مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های عشق ورزی بین زوجین خیانتکار و زوجین عادی
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های عشق ورزی بین زوجین خیانت کار و زوجین عادی
طرحوارهای ناسازگار اولیه الگوهای شناختی و هیجانی خود ویران گری هستند که شکل گیری آنها از اوایل دوره رشد آغاز می شود و در طول عمر فرد تکرار می شود. خیانت زناشویی مساله ایی بسیار مهم هم برای زوج ها وهم برای درمانگران می باشد. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه افرادی که دارای طرحواره های ناسازگار اولیه هستند و چگونگی سبک های عشق ورزی در بین زوجین می باشد.
پژوهش حاضر از طرح های پس رویدادی و از نوع مقایسه ایی است. داده ها به وسیله مصاحبه ساختار یافته و پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه سبک های عشق ورزی استرنبرگ بدست آمد. تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه بر روی سبک های عشق ورزی در بین زوجین خیانت کار با زوجین عادی تفاوت معنا دار بوده است. بنابراین با تشخیص به موقع طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین می توان از این پیامد جلوگیری شود و کانون خانواده ها را امنیت بخشید.
واژگان کلیدی: طرحواره های ناسازگار اولیه ، سبک های عشق ورزی ، زوجین
مقدمه
روابط فرا زناشویی یکی از مهم ترین تهدیدها برای ثبات روابط زناشویی و از عمده ترین دلایل طلاق در فرهنگ های مختلف است (باس، ۱۹۹۷.) خیانت زناشویی یکی از موضوعاتی است که زوج درمانگران به طور مرتب در کار بالینی خود با آن مواجه هستند (ویسمن وهمکاران،.۱۹۹۷ ) خیانت زناشویی به هرگونه رابطه (جنسی یا عاطفی ) خارج از چارچوب رابطه متعهدانه بین زوج اطلاق می گردد که تأثیر شدیدی بر عملکرد و ثبات رابطه زناشویی دارد
(دریگوتاس وهمکاران، .)۱۹۹۷واکنش های عاطفی مختلف مانند افسردگی ،خشم ،سرافکندگی و پریشانی در بسیاری از افراد مراجعه کننده به مراکز روان درمانی و مشاوره، در نتیجه افشای خیانت همسر بوده است (کانو و اولیری، ۲۰۰۰.) با وقوع یا افشای خیانت ،بهزیستی فیزیکی ،روانشناختی و عاطفی هر دو شریک تهدید می شود و خشونت ، قتل و خودکشی در این موارد گزارش شده است (سافستروم و جنتیلیا،۱۹۹۹ ) تفاوت در رویکرد افراد به عشق، به واسطه تأثیر گذاری بر انواع خاص رفتارهای جنسی (مانند شریکان متعدد) و باورها و نگرش
های آن ها درباره عشق و رابطه متعهدانه، با احتمال درگیر شدن در رفتارهای عهدشکنانه مرتبط است (فریکر، ۲۰۰۶.) رابطه بین خیانت زناشویی و متغیرهای شخصیتی، در اصل به نظریه دلبستگی و سبک شناسی عشق بر می گردد که به ویژه با مفاهیم اعتماد و قابلیت اعتبار یک رابطه سرو کار دارند.
اگرچه در این که سبک های عشق ورزی به عنوان یک ویژگی شخصیتی ثابت در نظر گرفته شوند یا متغیر (برحسب مراحل رشدی یا وضعیت ارتباطی)، هنوز توافق کاملی وجود ندارد، لیکن ماهیت انعطاف پذیرتر سبک های عشق ورزی نسبت به سبک های دلبستگی در بخشی از توصیفات لی (۱۹۹۸) مد نظر قرارگرفته است.
خانواده در زمره مهم ترین سیستم های اجتماعی است
که براساس ازدواج بین دو جنس مخالف شکل می گیرد. حفظ و تداوم خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. خانواده به عنوان واحدی اجتماعی، کانون رشد و تکامل، التیام و شفا دهندگی و تغییر و تحول آسیب ها و عوارض است که هم بستر شکوفایی و هم بستر فرو پاشی روابط میان اعضایش می باشد (جاوید و کاظمی ۱3۹۰) به اعتقاد گلاسر، زوج ها زندگی مشترک شان را با عشق شروع می کنندولی مشاهده می کنند که صمیمیت اولیه به تدریج رنگ می بازد.
