قاطعیت چیست؟ 8 دقیقه پادکست
قاطعیت چیست؟
برای پاسخ به این سوال که قاطعیت چیست؟ ابتدا باید به این سوال جواب بدهیم که خشم چیست؟
خشم چیست؟ چگونه می توانیم خشم خود را کنترل کنیم
خشم چیست؟ خشم یک نوع هیجان است، بعضی ها تصور می کنند که هیجان یک احساس است اما خشم یک هیجان است و هیجان با احساس فرق دارد
هیجان چیست؟و چه فرقی با احساس دارد؟
هیجانات در روانشناسی معمولاً احساس ها و واکنشهای عاطفی را در برمی گیرد ولی عینا احساس یا واکنش نیست، آمیگدال در مغز، ورودیهای احساسی را پردازش میکند و پاسخ مناسب با آن ورودی را شکل میدهد.
هر هیجان از سه جزء یا عنصر تشکیل شده است:
- جزء یا عنصر شناختی : یعنی فرد چه افکار، باورها و انتظارهایی دارد هر باور و انتظاراتی که فرد دارد.نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین میکنند؛ مثلا ممکن است یکی تفریح را دوست دارد و دیگری نه، یکی از اینکه پرخاشگری کرده خوشحال باشد و دیگری احساس بی ارزشی کند.
- جزء یا عنصر فیزیولوژیکی یا بدنی: بعد از تجربه ی یک هیجان چه تغییرات جسمی در بدن اتفاق می افتد؟ مثلا هنگام تجربه هیجان خشم یا ترس، ضربان قلب زیاد میشود، مردمکها گشاد میشوند و میزان تنفس زیادتر می شود. بیشتر هیجانات دو نوع برانگیختگی بدنی دارند یکی کلی و عمومی یکی اختصاصی.
- جزء یا عنصر رفتاریی : فرد هیجان خود را با چه حالتی ابراز می کند؟
بسته به اینکه خشم ما کدام باشد؟مثلا ترس باشد یا غم باشد یا ترس باشد یا هیجان های دیگر، حالت چهره، حالت بدن ما، تن و آهنگ و لحن صدا و کلام ما فرق می کند.
حالت های چهره ای مهمترین شکل ارتباط هیجانی هستند. بررسیها نشان میدهند که بعضی از جلوههای خاص چهرهای، ذاتی هستند؛ و بنابراین، در همه جای دنیا آنها را میشناسند. به همین دلیل وقتی به کشوری خارج از کشور خود سفر می کنید شاید خیلی زود با یک لبخند بفهمید دیگری فرد مهربانی است وبا او همکلام شوید.
یک مثال از هیجان ترس هنگام روبرو شدن با خرس
- جزء ارزیابانه( فکری، انتظارات (تشخیص این که خرس خطرناک است) وای چه وحشتناکه
- جزء فیزیولوژیکی (افزایش ضربان قلب و فشار خون، گشادشدن مردمک چشم)
- جزء رفتاری (میل به فرار یا جنگ)
بنابراین احساس یک جزء از هیجان است می تواند جزء قابل دیدن باشد یا یک روایت روانی ؛ مثلا ای خدا من ترسیدم الان چیکار کنم؟ ( این بازنمایی ذهنی من از این هیجان ترس است)
چند هیجان داریم؟
در مغز ما چهار نوع هیجان وجود دارد که هیجان های اصلی نامیده می شوند.هیجان های خشم ، غم ،شرم و شادی هیجان های اصلی هستند بقیه هیجانات یا ریشه در این هیجانات دارند و یا هیجان های ثانویه محسوب می شوند، پس احساس یکی از عناصر هیجانات است، هیجانات بسیار گسترده تر هستند هیجانات شامل واکنش های بدنی احساس تصویر ذهنی و باورها هستند.
هیجانات برای ما مفیدند
اگر هیجانات نبودند ما قادر به زیستن نبودیم
- هیجان غم باعث می شود تا با آنچه که از دست میرود کنار بیاییم و سوگواری کنیم و به این صورت در اندوه نمانیم و سرد و گرم روزگار را بچشیم. هیجان غم باعث می شود تا بفهمیم چه چیزهایی برای ما اهمیت دارد و چه چیزهایی برای ما اهمیت ندارد. مثلاً وقتی که من با همسرم بدرفتاری می کنم و او از من دور می شود غم سبب می شود که بفهمم چقدر عشق و عاطفه برای من مهم است.
- هیجان شرم سبب می شود تا اگر در جایی مورد تحقیر و توهین قرار میگیرم خودم را پنهان کنم، و بتوانم برای حفظ جایگاه خود در جمع، ظاهر و باطن خود را تا اندازهای آراسته کنم.
