3 راهکار برای تغییر اخلاق بد همسر و 1 پادکست رایگان
- شناخت و پذیرش تفاوت های فردی
- شناختن طرحواره ها، شناخت طرحواره های ناکارآمد و تغییر آنها.
- بررسی کنید که آیا همسر شما مبتلا به اختلالات شخصیت است یا خیر؟
با شوهر بد اخلاق چه کنم؟
1_ تفاوت های فردی را بپذیرید:
من در مشاوره ازدواج به تفاوت ها بسیار توجه می کنم از مراجعین میخواهم که درباره این تفاوت با یکدیگر صحبت کنند و این فکر که او را تغییر خواهم داد را از سرشان بیرون کنند و درک کنند که همسرشان همینی هست که می بینند و نگویند که «اخلاق بد همسرم» بعدا تغییر می کند.
در واقع بیشتر اوقات به کار بردن واژه ی «اخلاق بد همسرم» هم اشتباه است، بلکه او انسانی متفاوت و جدای از شماست، تفاوت ها را همانطور که هست ببینید و نهایتا مذاکره کنید و نتایج مذاکره ی روشنفکرانه را هم بپذیرید.
من در مشاوره ازدواج به زوجین کمک می کنم مخاطب خود را به همین صورت که هست در ابتدا ببینند و بشناسند و بعد بپذیرند، و اگر که دیدگاه و یا عقیده ای دارند، بهتر است که همانجا (در اتاق مشاوره) بیان کنند تا اگر مخاطب خواست تغییر کند، بگوید که این تصمیم را دارد و اگر که این تصمیم را نداشت در همانجا (در اتاق مشاوره) مطرح کند، و من هم به عنوان مشاور ازدواج بتوانم مداخلات کارشناسانه انجام بدهم.
همچنین بعد از اینکه من شدت تفاوت ها را در آنها بررسی کردم، به آن ها توصیه میکنم که شما حتی اگر بخواهید فقط تا اندازهای می توانید خود و یا خواستههای خود را تغییر بدهید و اگر بخواهید با اجبارخودتان را مجبور به کاری بکنید که از نظر خودتان احمقانه است دیر یا زود مانند دیگ زودپز منفجر می شوید، پس بهتر است اگر وعده تغییر میدهید کاملا واقع بینانه باشد و وعده سر خرمن ندهید و یا خودتان را مجبور نکنید. تمام آنچه که در کتاب کنترل را بروی زمین بگذار گفته ام نیز همین است، کنترل یک توهم است.
تا دلتان بخواهد مراجعین زیادی در مشاوره ازدواج داشتم که کاملاً با چشمان خود تفاوت های خود را با فرد مورد نظر قبل از ازدواج می دیدند، اما با خودشان فکر کردند که حتماً بعد از ازدواج تغییر می کند، غافل از اینکه این فکر که من باید از او انسانی بهتر بسازم و او را تغییر بدهم باعث می شود که از رفتارهای مخرب و کنترل گرانه مانند انتقاد و عیب جویی، سرزنش، غرغر، گله و شکایت تنبیه تهدید و باج دادن استفاده کنند و این رفتار ها باعث تخریب رابطه می شود و آنها را وارد جنگی می کند که سرانجام آن مشخص است و هر دو احساس فلاکت و بدبختی خواهند کرد.
و گاهی اوقات خودمحوری باعث می شود که ما تصور کنیم آن چه که ادراک میکنیم، تنها واقعیت موجود است، و به همین دلیل بر روی عقیده خود پافشاری میکنیم و گاهی هم نمی خواهیم واقعیت را ببینیم و می خواهیم به تخیلات و آرزوهای خود بچسبیم و به جای اینکه واقعیت را ببینیم می خواهیم دیگری را به شکل تصورات و خیالات خود دربیاوریم که این ریشه در طرحواره های ما دارد. بیشتر بخوانید
یک بار که یکی از مراجعینم مردی بود که ده سال از ازدواج آنها گذشته بود، وقتی از این گلایه کرد که همسرم دیگر مرا دوست ندارد، با توجه به شناختی که از آنها داشتم، به او گفتم که تو بیش از اندازه از همسرت ایراد می گیری و دائما او را مورد سرزنش و انتقاد قرار می دهی و به همین دلیل او دیگر از دست تو خسته شده است و او در پاسخ به من گفت: آقای رضایی مگر ما نباید به نظم اهمیت بدهیم مگر ما نباید به این صورت با آن صورت رفتار کنیم؟
خانم من حتی فعالیت های ساده بانکی را بلد نیست و من فقط تلاش داشتم که تنها اخلاق بد همسرم را تغییر بدهم. و من به او گفتم چه کسی این باید را تعیین میکند به هرحال او فردی متفاوت است و تو باید تفاوت های او را بپذیری.