با گذشت زمان زندگی برخی از زوجین به جدایی کشیده می شود، اما اکثریت به زندگی مشترک شان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می دهند و برای تحمل این زندگی به مشروبات الکلی، پرخوری، استفاده از مواد مخدر یا ارتباطات نامشروع روی می آورند. مهم ترین انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده می شود، تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است. چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترک شان نمی یابند (خوش نیت و برازنده ۱3۸۹،)
پدیده بی وفایی زناشویی بی وفایی ای است که اغلب به خاطر برطرف شدن نیازهای عاطفی فرد از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی به وقوع می پیوندد. دریگو تاس و بارتا خیانت را عبور فرد از مرز رابطه زناشویی با برقراری صمیمیت فیزیکی یا عاطفی با فردی خارج از رابطه تعریف می کنند(دریگولاس و بارتا ،.۲۰۰۱)
طرحواره های ناسازگار اولیه
بی وفایی و خیانت، نوعی اختلال و بیماری در رفتار است
زیرا با توجه به عوارض نابهنجار و نامطلوبی که به همراه دارد، آسیب ها و مشکلات مختلفی را برای هر یک از افراد دیگر ایجاد می نماید در سال ، ۱۹۹۲مرکز پژوهش افکار عمومی ملی در دانشگاه شیکاگو مطالعه ای در سطح ملی (ایالات متحده آمریکا) انجام داد و به این نتیجه رسید که حدود 25٪ از مردان متأهل و 15٪ از زنان متأهل حداقل یک مورد رابطه ی نامشروع را در طول زندگی زناشویی خود گزارش کرده بودند(لانجر ،آرنت ،سوسمن
. ۱۹۹۶) مطالعات زیادی نشان داده اند که واکنش فرد نسبت به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه همچون علائم شوك، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس در مسائل شخصی و جنسی می باشد. همچنین نتایج پژوهش های دیگری حاکی از آن است که پس از افشاء خیانت همسر، خانواده ها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکردی در نقش های والدینی، و مشکلات شغلی رو به رو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد . حتی در بسیاری از موارد شوهران، همسران خود را به دلیل وجود نفر سوم (معشوق) می کشند (استفان ،اولا ۲۰۰۸.)
تحقیقات نشان می دهند اشکالات موجود در زندگی زناشویی، عامل اصلی انحراف بسیاری از مردان است و مهم ترین اشکال، نحوه برخورد زوجین با یکدیگر و وجود شکافی عمیق در اعتماد بین آن هاست (نیومن ،.۲۰۰۸)
در مطالعه ای، مردان مهم ترین دلایل اقدام به خیانت را، مشکلات عاطفی (48٪) نارضایتی عاطفی و جنسی به یک اندازه (32٪) عوامل دیگر ( 12٪ ) و نارضایتی جنسی تنها (8٪ )ذکر نموده اند (نیومن ،( ۲۰۰۸) به نقل از جاوید و کاظمی ،.۱3۹۰)
ازدواج را می توان یکی از مهم ترین تصمیم گیری ها در زندگی هر فرد دانست
و رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده ی کیفیت زندگی و سلامت روانی هر فرد می باشد. از این رو پژوهشگران بسیاری به این موضوع پرداخته اند. یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ها رضایت مندی از رابطه زناشویی عشق و کیفیت آن است. عشق بین زوجین و کیفیت آن در پژوهش های متعددی مورد مطالعه قرارگرفته است و صاحب نظران بسیاری به آن پرداخته اند.
یکی از مهم ترین و مورد توجه ترین نظریه ها که به تبیین اجزا و انواع عشق می پردازد،
نظریه مثلثی عشق است که توسط یکی از روان شناسان معاصر بنام استرنبرگ ابداع شده و به نام خود او مشهور می باشد. وی مفهوم عشق را در سه جز کلی که می توانند اضلاع یک مثلث باشند شرح داده که جزء صمیمیت شامل احساس نزدیکی، برقراری ارتباط متقابل و دلبستگی در رابطه است. جزء شور و اشتیاق که مبتنی بر انگیزش های جنسی و جذابیت های جسمانی است و جز تعهد و تصمیم که درکوتاه مدت به شکل تصمیم برای برقراری رابطه و در طولانی مدت به شکل تعهد و احساس مسئولیت برای حفظ و تداوم آن رابطه تظاهر می یابد.
این سه جز در ترکیب با یکدیگر، ۸ نوع متفاوت از عشق را به وجود می آورند که هر کدام ویژگی ها،معایب و محاسن خاص خود را دارند؛ به طوری که برخی از انواع عشق با سطوح بالاتری از رضایت مندی در رابطه زوجی همبستگی دارند.
به عنوان مثال ویژگی عشق رمانتیک، صمیمیت بعلاوه شور و شهوت است. ویژگی عشق احمقانه یا بلاهت آمیز، تعهد است که تنها شهوت به آن دامن می زند و عشق کامل مجموع این مولفه های سه گانه است.
عشق یک پدیده عصبی زیست شناختی پیچیده است
که بر اعتماد، باور، لذت و فعالیت های پاداش دهنده مغز استوار است.
برخی از یافته ها نشان داده است که عشق پیامد هایی برای سلامت و بهزیستی دارد (استرنبرگ،۱۹۹۷؛ترجمه: بهرامی، ۱3۸۶)
طرحواره های ناسازگار اولیه الگوهای شناختی و هیجانی خود ویران گری هستند که شکل گیری آنها از اوایل دوره رشد و تحول فرد آغاز می گردد و طول زندگی فرد تکرار می شوند. براساس این تعریف، رفتار فرد قسمتی از طرحواره او نیست، بلکه یانگ باور دارد که رفتار های ناسازگارانه به عنوان پاسخی در پاسخ به طرحواره های ناسازگار اولیه شکل می گیرند.
بنابراین، رفتارها توسط طرحواره ها برانگیخته می شوند ،ولی قسمتی از طرحواره ها نیستند. طرحواره های ناسازگار اولیه الگویی گسترده و نافذ است که شامل؛ خاطره ها، هیجان ها، شناختارها و حس های بدنی است که در ارتباط با فرد و رابطه های بین فردی او با دیگران است و در طول سال های کودکی یا نوجوانی شکل می گیرد و در طول زندگی فرد گسترش می یابد و به گونه چشم گیری مختل و ناکارآمد است. به باور یانگ (۱۹۹۰) طرحواره های ناسازگار اولیه ساختارهای شناختی عمیق شامل باورهایی درباره خود هستند طرحواره اغلب به دوران کودکی باز می گردد.