- هیجان خشم باعث می شود تا بفهمم چه چیزهایی خواسته واقعی من و نیازهای واقعی من است ؟هیجان خشم باعث می شود تا بتوانم حد مرز را بین خود و دوستانم به وجود بیاورم.
- هیجان شادی به من انگیزه زندگی می دهد به من شور و شوق زندگی می دهد.
اگر این هیجانات نبودند عملاً زندگی غیر ممکن بود، بنابراین اگرچه من برای اینکه مردم بهتر بفهمند از واژه کنترل خشم استفاده می کنم اما به هیچ وجه با کنترل خشم موافق نیستم.
کسی که قاطعیت ندارد یعنی خشم خود را سالم تجربه نمی کند.
معنی قاطعیت چیست و برای قاطعیت چیکار کنم؟
خشم باید تجربه شود اما به صورت سالم
ما به دو شکل ممکن است خشم خود را به صورت ناسالم بروز بدهیم.
- در خودمان بریزیم
- پرخاشگری کنیم
شکل سالم بیان خشم بیان جراتمندانه و محترمانه و یا تنظیم رابطه خود با فرد دیگر است به این شیوه ابراز خشم می گوئیم قاطعیت، درخشم سالم من میتوانم بگویم این خواسته من است, این نیاز من است لطفاً به نیاز من توجه کن, من از نیازها و خواسته های خودم محافظت می کنم، من هویتی دارم من کسی هستم. خشم سالم یا همان قاطعیت، پایگاه هویت ماست کسی که خشم دارد هویتی ندارد.
پس آیا لازم است که خشمگین بشویم؟
بله، به همین دلیل از نظر طرحواره درمانی ما طرحواره ایثار را یک طرحواره ناسالم می دانیم زیرا شخصی که طرحواره ایثار دارد هویتش را به ایثارگری گره زده و در واقع بی هویت است, زیرا خشم را تجربه نمیکند و از کسی ناراحت نمی شود و به دل نمی گیرد، نمی تواند ناراحت شود و زود می بخشد در حالی که گاهی لازم است که سریع نبخشیم. بنابراین برای مدیریت خشم ابتدا لازم است که آن را تجربه کنید، سپس اجازه دهید که خشم به صورت رفتار و کلام قاطعانه و همراه با قاطعیت در بدن شما بروز پیدا کند.
کدام طرحواره باعث میشود که خشم خود را به صورت سالم بیان نکنیم و قاطعیت به خرج ندهیم؟
کسانی که طرحواره اطاعت و ایثار دارند، نمی توانند خشم خود را به صورت سالم ابراز کنند و قاطعیت در رفتار به خرج بدهند. آنها یا پرخاشگری می کنند یا درون ریزی و خودخوری می کنند و یا اصلا خشم را تجربه نمی کنند، برای یادگرفتن مهارت قاطعیت باید این طرحواره را درمان کرد. کسانی که طرحواره اطاعت و ایثار دارند بین احساس خشم و احساس گناه و ترس گیر کرده اند. آنها می ترسند که خواسته ها و نیازهای خودشان را بگویند و دیگران ناراحت شوند یا آنها را رها کنند یا رفتارشان عوض شود یا آنها را تنبیه کنند. در طرحواره اطاعت فرد خودش را مجبور می بیند که به خواسته ها و نیازهای دیگران اولویت بدهد زیرا می ترسدکه رفتارشان عوض شود یا او را تنبیه کنند یا او را رها کنند یا حوصله تعارض را ندارد.مانند کسی که می گوید می ترسیدم ناراحت شود یا اینکه نمی خواستم ناراحت شود یا اینکه می ترسیدم ناگهان مغالطه کند یا رفتارش عوض شود،یا می ترسیدم که چه واکنشی نشان بدهد، این افراد گرفتار طرحواره اطاعت هستند.
در طرحواره ایثار فرد خودرا مجبور نمی بیند بلکه دلسوزانه خودرا مکلف می کند و وظیفه خودش می داند که خواسته های خودش را ندیده بگیرد او اگر به خودش توجه کند احساس گناه می کند،مانند خانمی که اگر چه شوهرش زور می گوید اما در عین حال می گوید توی دلش چیزی نیست. جواب بدی رو که با بدی نمی دن و…
اگر گرفتار این طرحواره هستید، برای اینکه قاطعیت را بیاموزید باید آن را درمان کنید.