همانطور که بارها و بارها گفته ام ما هرگز نمی توانیم از شر تفاوتها راحت بشویم، اگر که افراد می فهمیدند که آنچه را ادراک میکنند ادراک آنها ست و نه واقعیت موجود، آنگاه در دنیای بهتری زندگی می کردیم. اما متاسفانه هر کسی به ادراک خود می چسبد و آن را تنها واقعیت موجود میداند.
دلیل دیگر هم این می تواند باشد که بعضی از افراد خود را ناجی می دانند و «توهم نجات یکدیگر» را دارند و به همین دلیل با وجود اینکه می دانند طرف دیگر مشکلاتی دارد و یا رفتار هایی دارد که به نظر می آید و رفتار نرمالی نیست اما با این توهم که می خواهم او را نجات بدهم با او ازدواج می کنند.
بسیاری از پزشکان و روانشناسان و روان پزشکان هم دچار این توهم میشوند و به همین دلیل با وجود اینکه میدانند بیمار آنها مشکلات حل نشده ای دارد دچار این توهم میشوند که می خواهم او را نجات بدهم و به همین دلیل با او ازدواج می کنند و می گویند من به کمک می کنم تا اخلاق بد همسرم تغییر کند.
یکبار یکی از همکاران من خانمی را استخدام کرده بود که مبتلا به یک اختلال شخصیت بود و دچار این توهم شده بود و تصور کرد که اگر او در کلینیکش مشغول به کار شود، می تواند به او کمک کند، سرانجام همکاری آنها به شکل بدی تمام شد و نزد من آمد و بسیار گله و شکایت میکرد, من از او خواستم که مسئولیت اشتباه خود را بپذیرد و به عملکرد خودش فکر کند و از خودش بپرسد که چرا دچار توهم شد؟
بیشتر اوقات، فرد ناجی از نظر احساسی از فردی که حمایت می شود محتاج تر است افراد نجات دهنده احساس می کنندکه برای همیشه باید از آنها قدردانی شود و طرف مقابل از زیر بار منت بودن همیشگی آزرده است.
من بارها و بارها این را گفته ام که ما در ازدواج پرستار، روانشناس، روانپزشک و پزشک نیستیم و به همین دلیل نباید به خاطر ناجی بودن و یا نگران بودن و یا احساس گناه ازدواج کنیم, بلکه باید به خاطر علاقه و محبت و شباهت ها ازدواج کنیم و نه به امید تغییر دیگری.
در یک ازدواج موفق ما سعی بر افزایش رفتار مثبت داریم و در عین حال جنبه های منفی را اصلاح می کنیم تغییر دادن ملایم مفید است و زوجین باید به سازگاری و هماهنگی برسند و نه تغییرات اساسی, اگر که تفاوت ها بسیار زیاد است من همیشه توصیه میکنم که این ازدواج سر نگیرد.
2_ طرحواره های همسرتان را بشناسید:
آیا ممکن است همسر شما گرفتار طرحواره های مختلف باشد؟ طرحواره ها مجموعه ای از رفتار ها و احساسات و افکاری هستند که مربوط به شرایطی می شوند که همسر شما در آن شرابط رشد کرده اند و اینکه همسر شما در چه شرایطی رشد کرده اند نیز می تواند دلیل بد اخلاقی همسر شما باشد. بیشتر بخوانید
3_ بررسی کنید که آیا همسر شما مبتلا به اختلالات شخصیت است؟
دلیل دیگر بد اخلاقی همسرتان می تواند اختلالات شخصیت باشد، ممکن است که همسر شما گرفتار اختلالات شخصیت باشد، اختلالات زیر می تواند سبب اخلاق بد همسر شوند. بیشتر بخوانید
واقعیت این است که ما هیچ وقت نمی توانیم هیچ کس را تغییر بدهیم و هیچکس را کنترل کنیم. ما فقط می توانیم به دیگران اطلاعات بدهیم و دیگران خودشان تصمیم می گیرند که با آن اطلاعات چگونه برخورد کنند.