مطابق نظر یانگ (۱۹۹۹) بعضی از افراد به خاطر تجارب کودکی منفی طرحواره های ناسازگار اولیه را ایجاد می کنند که بر شیوه تفکر احساس و رفتار آنها در روابط صمیمانه بعدی و سایر جنبه های زندگی شان تاثیر می گذارند طرحواره هایی که در سنین اولیه رشد یافته اند اغلب خارج از حوزه آگاهی قرار دارند و زمانی که محرك های زندگی یک یا چند طرحواره را تحریک می کنند آن وقت فعال می شوند. و اطلاعات شخصی را مطابق با این طرحواره ها به صورت اتوماتیک پردازش می کنند.
یانگ و همکارانش معتقدند طرح واره های ناسازگار اولیه وقتی فعال می شوند که فرد با محیط هایی مواجه که یادآور محیط ناگوار دوران کودکی باشند. به هنگام بروز چنین رویدادی فرد دستخوش عواطف منفی شدید و اغلب طاقت فرسایی می شود (آرمان ۱3۹۱) ،یانگ (۱۹۹۹) بر این باور است که طرحواره ها در سه موقعیت شکل میگیرند و تداوم می یابند. این سه موقعیت عبارتند از:
نیازهای هیجانی اساسی، تجارب اولیه کودکی و خلق و خوی هیجانی. ریشه های تحولی طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است، طرحواره هایی که زودتر شکل میگیرند،
معمولاً قوی تر هستند مجموعه ی فزاینده ای از شواهد وجود دارد که از وجود طرحواره های ناسازگار اولیه حمایت می کند. طرحواره ها مطابق با 5نیاز تحولی کودك به پنج حوزه ی، بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل ، محدودیت های مختل ، دیگر جهت مندی ، گوش به زنگی بیش از حد و درصد بازداری تقسیم شده اند که هر کدام شامل چند طرحواره است.
حوزه ی بریدگی و طرد شامل طرحواره های:
رهاشدگی – بی ثباتی – بی اعتمادی/ بدرفتاری – محرومیت هیجانی – نقص/ شرم و انزوای اجتماعی یا یگانگی است.
حوزه ی خود گردانی و عملکرد مختل شامل طرحواره های:
وابستگی – بی کفایتی – آسیب پذیری – خود تحول نیافته ، گرفتار و شکست می باشد.
حوزه ی محدودیت های مختل شامل:
استحقاق یا بزرگ منشی – خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی است.
حوزه ی دیگر جهت مندی شامل:
طرحواره های اطاعت، ایثار و پذیرش جویی می باشد
و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری شامل:
طرحواره های منفی گرایی ، بدبینی – بازداری هیجانی – معیارهای سرسختانه ، عیب جویی افراطی و تنبیه می باشد (یانگ، ترجمه صاحبی و حمیدپور، ۱3۸4.)
طرحواره ها موجب سوگیری در تفسیرهای ما از رویدادها می شوند
این سوگیری ها در آسیب شناسی روانی میان فردی به صورت سوء تفاهم ها، نگرشهای تحریف شده، گمانه های نادرست، هدف و چشم داشت های غیر واقع بینانه خود را نشان می دهند (پاسکال ، کرستین و جین ،۲۰۰۸.)
مطابق پژوهش های انجام شده طرحواره ها در حیطه های مختلف زندگی تاثیر می گذارند و یکی از این حیطه ها روابط صمیمانه مخصوصاً در زندگی زناشویی است. یانگ ولانگ (۱33۱) چنین فرض کردند که رضایت در روابط نزدیک و دوستانه فقط زمانی دیده می شود که هم نیازهای رشدی به طور مقتضی برآورده شده باشند و هم نیازهای بزرگسالی ارضا شوند؛ چون هر یک از زوجین علاوه بر طرحواره هایی که با خود به رابطه می آورند، در ارتباط فعلی خود نیز طرحواره هایی به وجود می آورند که خاص این رابطه هستند(یانگ و لانگ ،۱۹۹۸.)
زمانی که نیازها ارضا نشوند ممکن است طرحواره های ناسازگار خاصی ایجاد شوند که بر روابط صمیمانه اثر بگذارند. یافته هایی وجود دارند که حاکی از وجود رابطه بین طرحواره های ناسازگار و روابط والدینی است و یافته هایی نیز پیوند بین روابط خانواده و صمیمیت را تائید میکنند. بنابراین امکان دارد طرحواره های ناسازگار اوّلیه با صمیمیت در روابط زناشویی و در نتیجه با طلاق ارتباط داشته باشند. یانگ و همکاران در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که داشتن طرحواره ناسازگار اوّلیه پیش بینی کننده ناسازگاری بین فردی است، از طرفی، زوج درمانگران از زمان های گذشته بر اهمیّت عوامل شناختی از جمله انتظارات و تفسیرها در شکل گیری، تداوم و تسکین روابط ناکارآمد وقوف داشته اند.
باورها و طرحواره های مربوط به روابط میان فردی در بزرگسالی در همسر گزینی و روابط زناشویی نمود می یابند و بر آن تاثیر زیان بار می گذارند .همچنین طرحواره ها به واسطه ارتباط و تاثیری که بر سبک دلبستگی، اختلال های شخصیت و اختلال های خلق می گذارند و میتوانند تاثیری غیر مستقیم نیز بر روابط زناشویی داشته باشند (کوپر،(۲۰۰۱ ) به نقل از منجم ،آقا یوسفی ،زارع ،۱3۹۲.)