بعضی از افراد در جلسه طرحواره درمانی میگویند من نمی توانم خشمگین شوم و کینه به دل بگیرم من خیلی زود آدم ها را می بخشم و به این ویژگی خود افتخار میکنند اما ما از شما تقاضا میکنیم لطفاً این ویژگی را کنار بگذارید و اجازه بدهید که خشمگین شوید تا جدی گرفته شوید همه ی آدمها باید قاطعیت و مهربانی را باهم داشته باشند، تا نیازها و خواسته های شما دیده شود، زیرا اگر در رابطه ای خشمگین نشوید و خشم را تجربه نکنید و جدی گرفته نشوید کم کم یا احساس افسردگی می کنید یا دچار خشم انفجاری می شود.
در این پادکست درباره اینکه چرا خشمگین شدن و قاطعیت به خرج دادن مفید است توضیح داده ام، لطفاً اگر آدمی همیشه مهربان هستید بدانید که لازم است گاهی خشمگین شوید.
بعضی از افراد میگویند از مهربانی من سوء استفاده کرده اند یا حق مرا می خورند با منتظرند که حق آنهارا بدهند در صورتی که شما باید حد و مرز خود را با دیگران تعیین کنید و باید به آنها بگویید و نشان دهید که تا کجا می توانند به شما نزدیک شوند و تا کجا نمی توانند و برای این منظور نیاز به آموزش قاطعیت دارید.
میتوانید با استفاده کردن بسته یادگیری مهارت جرات و جسارت در ۸۰ دقیقه (که لینک آن را در زیر قرار داده ام) قاطعیت خود را تقویت کنید و از حقوق خود دفاع کنید و همیشه بله قربان گو نباشید.
به این پادکست روانشناسی با موضوع «قاطعیت چیست» گوش بدهید.
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
اگر خارج از کشور هستید و یا با ارسال تیکت راحتتر هستید از طریق فرم زیر برای ما پیام بگذارید ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی2 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بنده ۲۶ساله ازشمال در دانشگاه با پسری ۲۵ ساله ازخوزستان بمدت دوساله دوست هستم و رابطه کاملا هدفمند داریم؛مشکل خاصی نداشتیم و اگر مشکلی پیش اومده با صحبت و آرامش نهایتا حل کردیم و به نقطه اشتراکی رسیدیم؛اما بنده مشکلی که دارم اینه که ایشون اصلا آپدیت نیستن و یجورایی باد به پرچم هستن چون مطالعه ندارن. و درکل از هرنظر حتی امور مالی رابطه هدایتگر رابطه من هستم وطی این دوسال اخیر رابطمون جوری بوده که من واقعا به اصطلاح این پسرو بزرگ کردم،البته ایشون هم منعطف
متاسفانه یکی از مشکلات بسیار جدی که ما در سرتاسر جهان داریم توهم کنترل است، همگان تصور میکنند دیگران اشیایی هستند و ما میتوانیم آنها را کنترل کنیم شما ایشان را کودکی فرض کرده اید که او را رشد بدهید حتی اگر این فرد کودکی باشد که شما او را رشد می دهید باز هم این کودک خویشتنی دارد و خویشتن او کاملا منحصر به او است یعنی حتی پدر و مادر نمی توانند فرزندان را مطابق با میل خود شکل دهند.
در حالی که ایشان کودک نیست بزرگسال است و به لحاظ روانی رشد سالم نداشته است یعنی گرفتار طرح واره هایی بوده است، افراد با مکانیسم های رفتاری مختلف نسبت به گرفتاری های روان شناختی خود برخورد میکنند وقتی که افراد عادی مانند شما می خواهند که این رفتار را در آنها تغییر بدهند، در واقع این مکانیسم دفاعی را در آنها تغییر دادهاند، اتفاقی که میافتد این است که آنها به مکانیسم دفاعی دیگری متوسل خواهند شد، یعنی شما نمی توانید مشکل او را برطرف کنید، شما می توانید رفتار را عوض کنید، مشکل سرجایش هست و چون رفتار او در واقع نوعی مکانیسم دفاعی هست و مشکل در اعماق درونش هست شما این مکانیسم دفاعی را از بین میبرید و متوسل به مکانیسم دفاعی دیگر خواهد شد مثلا ممکن است که روی خودشیفتگی سوئیچ کند بنابراین دو راه داریم یا این واقعیت را بپذیرید و ایشان را به همین صورت بپذیرید یا این که با همدیگر به یک روانشناس مراجعه کنید تا به خوبی این موضوع بررسی شود بسیاری از افراد میگویند من او را رشد داده ام ولی وقتی رشد کرد مرا فراموش کرد در واقع شما رشد ندادهاید بلکه مکانیسم رفتاری را تغییر داده اید هیچ کس قادر نیست دیگری را رشد بدهد هیچ کس قادر نیست دیگری را درمان کند.