با مرد بد اخلاق ازدواج نکنید
از باورهایی که باعث تخریب رابطه زناشویی و ازدواج می شود و چه بسا رابطه را به سمت طلاق و جدایی سوق می دهد این باور غلط است که مشکلاتی که ما داریم مربوط به اخلاق بد همسرم است بنابراین اخلاق همسرم باید تغییر کند.
آنها از ما به عنوان روانشناس انتظار دارند که کاری کنیم که اخلاق بد همسرشان را تغییر دهیم، بعضی از آنها علاوه بر جلسات زوج درمانی، به صورت پنهانی جلسات انفرادی با من بر می دارند تا از اخلاق بد همسرشان بگویند و می گویند شما از اخلاق بد همسرم خبر نداری و اوست که باید تغییر کند!
نحوه برخورد با اخلاق بد همسر
بیشتر اوقات مردم با این عقیده وارد زندگی مشترک می شوند که سعی دارند اخلاق بد همسر یا شوهرشان شان را تغییر بدهند یا به او آموزش بدهند.
خانمی نزد من (ارسطو رضایی) آمد که می دانست مرد مورد نظر او در حال حاضر با زنان بسیار زیادی ارتباط دارد و زندگی ناسالمی دارد، وقتی که به او گفتم با وجودی که این را می دانی چرا دوست داری با او ازدواج کنی؟
پاسخ داد: بعد از ازدواج، اخلاق بد همسرم تغییر می کند و من از او مردی جدید می سازم. من به او پاسخ دادم ازدواج آنچنان را آنچنان تر می کند کسی که مجردی خوبی ندارد ازدواج خوبی هم نخواهد داشت.
بعضی از افراد هم ممکن است که با شخصی آشنا بشوند که مشخصا می دانند که از لحاظ سلیقه و یا عقاید با یکدیگر بسیار متفاوت هستند امّا خیال میکنند که بعد از ازدواج می توانند او را تغییر بدهند یا آموزش بدهند. این باور با باورهای قبلی هم ارتباط دارد.
مثلاً مردی که با زنی آشنا شد که می دانست او بی نظم است و خودش هم انسان منظمی بود و خیال می کرد که بعد از ازدواج می تواند او را تبدیل به انسانی منظمی کند، و یا زنی که با مردی آشنا است که می داند او زیاد اهل هیجان نیست و زیاد برون گرا نیست. اما خیال می کند بعداز ازدواج می تواند او را تغییر بدهد. بیشتر بخوانید
بعضی دیگر هم حتی ممکن است که درباره لباس ها و ظاهر هم اینگونه فکر کنند.
مثلاً ممکن است که مردی با زنی ازدواج کند که چادری باشد و خیال کنند که بعد از ازدواج می تواند کاری کند که او چادرش را بردارد و یا برعکس
واقعیت این است که ما هیچ وقت نمی توانیم هیچ کس را تغییر بدهیم و هیچکس را کنترل کنیم. ما فقط می توانیم به دیگران اطلاعات بدهیم و دیگران خودشان تصمیم می گیرند که با آن اطلاعات چگونه برخورد کنند.
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9 صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در تلگرام پیام بگذارید:
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی1 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام و خسته نباشید دختری هستم که در دانشگاه یکی از اساتیدم با رفتارش نشان میداد که بهم علاقه داره و من هم به او علاقمند شدم طی پیامی از من خواست تا رابطه ای رو شروع کرده و بیشتر همدیگر را بشناسیم، بعد مدتی گفت به خاطر تفاوت فکری خانواده ها این ازدواج امکان پذیر نیست و میگفت همه ی اونایی هم که ازدواج کردن الان طلاق میگیرن ، آیا این فرد از نظر روانشناسی میتواند انسان سالمی باشد ؟ با تشکر از اهمیتی که به سلامتی جامعه میدهید