حال با توجه به نکات گفته شده مسئله مورد بررسی در این پژوهش عبارتست از اینکه ((آیا در طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های عشق ورزی بین زوجین خیانت کار و زوجین عادی تفاوت معناداری وجود دارد؟).) خیانت زناشویی مسأله ای تکان دهنده برای زوج ها و خانواده ها و پدیده ای رایج برای درمانگران ازدواج و خانواده است (اتکینس،بوکام ،۲۰۰۱)
شرکت در روابط خارج از حیطه زناشویی دارای شیوع قابل توجه در محیط های بالینی و عادی می باشد که آشفتگی های قابل توجهی را برای افراد مرتکب آن و نیز همسران آن ها به وجود می آورد. نتایج مطالعات متعدد نشان می دهد که اکثر افراد انتظار تک همسری در روابط جنسی و پرهیز از روابط نامشروع را از همسران خود دارند (بوس،شاکسفرد ،۱۹۹۷.)
به طوری که درتحقیقی ۹۷ درصد از پاسخ گویان بیان کرده اند که افراد متأهل نباید در روابط نامشروع شرکت نمایند (جانسون و دیگران ،۲۰۰۲.)
با توجه به این نگرش ها باز هم افراد بسیاری در نهایت از این گونه روابط سر در می آورند. یافته های دقیق در مورد میزان شیوع روابط خارج از حیطه زناشویی متنوع است که تا حدی به نحوه مفهوم سازی خیانت زناشویی باز می گردد
. آمارهای موجود در زمینه خیانت بسیار متفاوت هستند. بر اساس یکی از معتبرترین مطالعات انجام شده در این زمینه در آمریکا، مشخص شده است که ۲۱درصد از مردان و ۱۱درصد از زنان در طول زندگی مرتکب خیانت زناشویی می شوند (اشنایدر
،بوکام گردین،۲۰۰۷.)
خیانت زناشویی عمده ترین دلیل زوجین برای طلاق
خیانت زناشویی عمده ترین دلیلی است که زوجین را برای طلاق، به کلینیک های مشاوره خانواده می آورد (آماتو ،رگرس. ۱۹۹۷)
همچنین حدود 4۰ درصد از افرادی که در آمریکا طلاق گرفته اند، گزارش کرده اند که در طول زندگی زناشویی حداقل یک بار درگیر روابط خارج از حیطه زناشویی شده اند (جانس و جانس ،۲۰۰۱.)
خیانت زناشویی می تواند پیامد های عاطفی شدیدی در زوجین ایجاد کند. روان درمانگران گزارش می کنند که همسرانی که به آن ها خیانت شده است، اغلب احساساتی مانند خشم، عزت نفس پایین، پایمال شدن، افسردگی و درماندگی را تجربه می کنند. همسران عهد شکن نیز با احساساتی نظیر شرم، احساس گناه، تردید، عصبانیت و نا امیدی، ، دست به گریبان هستند ناآرامی شدید عاطفی پس از افشای خیانت زناشویی اغلب با آشفتگی شناختی همراه است.
یکی از اختلالات مهم تجربه شده توسط همسری که به او خیانت شده است، نشخوار فکری شدید درباره این رویداد است که می تواند آن قدر شدید و غیر قابل کنترل باشد که در عملکرد. ، روزانه و تمرکز فرد اختلال ایجاد کند پاسخ شناختی مهم دیگری که موقع کشف رابطه فرا زناشویی ابراز می شود، تغییر در باورهای فرد نسبت به همسر و رابطه با او می باشد. شخص نمی تواند بیش از این به همسرش اعتماد داشته باشد و در رابطه با او احساس امنیت کند(گلس ،رایت ،(۲۰۰۷) به نقل از سودانی، کریمی، هنرمند، نیسی ۱3۹۱)
ذوالفقاری، فاتحی زاده و عابدی (۱3۸۷در پژوهشی که جهت تعیین رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه با ابعاد صمیمیت زناشویی در بین ۷۰نفر ( 35زوج) از زوجین شهر اصفهان انجام دادند، نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها نشان دادند که بین طرحواره های ناسازگار اولیه با ابعاد صمیمیت زناشویی همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد،
یعنی هرچه طرحواره ها ناسازگارتر می شوند، صمیمیت زناشویی کاهش می یابد. ذوالفقاری، فاتحی زاده و عابدی (۱3۸۷) در پژوهشی دیگر که به منظور بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارض زناشویی انجام دادند، نتایج نشان داد که که بین طرحواره های ناسازگار اولیه با ابعاد تعارض زناشویی به غیر از « جدا کردن امور مالی از یکدیگر » رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد.
یافته های پژوهش یوسفی ( ،)۱3۸5پیش بینی طلاق را در رابطه زناشویی بر پایه طرحواره های ناسازگار اوّلیه و ویژگیهای جمعیت شناختی تائید نمود.
اندوز و حمید پور (۱3۸4) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که هرچه طرحواره ها ناسازگارتر باشند، رضایت زناشویی کاهش می یابد و گزارش نمودند که سبک دلبستگی ایمن با طرحواره های ناسازگار رابطه ی معنی دار دارد.
