رسانه ها و شبکه های اجتماعی تصویرهایی به ما نشان می دهند که به حالتی از شیفتگی اشاره می کند:«مرحله آذرخشی» و آن را پایه و اساسظ ازدواج موفق می دانند و در اکثر فیلم ها می بینیم که دو نفر عاشق هم میشوند باهم ازدواج میکنند و فیلم به پایان میرسد.
یکی از آن باورهای غلط «عشق در نگاه اول» است، در حالیکه باور درست این است که عشق برای رشد نیاز به زمان دارد، شیفتگی یا جذابیت جسمانی احتمالاً در نگاه اول اتفاق می افتد، امّا عشق یعنی«من این یا آن ویژگیهایی را در تو دوست دارم و برای من دوست داشتنی است و از بودن با تو احساس رضایت و غنی بودن می کنم»
عشق رمانتیک همان عشق دیوانه وار است مانند داستان لیلیو مجنون، فیلم ها و ترانه ها و قصه های زیادی را دیده ایم و شنیده ایم که عشق دیوانه وار را به نمایش میگذارد، عشقی که یک شبه یک شخصیت را کاملاً متحول می کند، عشقی که مبنای سعادت و خوشبختی دو نفر می شود.
بسیاری از افراد با رویای همین عشق رمانتیک سالهای سال در انتظار می مانند و سالهای سال هم فریب می خورند،کسانی که هدفشان فقط این است که عاشق شوند و یا کسی به آنها عشق بورزد، تمایلی ندارند که مهارت ها و آموزش ها را برای غنی کردن رابطه بیاموزند، آنها منتظر عشق هستند.
آنها تمایلی ندارندکه مهارتهای زناشویی و عاطفی را بیاموزند یا به مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج بروند تا بتوانند دوست داشتن و جذابیت را در روابط بین فردی خود را افزایش بدهند. آنها به این فکر نمی افتند که علایق و ارزشهای مشترک خود را رشد بدهند و گسترش بدهند تا از بودن با هم خسته نشوند.
عشق رمانتیک احساسی داغ و آتشین است و خیلی زود هم از بین میرود، اما محبت و علاقه شعله ای است که به آرامی می سوزد و روح و جان را گرما می بخشد و باعث امنیت و آرامش می شود،
وقتی که زوج با یکدیگر آشنا میشوند و ازدواج میکنند در همان سالهای اول ازدواج متوجه میشوند که همسرشان آن مرد یا زن رویایی که در ذهنشان داشتند نیست و کسانی که میتوانند با این واقعیت سازگار بشوند می توانند رابطه بهتری داشته باشند.
اما کسانی که به شدت رمانتیک هستند نمیتوانند با این واقعیت کنار بیایند افراد رمانتیک در جستجوی مهربانی، امنیت و اشتیاقی هستند که در رویای آن ها در عشق رومانتیک به دست می آید و آن وقت از ارتباط جنسی با او لذت می برند، گاهی اوقات آنها انتظار دارند که همسرشان نقش پدر، شوهر، مراقب دوست آرمانی آنها را ایفا کند.
از نظر ما، در روانشناسی و آموزش روانشناسی، عشق رمانتیک می تواند علامت مشکلات روان شناختی هم باشد!
در فیلم هم میبینیم که زنی زیبا و پولدار با راننده شخصی ازدواج میکند، یا مردی بسیار پولدار با دختری بسیار فقیر ازدواج میکند. بیشتر شما احتمالاً فیلم سیندرلا را دیده اید،
اگر چه از لحاظ دموکراسی و حقوقی ما معتقد هستیم که زن و مرد برابر هستند، اما واقعیت این است که افرادی که از لحاظ طبقاتی خیلی با یکدیگر فرق دارند خیلی کم پیش می آید که مسائل مهم را مانند یکدیگر ببینند و این تفاوت دیدگاهشان تبدیل به یک مانع می شود:
مثلاً ممکن است که زنی که از طبقه کمتر مرفه با مردی مرفه ازدواج کرد، توقع دارد که آن مرد همه چیز را بهبود ببخشد و هزینههای زیادی کند غافل از اینکه اگر او می خواست به شدت اهل خرج کردن باشد به ثروت نمی رسید،
یا مردی که دیپلم هم نگرفته با زنی که تمام اعضای خانواده اش متخصص هستند ازدواج می کند این افراد احتمالا با مشکلات بسیار جدی روبرو خواهند شد ولی چرا با این وجود با همدیگر ازدواج می کنند؟
چون که زیاد فیلم دیدندیا این باور غلط توسط جامعه و فرهنگ و قصه و افسانه ها به فرد القا شده است، ما باید این نگاه رمانتیک را رها کنیم و باید به محبت و صمیمیت زناشویی توجه کنیم و آن را مبنای ازدواج موفق بدانیم
برای داشتن صمیمیت توجه و محبت زناشویی که در آموزش روانشناسی داده می شود لازم است که چند ویژگی زیر را داشته باشیم:
- مهربانی
- توجه به همدیگر و توجه به رابطه
- سازگار شدن با عادات همدیگر
- فعالیتهای مشترک
- گفتگو به جای کنترل
- احترام متقابل نسبت به یکدیگر
اینها چیزهایی هست که باید بیاموزید و این طور نیست که اگر کسی عاشق شما بشود یا شما عاشق بشوید خود به خود این چیزها در مغز شما یا او نصب شود.