یافته های پژوهش جعفرزاده فدکی و امامی (۱3۹4 ) نشان داد که بین مولفه های عشق (صمیمیت، هوس، تعهد) و رضایت زناشویی در کل، با خیانت کاری در دانشجویان، رابطهی منفی و معنی داری وجود دارد و مولفه های جهت گیری مذهبی و تعهد با هم میتوانند حدود۲3درصد از تغییرات خیانت کاری را تبیین نمایند و سایر مولفه ها از معادله خارج شدند
.همچنین میانگین نمرهی صمیمیت، تعهد، مدیریت مالی و روابط جنسی در دانشجویان زن نسبت به مرد و میانگین نمره ی موضوعات شخصیتی، ارتباطات زناشویی و جهت گیری مذهبی در دانشجویان مرد نسبت به زن به طور معنی داری بیشتر بود ( p<0/05) اما میانگین نمره ی رضایت زناشویی در دانشجویان مرد و زن تفاوت معنی داری نداشت (p>0/05)
ترابیان (۱3۹۰) در مطالعه ای با عنوان ” بررسی مقایسه ا ی ویژگیهای شخصیت و سبک دلبستگی ھمسران خیانت دیده ،ھمسران بی وفا و ھمسران عادی” نتایج پژوهش نشان داده است که زنان خیانت دیده (دادگاه ) میزان نوروتیک بالات ، زنان خیانت دیده ( مراکز مشاوره( وجدان گرایی بالاتری نسبت به زنان عادی داشته اند. میزان اضطراب و اجتناب دلبستگی در زنان مراکز مشاوره و زنان دادگاه تفاوت معناداری نشان می دهد.
مردان بی وفا میزان نوروتیک بالاتر ، وجدان گرایی پائین تر، میزان اضطراب کمتر و اجتناب دلبستگی بیشتر نسبت به مردان عادی داشته اند.
شریفی و حیدری (۱3۹4) در پژوهشی تحت عنوان ” رابطه بین توجیه روابط فرا زناشویی و سبک های عشق ورزی در زنان متأهل” به این نتیجه رسیدند که بین سبک های عشق ورزی دوستانه، بازیگرانه ، شهوانی ،واقع گرایانه و فداکارانه با انگیزه های خیانت زناشویی در ابعاد انگیزه عشقی ،جنسی ،هیجانی و انگیزه های بیرونی رابطه های معنی داری وجود دارد
(0/01>P) سبک عشق ورزی رومانتیک فقط با دو بُعد انگیزه جنسی و انگیزه بیرونی رابطه ی معنی دار داشته است . نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که سبک های عشق ورزی فداکارانه و شهوانی پیش بینی کننده های معنی دار روابط فرا زناشویی هستند (0/0005>P) .
در پژوهشی که به وسیله ی پلاتز، ماسون و تایسون (۲۰۰5) بمنظور بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و دلبستگی بزرگسالی انجام گرفت، نتایج نشان دادند که طرحواره ها به صورت معنی داری مطابق با گروه بندی سبک دلبستگی متفاوتند. گروه دارای سبک دلبستگی بیم ناك، درجه ی بیشتری از طرحواره های ناسازگار را داشتند.
فریمن (۲۰۰5)نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اوّلیه و نحوه تفسیر و تعبیر منفی مشکلات، رابطه معنادار مثبت وجود دارد.
دی آندریا (۲۰۰4)در پژوهشی طرحواره های ناسازگار اوّلیه را با هیجانهای مثبت، اعتماد به نفس و سازگاری مشارکتی همسران، دارای رابطه منفی گزارش نمود.
نتایج مطالعه ی لوفگرن- مارتنسون و همکاران (۲۰۱۰) با عنوان شهوت، عشق و زندگی : درك و تجربه نوجوانان سوئدی از خیانت کاری نشان داد که رابطه ی منفی بین خیانت کاری و تعهد نسبت به همسر وجود دارد.
روش تحقیق
پژوهش حاضر از طرح های پس رویدادی و از نوع مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان متاًهل تشکیل می دادند که در سه ماهه آخر سال ۱3۹4به دلیل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهرستان تربت جام مراجعه کرده اند
. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۶۰نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری در دسترس 3۰ زوج با خیانت زناشویی و 3۰ زوج عادی انتخاب گردیدند و به پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و سبک های عشق
ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. شرایط اصلی متاهل بودند، طول مدت ازدواح بین 5تا ۱۰ سال ،فاقد فرزند بودند، سن شرکت کنندگان بین ۲۰تا 40سال باشد.
ابراز پژوهش
پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ)
این پرسشنامه ابزار خود گزارش دهی برای سنجش طرحواره هاست. در این پرسشنامه آزمودنی بر اساس توصیف هر جمله، خودش را در یک مقیاس لیکرت شش درجه ای می سنجد که از ۱تا ۶نمره گذاری می شوند. سوالات پرسش نامه ها به وسیله طرحواره ها دسته بندی می شوند. این پرسشنامه هم به صورت فرم کوتاه وهم به صورت فرم بلند وجود دارد. فرم بلند آن ۲۰5سوال و ۱۶ طرحواره ناسازگار اولیه را می سنجد، فرم کوتاه (YSQ) ۷5 جمله کوتاه دارد و از پنج سوالی که در فرم
بلند بیشترین بار تحلیلی عاملی را داشته است و ۱5 طرحواره ناسازگار اولیه را می سنجد که دو حرفی که پس از چند جمله می آید به محقق نشان می دهد که این سوالات مرتبط به کدام طرحواره اند با این وجود اسمی از طرحواره یانگ توسط اسمیت، جونز، یانگ و تلچ (۱۹۹5) انجام شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که برای هر طرحواره ناسازگار اولیه ضریب آلفایی از ( 38/0 طرحواره های خود تحول نیافته، گرفتار) تا (۹۶/0 برای طرحواره نقص، شرم) به دست آمد و ضریب باز آزمایی در جمعیت غیر بالینی بین 50/0 تا 82/0 بود. خرده مقیاس های اولیه پایانی آزمون – باز آزمون و ثبات درونی بالایی نشان دادند.
ذوالفقاری، فاتحی و عابدی (۱3۸۷) فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ را روی ۷۰ نفر اجرا کردند. در پژوهش آنها ضریب همسانی درونی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرون باخ برای کل پرسشنامه 94/0 و برای پنج حوزه به این شرح به دست آمد:
بریدگی و طرد 91/0 خود گردانی و عملکرد مختل 90/0 محدودیت های مختل73/0 دیگر جهتمندی 67/0
گوش به زنگی بیش از حد و بازداری 78/0
پرسشنامه سبک های عشق ورزی استرنبرگ
پرسشنامه عشق استرنبرگ توسط رابرت. جی. استرنبرگ ۱۹۸۶ تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 45ماده و سه مؤلفه: صمیمت، لذت و تعهد را می سنجد که هریک از این مؤلفه ها دارای ۱5 ماده، که پاسخ، به ماده ها به روش لیکرت و به صورت 9 گزینه ای (اصلا”تا به طور کامل) که به ترتیب ،۱،۲،3،4،5،۶،۷،۸،۹ نمره گذاری می شود (قمرانی و سادات جعفر طباطبایی ۱3۸5) امان الهی فرد (۱3۸5) پایایی این پرسش نامه را با استفاده از روش آلفای کرونباخ 92/0 و برای مولفه های صمیمیت 89/0 لذت 89/0 و تعهد 81/0 گزارش کردند.
قمرانی و سادات جعفر طباطبایی (۱3۸5) ضرایب روایی برای مؤلفه های صمیمت، لذت و تعهد به ترتیب 77/0 66/0 و 92/0 به دست آوردند.
روش اجرا
در فاصله ۲ تا 3 ماه ابتدا پرسش نامه های طرحواره های ناسازگار و سبک های عشق ورزی بین 3۰ زن و 3۰ مرد عادی (در کل ۶۰نفر) توزیع شد، سپس پرسش نامه های طرحواره های ناسازگار و سبک های عشق ورزی بین 3۰ زن و 3۰ مرد با خیانت زناشویی (در کل ۶0نفر) توزیع شد، برای پیدا کردن افراد خیانت از کلینیک های خانواده و مشاوره استفاده شد ، به افراد اطمینان داده شد که هدف تحقیق و بررسی است و اطلاعات و زندگی شخصی افراد تحت هیچ شرایطی فاش نخواهد شد
و پس از پاسخ دهی پرسش نامه ها جمع آوری شدو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها
برای تحلیل T مستقل، ابتدا از طریق آزمون کولموگروف – اسمیرنوف جهت بررسی مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها و آزمون لون جهت تحلیل مفروضه یکسانی واریانس خطا مورد بررسی قرار گرفت .با توجه به اینکه سطح معنا داری مقدار محاسبه شده لون( 05/0) نمره F مربوط به متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک عشق ورزی به ترتیب 892/0 و 225/0 می باشد.
جدول 1 : نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف جهت بررسی مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها
متغیر | آماره Z | سطح معناداری |
طرحواره ناسازگار | 464/1 | 072/0 |
سبک عشق ورزی | 682/1 | 070/0 |
صمیمیت | 777/1 | 520/0 |
لذت | 169/1 | 130/1 |
تعهد | 984/0 | 288/0 |
نتایج جدول ۱نشان می دهد (P>0/05 ) مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها مورد تاًیید می باشد بنابراین جهت پاسخگویی به سوالات پژوهشی می توان از آزمون پارامتریک Tمستقل یا زوجی استفاده کرد.
جدول :2نتایج آزمون Tمستقل جهت پاسخ گویی به سوال پژوهشی
متغیر | T | درجه آزادی | سطح معناداری | میانگین سطح اطمینان |
طرحواره ناسازگار اولیه | 580/14 | 58 | 0001/0 | 23/10 |
سبک عشق ورزی | 219/13- | 58 | 0001/0 | 73/5- |
نتایج جدول ۲نشان می دهد در طرحواره ناسازگار اولیه و سبک عشق ورزی بین همسران خیانت زناشویی و همسران عادی
تفاوت معناداری وجود دارد و نمره Tمربوط به طرحواره ناسازگار اولیه و سبک عشق ورزی به ترتیب 580/14 و 219/13- می باشد.