در رابطه زناشویی روال روزانه لباس پوشیدن، خوردن، کارکردن، خوابیدن و عادات دیگر با همدیگر تداخل پیدا میکند و زوجین باید یاد بگیرند چگونه سازگار شوند ویک چارچوب مشترک از عادات، اعمال و تجربه ها خلق کنند که در آن چارچوب همدیگر را بپذیرند و توهم نداشته باشند.
ما در کارگاههای آموزش مهارت های زناشویی در مرکز روانشناسی خودبیداری به دیگران آموزش می دهیم که می توانند رابطه ای پرمهر و غنی و پربار را بیاموزند ولازم نیست منتظر بمانند.(برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کارگاه مهارت های زناشویی، لینک را لمس کنید)
پادکست عشق رمانتیک چیست؟ ای کاش عاشقانه ازدواج می کردم.
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی2 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام و خسته نباشید من دختری بیست و پنج ساله هستم با فردی رابطه دارم ولی در این رابطه خیلی اذیت میشوم نه میتوانم آن رابطه را تمام کنم نه میتوانم همین گونه آن راقبول کنم تا به این سن دل به کسی غیر از این فردنداده ام واقعا دوسش دارم ولی حس نمی کنم اون منو دوس داشته باشه.
هر چند با زبان میگوید دوستم داره ولی کاراش بیشتر اذیتم میکنه یکسال و دو ماهه ارتباط داریم اوایل اینگونه نبود برای رابطه مون وقت میذاشت بهم توجه و محبت میکرد ولی بعد از چند ماه دیگه اینجوری نیست نه حالی ازم میپرسه نه براش مهمه نه پیام میده نه زنگ میزنه نه رابطه رو تمومش میکنه خیلی عذاب میکشم دلم پیشش گیره نمتونم بی خیالش بشم ذهنم همیشه درگیرشه ولی اون عین خیالش نیست لطفا راهنمایی کنید عقل و دلم باهم درگیرن شب و روز بحاله خودم فقط گریه میکنم.
یک رابطه سالم چه قوانینی دارد رابطه سالم طرفین خواسته ها و نیازهای یکدیگر را می بینند وقتی که یکی از طرفین نیازهای دیگری را نمی بیند خواستههای دیگری را نمی بیند و طرف دیگر میگوید که من عاشق او هستم دوستش دارم نمی توانم، با وجود اینکه می دانم که اهمیتی به من نمیدهد، به معنای این است که این رابطه یک رابطه ناسالم است.
احتمالا دست ها و پاهای شما به وسیله طرحواره ها زنجیر شده اند می توانید در سایت خود بیداری از تست آنلاین رایگان استفاده کنید تا طرحواره خود را بشناسید البته تا آخر مطالعه کنید.
به نکته بسیار خوبی اشاره کردهاید بین عقل و دل شما تعارض وجود دارد در ادبیات ما به این جنگ می گویند؛ عشق
عشقه نام گیاهی در جنگل است که درخت را کاملاً دربر می گیرد و آن را می خشکاند، اگر که شما هم نتوانید هیجان ها و احساسات خود را شناسایی کنید همین اتفاق برای شما خواهد افتاد ،در روانشناسی ما به این پدیده عاشقی نمی گویم بلکه جذابیت طرحواره ای گفته می شود .
جذابیت طرحواره ای یعنی اینکه شما جذب کسانی میشوید که دقیقا مانند والدین شما رفتار ناکارآمد دارند
با توجه به اینکه در بحران هستید بهتر است که ارتباط تنگاتنگی با یک روانشناس برقرار و بایکدیگربررسی کنید و اگر به این نتیجه رسیده اید که باید جدا شوید از روانشناس کمک بگیرید.