جدول :3نتایج آزمون Tمستقل جهت پاسخ گویی به سوال پژوهشی
متغیر | T | درجه آزادی | سطح معناداری | میانگین سهم اطمینان |
صمیمیت | 245/12- | 58 | 0001/0 | 43/4- |
لذت | 348/10- | 58 | 0001/0 | 33/3- |
تعهد | 125/12- | 58 | 0001/0 | 36/4- |
(P<0/05)
نتایج جدول 3نشان می دهد در مولفه صمیمیت(P<0/05;T=-12/245)
و مولفه لذت (P<0/05 :T=-10/348)
و در مولفه تعهد (P<0/05 :T=-12/125 )
بین همسران خیانت زناشویی و همسران عادی تفاوت معناداری وجود دارد
بحث و نتیجه گیری
بین طرحواره های ناسازگارانه اولیه و سبکهای عشق ورزی بین همسران خیانت کار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده از جدول ۷ نمره T مربوط به طرحواره ناسازگار اولیه و سبک عشق ورزی به ترتیب 580/14 و 219/13- به دست آمده است. که نشان دهنده این است که بین طرحواره ناسازگار اولیه و سبک عشق ورزی بین همسران خیانت کار و همسران عادی تفاوت معناداری وجود دارد
(P<0/05) که نتایج این تحقیق با نتایج پژوهش انصاری (۱3۹3) که نشان داد بین بعضی از خرده مولفه های طرحواره های ناسازگار اولیه، سبکهای عشق ورزی و الگوهای ارتباطی زوجین با کیفیت زناشویی رابطه وجود دارد. به علاوه نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه (طرد/ رهاشدگی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، معیارهای نامنعطف)، سبکهای عشق ورزی (رومانتیک، واقعگرایانه، شیدایی و فداکارانه) و الگوی ارتباطی سازنده متقابل توان پیشبینی کیفیت زناشویی را دارند همسو میباشد. و همچنین با نتایج پژوهش بهزاد و امانی (۱3۹4) که نشان دادند بین طرحواره های ناسازگار اولیه و برخی از انواع سبکهای عشق ورزی همبستگی دارد هم جهت میباشد.
همانطور که در فصل چهار گفتیم برای آزمون فرضیه کلی پژوهش با توجه به متغیرهای در نظر گرفته شده در متن فرضیه های فرعی نگاشته و آزمون شدند.
بر اساس آزمون Tمستقل در سطح معناداری T= -12/245 : 0/0001 و درجه آزادی 5۸ نتایج نشان داد که بین صمیمیت همسران خیانتکار و همسران عادی تفاوت معناداری وجود دارد. که این نتایج با تحقیقات ذوالفقاری و همکاران (۱3۸۷)؛ دی آندریا (۲۰۰4 ) هم جهت میباشد.
در آزمون این فرضیه نیز نتایج تجزیه و تحلیل آزمون Tمستقل نشان داد که در سطح معناداری T= -10/348 : 0/0001 و درجه آزادی 5۸ تفاوت معناداری بین لذت همسران خیانتکار و همسران عادی وجود دارد که نتایج این مطالعه با نتایج پژوهش جعفر زاده فدکی و امانی (۱3۹4) که نشان دادند بین مولفه های عشق (صمیمیت، لذت و تعهد) و رضایت زناشویی در کل با خیانت کاری رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (یعنی با افزایش عشق و رضایت مندی خیانت زوجین کاهش مییابد) هم راستا و هم جهت میباشد.
نتایج حاکی از آن است که در سطح معناداری 0001/0؛ درجه آزادی 5۸ و T=-12/25 تفاوت معناداری بین تعهد همسران خیانتکار و عادی وجود دارد که نتایج این پژوهش با تحقیق جعفرزاده فدکی و امانی (۱3۹4) و همچنین با تحقیق لوفگرن-مارتنسون (۲۰۱۰) که نشان دادند بین خیانت کاری و تعهد نسبت به همسر رابطه منفی وجود دارد هم سو میباشد.
در واقع پژوهش حاضر به منظور مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبکهای عشق ورزی بین زوجین با خیانت زناشویی و زوجین عادی شهرستان تربت جام انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات زوجین با خیانت زناشویی و زوجین عادی وجود دارد.
به علاوه نتایج این مطالعه نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار با سبکهای عشق ورزی (تعهد، لذت و صمیمیت) در زوجین با خیانت زناشویی و زوجین عادی تفاوت آماری معناداری وجود دارد. خیانت زناشویی مساله ای تکان دهنده برای زوجها و خانواده ها و پدیدهای رایج برای درمانگران ازدواج و خانواده است (اتکینس، بواکوم و جکوبسون، ۲۰۰۱)
شرکت در روابط خارج از حیطه زناشویی دارای شیوع قابل توجه در محیطهای بالینی و عادی میباشد که آشفتگی قابل توجهی را برای افراد مرتکب آن و نیز همسران آنها به وجود میآورد. نتایج مطالعات متعدد نشان میدهد که اکثر افراد انتظار تک همسری در روابط جنسی و پرهیز از روابط نامشروع را از همسران خود دارند (بوس و شاکلفورد، ۱۹۹۷؛ ویدرمن و آلگییر،۱۹۹۶)
به طوری که در تحقیقی ۹۷درصد از افراد معتقد بودند که افراد متاهل نباید در روابط نامشروع شرکت نمایند (جانسون، استنلی، گلین، آماتو، نوك و همکاران، ۲۰۰۲) با توجه به این نگرشها باز هم افراد بسیاری در نهایت از این گونه روابط سر در می آورند.
بر اساس یکی از معتبرترین مطالعات انجام شده در این زمینه در آمریکا، مشخص شده است که ۲۱درصد از مردان و ۱۱درصد از زنان در طول زندگی مرتکب خیانت زناشویی میشوند (اسنایدر، باوکام و گوردن، ۲۰۰۷.)خیانت زناشویی عمده ترین دلیلی است که زوجین را برای طلاق، به کلینیکهای مشاوره خانواده می آورد (آماتو و راجرز، ۱۹۹۷.) همچنین حدود 4۰ درصد از افرادی که در آمریکا طلاق گرفته اند گزارش کرده اند که در طول زندگی زناشویی حداقل یک بار درگیر روابط خارج از حیطه زناشویی شده اند (جانیوس و جانیوس، ۱۹۹3 .)
خیانت زناشویی میتوانند پیامدهای عاطفی شدیدی در زوجین ایجاد کند. روان درمانگران گزارش میکنند که همسرانی که به آنها خیانت شده است، اغلب احساساتی مانند خشم، عزت نفس پایین، پایمال شدن، افسردگی و درماندگی را تجربه میکنند. همسران عهد شکن نیز با احساساتی نظیر شرم، احساس گناه، تردید، عصبانیت و ناامیدی دست به گریبان هستند (براون، ۲۰۰۱؛ گلاس و رایت، ۲۰۰۷.)
شریفی، حاجی حیدری و جزائری (۱3۹4 ) در مطالعه ای به بررسی رابطه بین توجیه روابط فرا زناشویی و سبکهای عشق ورزی در زنان متاهل پرداختند نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که بین سبکهای عشق ورزی با انگیزههای خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.
خیانت زناشویی باعث تغییر در باورهای فرد نسبت به همسر و رابطه با او میباشد. شخص نمیتواند بیش از این به همسرش اعتماد داشته باشد و در رابطه با او احساس امنیت کند (براون، ۲۰۰۱؛ اسپرینگ، اسپرینگ، ۱۹۹۶.)
پیامد غالب و معمول خیانت استرس ها و آسیبهای روابط زناشویی میباشد (چارنی و پارنیس، ۱۹۹5.) نتایج پژوهش اتکینس و همکاران (۲۰۰۱) نشان داد که زوجین کشمکش کننده با روابط خارج از حیطه زناشویی در قیاس با سایر زوجین دارای آشفتگی بیشتری
هستند. آنها از فقدان صمیمیت و تعهد رنج میبرند در برقراری روابط صمیمانه با همسرانشان دچار مشکل هستند و این عدم برقراری روابط صمیمانه باعث عدم بیان هیجانات، احساسات و عدم شناخت و آگاهی از احساسات یکدیگر میشود. همسران خیانتکار در یک ارتباط صمیمانه و نزدیک با همسرانشان دچار احساس ترس، خجالت و شرم میشوند و به این دلیل از زوج شان احساس نارضایتی میکنند (سودانی، کریمی، مهرابی زاده هنرمند و نیسی، ۱3۹۱.) در واقع عشق پدیدهای چند بعدیو عنصری حیاتی در گرایش افراد به ازدواج بوده و در عین حال نقش تعیین کننده در رضایت و استمرار زندگی زناشویی دارد.
سبکهای عشق ورزی در میان زوج ها بسته به عوامل شخصیتی میتواند متفاوت باشد. اما در این میان طرحواره های ناسازگار اولیه میتوانند از نقش بسزایی برخوردار باشند (بهزاد و امانی، ۱3۹4.) در پژوهش حاضر نشان داده شد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سبکهای عشق ورزی در افراد خیانت کار و عادی تفاوت وجود دارد، به این معنا که نمره ی بالا در طرحواره ناسازگار اولیه با گرایش منفی در سبکهای عشق ورزی رابطه دارد. بطور کلی سبک عشق ورزی و طرحواره ناسازگار به عنوان
زیر ساختهای شناختی منجر به تشکیل باورهای غیر منطقی میشوند. طرحواره ها دارای مولفه های شناختی، عاطفی و رفتاری هستند. هنگامی که طرح واره های ناسازگار اولیه فعال میشوند سطوحی از هیجان منتشر میشود و مستقیم یا غیر مستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگی های روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، سوء مصرف مواد، تعارضات بین فردی و خیانت زناشویی میشود.
طرحواره های ناسازگار مستقیماً منجر به اختلال خاصی نمی شوند، اما آسیب پذیری فرد را برای اختلالات افزایش میدهند (هالیجین و ویتبورن، ۱3۸4.) لذا با توجه به نقش این طرحواره های ناسازگار اولیه و سبکهای عشق ورزی در تداوم زندگی زوجین و رضایت از زندگی آنها توجه به این متغیرها و عوامل تاثیر گذار بر انها یک ضرورت محسوب میشود و نیازمند توجه بیشتر مسئولان در زمینه حفظ بنیان خانواده میباشد. و درمان گرانی که به مشکلات زوجین میپردازند لازم است که یک ارزیابی شخصیتی گسترده از زوجین فراهم اورند و طرحواره های ناسازگار و سبکهای عشق ورزی را در این افراد شناسایی کنند و در کنار درمانهای دارویی به درمانهای شناختی رفتاری طرحواره محور توجه شود
برای دریافت مشاوره های علمی در زمینه های مختلف یا شرکت در کارگاه ها و خرید بسته ها در ساعت کاری (از 9صبح تا 18 همه روزه به جز روزهای تعطیل) باشماره های زیر تماس بگیرید یا در واتساپ یا تلگرام پیام بگذارید.
درباره ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خود بیداری آموزش به دانتشجویان روانشناسی و روانشناسان و خانواده ها
نوشتههای بیشتر از ارسطو رضایی1 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود